چند نکته درباره تحریمهای جدید آمریکا
فرارو/ متن پيش رو در فرارو منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست دونالد ترامپ، رئيسجمهور آمريکا، دوشنبه شب، با امضاي يک فرمان اجرايي، تحريمهاي نسبتا گسترده، اما سمبليک عليه جمهوري اسلامي ايران اعمال کرد. از آنجا که آمريکا تقريبا تمام تحريمهاي موثر اقتصادي را قبلا اعمال کرده بود، تحريمهاي جديد حاوي چند پيام و معناي سياسي است. تحريمهاي جديد آمريکا، داراييهاي نهاد رهبري ايران و چند فرمانده ارشد سپاه پاسداران انقلاب اسلامي را هدف گرفت. علاوه بر اين، کاخ سفيد قصد دارد اواخر هفته جاري، محمدجواد ظريف، وزير خارجه ايران، را نيز تحريم کند. قبل از امضاي فرمان اجرايي، ترامپ در کاخ سفيد بيانيهاي عليه مقامات عاليرتبه ايران قرائت کرد و گفت: «ما افزايش فشار بر تهران را ادامه خواهيم داد.» مقامات آمريکايي ادعا ميکنند تحريمهاي جديد مقاماتي را هدف قرار داد که مسئول حملات به نفتکشها، شليک راکت و سرنگوني پهپاد ۱۳۰ ميليون دلاري گلوبال هاوک هستند. اما ظاهرا اين تحريمها قبل از سرنگوني پهپاد نظامي آمريکا آماده شده بودند. تحريمهاي جديد آمريکا در حالي اعمال شد که آمريکا چند روز پيش، يک حمله محدود نظامي به سه هدف ايراني را متوقف کرده بود. توقف اين حمله ادعايي، در کنار تاکيد آمريکا بر ديپلماسي، برخي ناظران را به تنشزدايي ميان دو کشور اميدوار ساخت. ولي اعمال تحريم جديد بار ديگر، مناسبات تهران و واشنگتن را ملتهب کرد. درباره اين تحريمها چند نکته قابل ذکر است: ۱- تحريمهاي جديد، بيش از اينکه اثر اقتصادي داشته باشند، اثرات سياسي دارند. آمريکا چند ماه پيش، کل سپاه پاسداران را تحريم کرده بود، بنابراين تحريم دوباره چند تن از فرماندهان ارشد سپاه، اثر اقتصادي چنداني ندارد. در واقع نه فقط سپاه، بلکه کل اقتصاد ايران قبلا تحريم شده بود. حتي مقامات سابق وزارت خزانهداري آمريکا هم ميگويند، چون تحريمهاي قبلي تقريبا بخش اعظم اقتصاد ايران را پوشش ميدهند، تحريمهاي جديد بيشتر سمبليک هستند و ضربه اقتصادي مهمي به ايران نميزنند. ۲- آمريکا با تحريم مقامات ارشد ايران، چشم انداز به کارگيري ديپلماسي براي حل مشکلات با اين کشور را نامحتملتر کرد. ترامپ و ساير مقامات دولتش بارها تاکيد ميکنند که خواهان حلوفصل مشکلات به شکل ديپلماتيک هستند. ولي بعيد است که با تحريم مقامات ارشد ايران، براي مشکلات راه حلي ديپلماتيک پيدا شود. سيد عباس موسوي، سخنگوي وزارت خارجه ايران، در واکنش به اين تحريمها قاطعانه توئيت کرد: «تحريم بيحاصل رهبري ايران و نيز فرمانده ديپلماسي کشور يعني بسته شدن هميشگي راه ديپلماسي با دولت مستأصل آمريکا. دولت ترامپ در حال نابودي همه سازوکارهاي جا افتاده بين المللي براي حفظ صلح و امنيت جهاني است.» ۳- برخلاف هياهوي چند روز اخير، آمريکا همچنان تحريم را بر جنگ ترجيح ميدهد. جمعه گذشته، ترامپ ادعا کرد ۱۰ دقيقه قبل از حمله کشورش به ايران، آن را متوقف کرده است. اما دليل متقاعدکنندهاي براي توقف حمله ارائه نکرد. او