دوراهی اروپا در قبال ایران
فرارو/ متن پيش رو در فرارو منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست با نزديک شدن پايان ضرب الاجل شصت روزه ايران به اعضاي باقيمانده در توافق هستهاي و همچنين آشکار شدن عزم ايران براي تعليق اجراي برخي تعهدات کليدي اين توافق، سه کشور آلمان، فرانسه و بريتانيا براي متقاعد کردن ايران به ماندن در برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) به تکاپو افتادهاند. اما ظاهرا تکاپوي آنها پشتوانه اقتصادي ندارد. ايران از اواسط ارديبهشت ماه، ضمن تعليق اجراي برخي تعهدات کم اهميت هستهاي، براي تامين منافع اقتصادياش به پنج عضو باقيمانده در توافق هستهاي دو ماه مهلت داد و تهديد کرد که در صورت عدم تامين منافع اقتصادي ايران، اجراي برخي تعهدات کليدي برجام متوقف خواهد شد. اکنون، تقريبا ۲۰ روز تا پايان اين ضرب الاجل باقي مانده است. اوايل هفته جاري، سازمان انرژي اتمي، اعلام کرد ايران ششم تير از سقف ۳۰۰ کيلو گرم اورانيوم غنيشده که پيشتر در برجام تعيين شده بود، عبور خواهد کرد. طبق برجام، ذخاير اورانيوم غنيشده ايران نبايد از ۳۰۰ کيلوگرم تجاوز کند. بنابراين، ششم تير، حتي قبل از پايان مهلت دو ماهه، ممکن است برجام نقض شود. ناامن شدن مسيرهاي انتقال انرژي در درياي عمان و نيز تاکيد ايران بر تعليق تعهدات هستهاي، اروپاييها را به شدت نگران کرده است. از اين رو، سه کشور آلمان، فرانسه، بريتانيا قصد دارند براي نجات برجام، ابتکار عمل جديدي را آغاز کنند. اما جوانب اقتصادي اين ابتکار عمل، که به نظر ميرسد آخرين تلاش براي نجات برجام است، هنوز معلوم نيست. از زمان خروج يکجانبه آمريکا از برجام در هشتم ماه مي ۲۰۱۸، کشورهاي اروپايي مکررا از لزوم حفظ اين توافق و تامين منافع اقتصادي ايران سخن گفتند، اما حمايت سياسي آنها از ايران به تامين منافع اقتصادي اين کشور کمکي نکرد. به همين دليل، ايران خروج تدريجي از توافق هستهاي را در دستور کار خود قرار داد. اروپاييها مايلاند که برجام حفظ شود، اما نميخواهند يا نميتوانند منافع اقتصادي ايران را تامين کنند. ديپلماتها به خبرگزاري رويترز گفتهاند سه کشور اروپايي عضو برجام، در روزهاي آينده، تحرکات ديپلماتيک را افزايش خواهند داد. اين تحرکات ممکن است شامل سفر وزراي خارجه اين سه کشور به ايران شود. علاوه بر اين، کميسيون مشترک برجام، ممکن است ظرف دو هفته جلسهاي درباره تحولات برجام برگزار کند. اما مشکل اين است که تحرکات ديپلماتيک بدون پشتوانه اقتصادي نميتواند ايران را به ماندن در برجام متقاعد کند. مطالبه اصلي ايران از اروپا، جبران خسارتهاي اقتصادي است. ولي اروپاييها به جاي تبديل حمايت سياسي از ايران به منافع اقتصادي، به هشدار و انذار روي آوردهاند. گفتگوهاي ايران و اروپا پس از خروج آمريکا از توافق هستهاي هيچ وقت قطع نشد. اما هرگاه اين گفتگوها به راه حلي نزديک ميشدند، آمريکا کارشکني ميکرد. به عنوان نمونه، هنگامي که اروپا سازوکار «حمايت از تبادلات خارجي» (اينستکس) را براي دور زدن تحريمهاي آمريکا طراحي کرد، واشنگتن به تحريم اين سازوکار تهديد کرد. سرانجام، تحت فشار دولت دونالد ترامپ، اينستکس به اقلام غيرتحريمي محدود شد که آن هم تاکنون عملي نشده است. اين در حالي است که يکي از درخواستهاي اصلي ايران از اروپا، تضمين فروش نفت بود. اما اروپاييها نتوانستند در اين زمينه کاري بکنند. اروپاييها دو هدف تقريبا