«گاندو» در کمین کدام طعمه؟
اعتماد/ متن پيش رو در اعتماد منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست. «گاندو» تمساحي است با پوزهاي کوتاه که زيستگاهش در منطقه سيستان و بلوچستان است و مهمترين مشخصهاش روزها کمين نشستن براي شکار طعمهاش است. سريالي به همين نام که از 15 خرداد 98 در صدا و سيما جا خوش کرده و تحت عنوان سريالي با ژانر جاسوسي- سياسي روي آنتن ساختمان جامجم رفته است. ماجرا هم حول محور يک شخصيت ميچرخد؛ کسي که در طول يکي، دوسال اخير بارها و بارها اسمش به گوشمان خورده و آن « جيسون رضاييان» است. او خبرنگار ايراني- امريکايي و مدير دفتر تهران روزنامه واشنگتنپست بود که سال ۳۱ مرداد ۱۳۹۳ به همراه همسرش بازداشت شد. هرچند همسر جيسون رضاييان مدتي بعد با قيد کفالت آزاد ميشود اما خودش بعد از 18 ماه در 26 دي 1394 به همراه سه امريکايي ديگر آزاد ميشود. چند ماه پيش وقتي جواد افشار کارگردان اين سريال از چند و چون پخش «گاندو» گفت آن هم با محور جيسون رضاييان، جاي ترديد نبود که قرار است اين سريال هم در مسيري مقابل پاستور قرار بگيرد؛ دليل اين حدس و گمان هم اظهارنظرهايي بود که شخصيتهايي مخالف دولت و البته شخص محمدجواد ظريف درباره آن مطرح ميکردند. قضاوتها درباره اين سريال جاسوسي- امنيتي چيزي فراتر از گمانهزني نبود تا اينکه لحظه موعود براي سازندگان اين سريال فرا رسيد و پخش آن از جعبه جادو آغاز شد. هرچند در قسمتهاي اول مشخص نبود اين سريال قرار است چه کسي يا چه کساني را در سيبل خود قرار بدهد اما هرچه به پيش رفت تقابل آن با دولتيها بيشتر شد. اين روند تا آنجا پيش رفت که اگر گفته ميشد سريالي ساخته شده است با هدف حمله به دولت و وزارت خارجه چندان بيراه هم نگفته بوديم. اوج يک تقابل سريال گاندو با کنايهها و ديالوگهايي پر از ايهام به پيش ميرود. ديالوگهايي که مستقيما شخصيتهاي سياسي و مسوولان دولتي را نشانه ميرود، اما اوج اين ماجرا به قسمت بيست و نهم اين سريال مربوط ميشود؛ «جلسهاي برگزار شده است و همه دور يک ميز نشستهاند، رييس جلسه که کنايهاي به اسحاق جهانگيري دارد از جريان بازداشت مايکل هاشميان در فيلم و جيسون رضاييان در دنياي واقعي انتقاد ميکند. بلافاصله شخص ديگري که در ظاهر ظريف و با همان لحن و صدا تعريف شده است نيز با زبان انتقادي ميگويد وزير امور خارجه امريکا قبل از هر جلسهاي از من درباره مايکل هاشميان ميپرسد. در اين لحظه رييس سازمان امنيتي که مايکل هاشميان (جيسون رضاييان) را بازداشت کرده است از دلايل محکمي ميگويد که بر اساس آن مايکل هاشميان جاسوس است اما اين موضوع باعث ميشود تا رييس و وزير خارجه تنها به موضوع مذاکرات ميان ايران و امريکا بپردازند و حتي صحبتهاي نماينده قوه قضاييه را ناديده بگيرند.» اين همان بخش جنجالي سريال گاندو است که پيکان هجمه خود را به سمت پاستور و ساختمان وزارت امور خارجه ميگيرد. همان بخشي که به نظر ميرسد همه اين سريال ساخته شده تا همين يک پلان به نمايش گذاشته شود و اين اول واکنشها به اين بخش از سريال گاندو بود. هم اجازه دارند هم پول شخصيتپردازيهاي سريال «گاندو» که فقط اسمها را تغيير داده است با پخش قسمت بيست و نهم کمکم واکنش دولتيها را به دنبال داشت، در اين ميان حسامالدين آشنا مشاور حسن روحاني در صفحه توييترش همه اين سناريوها را متوجه نهادهاي خاصي ميکند که هم پول دارند و هم ميتوانند صدا و سيما را ملزم به اجراي آنچه ميخواهند بکنند. او در توييترش مينويسد: ۱- دولت نه اجازه و نه پول دارد که سريال بسازد. ۲- صدا و سيما هم پول ندارد سريال بسازد. ۳- ولي گويا جاي ديگري هست که براي تضعيف دولت هم پول فراوان دارد، هم مجوزها و مشوقهاي لازم را دريافت کرده است و هم ميتواند صدا و سيما را الزام به پخش کند. ۴- با گاندو، گنده نميشويد. کنش و واکنش وزير و کارگردان «چون من فرصت ديدن تلويزيون را ندارم، نميتوانم درباره چيزي که خودم نديدهام، اظهارنظر کنم.» اين جملهاي است که محمدجواد ظريف در واکنش به اين سريال به «اعتماد» ميگويد.