مدعي شد که براي نجات جان ۱۵۰ ايراني، حمله را متوقف کرده است؛ ادعايي که حتي رسانههاي آمريکايي هم در آن تشکيک کردند. برخي تحليلگران معتقدند که دليل اصلي امتناع آمريکا از جنگ با ايران، اين است که کاخ سفيد معتقد است با تحريمهاي اقتصادي و تبليغات رسانهاي ميتواند به اهدافش در ايران برسد؛ لذا به استفاده از گزينه نظامي نيازي نميبيند. ۴- نزاع دولت ترامپ، با ايران شخصي شده است. در مراسم امضاي تحريمهاي جديد، ترامپ درباره رهبر انقلاب به طرز منفي صحبت کرد. علاوه بر اين، تحريم ظريف، نيز نتيجه يک نبرد شخصي و ديرينه گروههاي متنفذ و تندرو در واشنگتن با ديپلمات ارشد ايران است. جان بولتون و پمپئو و اطرافيانشان همواره ظريف را ويترين نظام جمهوري اسلامي ايران ميدانند و او را به دروغ گويي متهم ميکنند. هدف اصلي آنها هم اين است که روايت «دوگانه تندرو-ميانهرو» را طرد و نفي کنند. يکي از استدلالهاي اصلي دمکراتها، اروپاييها و منتقدان دولت ترامپ در مخالفت با خروج يکجانبه آمريکا از توافق هستهاي اين بود که تشديد فشارهاي اقتصادي بر ايران، ميانهروهاي اين کشور را تضعيف و تندروها را تقويت ميکند. در واقع، دولت ترامپ با تحريم ظريف، ميخواست بگويد که بين ظريف و فرماندهان سپاه تفاوتي وجود ندارد. علاوه بر اين، ظريف با مطرح کردن مقوله «گروه ب» (متشکل از جان بولتون، مشاو امنيت ملي آمريکا، بنيامين نتانياهو، نخستوزير اسرائيل، محمد بن سلمان، وليعهد عربستان، و محمد بن زايد، وليعهد ابوظبي) در رسانههاي آمريکا، همواره دولت اين کشور را به جنگطلبي متهم ميکند. اين در حالي است که مقامات آمريکا تاکيد ميکنند که کشورشان دنبال جنگ با ايران نيست. با تحريم ظريف، احتمالا تحرکات او، از جمله سفرهاي خارجي و گفتگوهايش با محافل رسانهاي و انديشکدهاي در غرب، محدود خواهد شد. اعمال محدوديت بر ديپلماتهايي که با سياست آمريکا در کشورشان مخالفت ميکنند، بيسابقه نيست. به عنوان نمونه، در ماههاي قبل از حمله آمريکا به عراق در سال ۲۰۰۳، برخي محافل امنيتي آمريکا محمد الدوري، نماينده وقت عراق در سازمان ملل، را تحت فشار قرار داده بودند و حتي از او خواسته بودند که بيانيهاي در حمايت از حمله آمريکا به عراق منتشر کند که البته او مخالفت کرد و در اثر فشارها از آمريکا خارج شد. افزون بر اين، ماموران سيا به روشهاي گوناگون ساير ديپلماتهاي عراق را به جدايي از نظام صدام حسين ترغيب ميکردند. ۵- آمريکا در موارد محدود، سران کشورها را تحريم ميکند و معمولا زماني که بالاترين مقام يک کشور را تحريم ميکند، عملا به دنبال براندازي نظام آن کشور است. سرهنگ معمر قدافي، رهبر سابق ليبي، صدام حسين، رئيسجمهور معزول عراق، و نيکولاس مادرو، رئيسجمهور ونزوئلا، از جمله رهبراني بودند که آمريکا به دنبال براندازي نظام آنها بود. آمريکا به طور رسمي ميگويد دنبال «تغيير رژيم» در ايران نيست. اما اعمال «قويترين تحريمهاي تاريخ» عليه ايران و تحريم سران اين کشور، اين پرسش را مجددا مطرح ميکند که آيا آمريکا دنبال براندازي نظام ايران است؟