متضاد را دنبال ميکنند، آنها از يک طرف ميخواهند بدون کمک اقتصادي برجام را حفظ کنند و از طرف ديگر مايلاند از همراهي با کارزار فشار آمريکا عليه ايران خودداري کنند. اگر نتوانند منافع اقتصادي ايران را تامين کنند، به احتمال زياد ايران اجراي تعهدات بيشتري را تعليق خواهد کرد. امري که اگر ادامه پيدا کند به فروپاشي کامل برجام منجر خواهد شد. فروپاشي برجام، اروپا را در موقعيت بسيار دشواري قرار خواهد داد. چون در آن حالت اروپاييها براي همراهي با آمريکا به شدت تحت فشار قرار خواهند گرفت. يک ديپلمات بلندپايه اروپايي، با اشاره به احتمال عبور ايران از سقف ۳۰۰ کيلوگرم اورانيوم غنيشده، به رويترز گفت: «اگر آنها (ايران) اين کار را بکنند، کار اتحاديه اروپا تمام است.» دست اروپا خاليست و برخي ناظران معتقدند که اروپا نميتواند منافع اقتصادي ايران را جبران کند. شايد به همين دليل است که اروپاييها پس از اذعان به ناتوانيشان در تامين منافع اقتصادي ايران، به زبان تهديد روي آوردهاند. آنگلا مرکل، صدر اعظم آلمان، در واکنش به اعلاميه اخير ايران درباره عبور از سقف ۳۰۰ کيلو اورانيوم غنيشده، گفت: «عدم پايبندي به برجام پيامدهايي براي ايران بههمراه خواهد داشت.» ايمانوئل ماکرون، رئيسجمهور فرانسه، نيز ايران را به صبوري و مسئوليتپذيري دعوت کرد. پيش از اين، هايکو ماس، وزير خارجه آلمان، در سفر اخيرش به ايران صريحا گفته بود که اروپا نميتواند براي ايران معجزه کند. افزون بر اين، محافل ديپلماتيک اروپايي از احتمال بازگشت تحريمهاي سازمان ملل عليه ايران در صورت خروج اين کشور از برجام سخن ميگويند. اين تحريمها در واقع يکي از آخرين حربههاي اروپا براي متقاعد کردن ايران به ماندن در برجام است، اما بعيد است که نتايج مطلوب اروپاييها را محقق کند. چرا که هم اکنون، تمام تحريمهاي آمريکا، از جمله تحريمهاي نفتي، اجرا شده و تحريمهاي سازمان ملل هم فشار زيادي به فشارهاي فعلي اضافه نخواهد کرد. در يک سال گذشته، مناقشه ايران و آمريکا بيش از همه چيز، اقتصادي بود. آمريکا تحريمهاي گستردهاي عليه ايران اعمال کرد. در مقابل، ايران از اروپا درخواست کرد که خسارتهاي اقتصادي را که در اثر خروج يکجانبه آمريکا از برجام به ايران تحميل شد، جبران کند. اما پس از لغو معافيتهاي فروش نفت ايران توسط آمريکا در ماه مه، به تدريج مؤلفههاي نظامي هم به مناقشه آمريکا و ايران افزوده شد. همين امر، نگراني اروپاييها را دو چندان کرده است. اروپاييها به هيچ عنوان با تشديد تنشهاي نظامي با ايران علاقهاي ندارند. اما بيعملي اروپا در نجات برجام، ممکن است اين تنشها را ناخواسته تشديد کند؛ لذا چند هفته آينده براي تلاشهاي برجامي اروپا ميتواند سرنوشتساز باشد. آيا اروپا ميتواند در اين چند هفته باقيمانده براي حفظ برجام کاري کند؟ اگر برجام فروبپاشد، اروپا به آمريکا ميپيوندد؟ در صورت فروپاشي برجام، اروپا براي کاهش تنشهاي نظامي چه کاري خواهد کرد؟ اينها سوالاتي هستند که در حال حاضر پاسخ قاطعي براي آنها وجود ندارد. اما از نوع عملکرد اروپا در هفتههاي آينده ميتوان به پاسخهايي دست يافت. به نظر ميرسد که اروپا سر دو راهي قرار گرفته است و بايد تصميم بگيرد آيا ميخواهد با تضمين منافع اقتصادي ايران، برجام را حفظ کند يا اينکه روند قبلي را ادامه دهد. روندي که در صورت ادامه، لاجرم به فروپاشي برجام منتهي خواهد شد. ما را در کانال «آخرين خبر» دنبال کنيد/