ایران با ١٧درصد مهاجرت، در صدر فهرست فرار مغزها!
روزنامه شهروند/ متن پيش رو در شهروند منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست محسن صفايي فراهاني از فعالان سياسي اصلاحطلب که مناصب متعددي در ادوار مختلف دولتها داشته، بهتازگي گفتوگويي مفصل با خبرآنلاين انجام داده که مطالبي قابل تأمل دارد. در ادامه بخشهايي جذاب و مهم از اين گفتوگو را انتخاب کردهايم که ميخوانيد: * اول توجه کنيم که مردم چه ميخواهند، آنها يک محيط آرام براي کسب و کار و زندگي درخواست دارند. دانشجويي که ۱۶ يا ۱۷سال درس خوانده و از دانشگاه فارغالتحصيل ميگردد، ميخواهد ديگر سربار اقتصاد خانواده خود نباشد. بين درآمد و هزينه خانوادهها يک بالانس نسبي وجود داشته باشد. اينها چيز زيادي نيست که مردم توقع دارند. من واقعا نميدانم با اين شرايط معيشتي چه ميتوان به مردم گفت ارکان حکومتي همه دارند توجيه ميکنند. با اين شرايط نميتوان از صندوق رأي توقع معجزه داشت! * اگر امکان معيشت مناسب مردم برقرار باشد، بخشي از مشکلات مردم حل ميشود. من ميتوانم بگويم ۸۰درصد مشکلات مردم درحال حاضر همين است. مثلا اگر با درايت و عقلانيت اين مسأله سرانجام پيدا کند بعد بايستي به سراغ مسأله رواني جامعه و کرامت انساني رفت. * گزارشي درباره گروهي که در مجلس ششم به آلمان رفته بودند و جنجالهايي را منجر شد، ميخواندم. ظاهرا در صحبت با وزير آلماني گفته بودند آزاديهايي براي شهروندانتان قايل ميشويد که منجر به بيبندوباريهايي در جامعهتان شده است. وزير گفته بود درست ميگوييد و ما هم قبول داريم که يکسري آزاديهايمان يکسري بيبند و باري به وجود آورده، ولي وقتي آمار ميگيريم ميبينيم ۹۵درصد مردم که آزاد هستند، فکرشان به سمت سازندگي و رشد اقتصادي و بالا بردن اقتصاد کشور ميرود و کمتر از ۵درصد هستند که يک چنين مشکلي ايجاد ميکنند. ولي به خاطر اين اقليت محدود، کشور را زير سوال نميبريم که همه چيز را نابود کنيم. * در ايران به خاطر اينکه دو تا تار موي خانمها بيرون بيايد يک عالمه مسأله در کشور ايجاد ميکنند. واقعا چرا خانم رياضيداني که استاد رياضي جهان ميشود و نابغه است از ايران مهاجرت ميکند؟ ما اصلا فکر کردهايم که اين رفتن مغزها چه مشکلي ايجاد ميکند؟ ببينيد! اسکاتلنديها در شمال انگليس قرار دارند که از نظر آب و هوايي بدتر از انگلستان است. در يک بررسي اجمالي در طول ۵۰سال دوم قرن بيستم، مهاجرت از اسکاتلند به انگلستان را مورد تحقيق قرار دادهاند. نزديک به مهاجران ايران يعني حدود ۱۷درصد از نخبگانشان مهاجرت کردهاند. نتيجه اين است که در طول ۵ دهه، ۵ نمرهاي کيوي جامعه پايين آمده است. اين يک تحليل علمي است نه گفته من. الان آمارهاي صندوق بينالمللي پول حاکي از اين است که در بين ۶۱ کشور در حال توسعه و کشورهاي عقبماندهاي که مثل ايران ميخواهند به سمت توسعه بروند، ايران با حدود ۱۷درصد مهاجرت مغزها حائز رتبه اول است! آيا فکر نميکنيم که ايران هم بعد از ۴۰سال چه شرايطي پيدا ميکند؟ پس در کنار معيشت، رعايت کرامت انسان و آزاديهاي اجتماعي اولويت زندگي امروز شهرنشيني است.