واقعيت آن است که اگر يک نفر بعد از جيسون رضاييان را بخواهيم در سيبل اين سريال بدانيم آن محمدجواد ظريف وزير امورخارجه است و حالا او ميگويد اصلا تلويزيون تماشا نميکند موضوعي که واکنش جواد افشار کارگردان اين سريال را هم به دنبال دارد. او به تسنيم ميگويد: « محمدجواد ظريف از شخصيتهاي مورد علاقه من است و گفتوگويي را که به نقل از ايشان پخش شده است نشان از ذکاوت و درايت ايشان دارد و او را تحسين ميکنم. فقط در نکتهاي که ايشان گفتهاند: «من اصلا تلويزيون نگاه نميکنم»، بايد بگويم که اين نوعي تکرار بيمهري نسبت به صداوسيماست، چراکه صدا و سيما متعلق به همه ملت ايران است و اگر کساني خودشان را از آن جدا ميدانند، مقصر خودشان هستند. در همين تلويزيون صداي مخالف و موافق شنيده ميشود.» البته افشار وقتي با واکنشهاي مختلف روبهرو ميشود، اين را هم به زبان ميآورد که «هيچگاه اين سريال قصد برخورد با دولتيها را نداشته و ندارد. بايد براي نمايش آنچه واقعيت داشته است، اجازه داده شود.» او ادامه ميدهد: «مطمئنا اين اقدام در جهت منافع ملي خواهد بود. هيچگاه سريال تلويزيوني «گاندو» لکه ننگ و سياهي به کسي تحميل نخواهد کرد و فقط شفافسازي موجب اين ميشود که اتفاقا کساني که ممکن است ناجوانمردانه مورد اتهام قرار گيرند تبرئه شوند. اتفاقا اين سريال در جهت حمايت از جايگاه اين دوستان و عزيزان اتفاقا بين آنان و سوءاستفادهکنندگان از آنان - که مرتکب خيانت نيز شدهاند- فاصلهگذاري کردهايم. و اين دوستان و عزيزان اطلاعي هم نداشتند. اما به محضِ آگاهي و به دست آوردن اطلاع، خيلي عاقلانه و با موازين صحيح و اصولي خودشان هم کمک کردند تا چنين توطئههايي خنثي شوند.«امنيت ملي با هيچکس تعارف ندارد هرکس در هر سطح و جايگاه آگاهانه يا ناآگاهانه فرقي نميکند. اگر در جهت خلاف موازين مردم و نظام حرکت کند بايد با آن برخورد شود. دولتيها و مسوولان امر اجازه بدهند سريال «گاندو» مسير طبيعياش را طي کند؛ چرا که ما قصد تخريب و تضعيف هيچ شخصيتي در نظام را نداريم بلکه در جهت حمايت از آن عزيزان فقط هدفمان نمايش کساني است که با سوءاستفاده از جايگاه مرتبط با شخصيتها، خيانت کردند.» وقتي اسناد براي تکذيب گاندو موجود است به دنبال اين واکنشهاي سيدعباس موسوي سخنگوي وزارت امور خارجه نيز هم درباره فيلم و هم درباره آنچه ظريف گفته بود در نشسته خبرياش سخن به ميان ميآورد و ميگويد: «ما ماندهايم چه بگوييم. آنچه درباره وزير امور خارجه و ساير همکاران پخش ميشود، چندان با واقعيت همخواني ندارد و اسناد مکاتبات و همکاريها موجود است و اگر ميخواستند اسناد را ارايه ميداديم تا سريال واقعيتر شود.» موسوي که برخلاف رييسش سريال را ديده است با بيان اينکه من هم اين سريال را ديدهام، ميگويد: «از نظر جلوههاي ويژه فيلم خوبي است ولي اگر تقوا هم در آن وجود داشت، بهتر بود.» او درباره واکنش ظريف به اين سريال نيز ميگويد: «اينکه آقاي ظريف گفتهاند من کلا وقت نگاه کردن تلويزيون را ندارم. من مطلع هستم ايشان از وقتي صبحها بيدار ميشوند کلا وقت روشن کردن تلويزيون را ندارند؛ بهطور کلي نه به شبکههايي که در خانه خودشان پخش ميشود و نه شبکههاي خانههاي همسايه را نگاه نميکنند.» اما اينکه افراد ديگر با عقبه سياسي درباره اين سريال چه فکر ميکنند نظر آنها را در اين رابطه پرسيديم: روايت يکسويه با کدام منابع مالي؟ احمد شيرزاد سريال گاندو را ميتوان شوخي گرفتن مسائل جدي تصور کرد. اينکه يک رويدادي را براي يک فيلمساز روايت کرد و با تامين منابع مالي به سمت ساخت، توليد و پخش آن پيش رفت تا واقعيت آنگونه که باب طبع برخي است، نشان داده شود. مسالهاي است که هر کسي با داشتن قدرت مالي ميتواند به اين سمت و سو قدم بردارد. اما آنچه مهم است بحث منافع ملي است و مهمتر از همه اينکه چه کسي در پس پرده تامين منابع مالي چنين سريالهايي قرار دارد و قرار است با چه هدفي اين فيلمها و سريالها به نمايش در بيايند. شايد لازم است بار ديگر توجه صدا و سيما را به اين نکته جلب کرد که يک سازمان نميتواند و اساسا حق ندارد با هزينه بيتالمال دست به روايتگري يکسويه بزند. خيلي ساده است يک فيلم يا سريال در ژانر جاسوسي را به گونهاي تغيير و نشان داد که در جريان آن يک نفر جاسوس معرفي شود و ديگري خائن اما فکر ميکنم اين موضوعات بايد پيگيري شود و دولت وظيفه دارد اين موضوعات را مصرانه دنبال کند تا معلوم شود با دستور چه کسي اين اتفاق در حال رخ دادن است. در اين ميان برخي عنوان ميکنند چنين فيلمهايي با سليقه اهالي سينما و... ساخته ميشود اما واقعيت آن است که ما نميتوانيم بگوييم هنرمندان اينگونه تشخيص دادهاند. زماني يک فيلم يا سريالي جنبه داستاني دارد و هيچ روايت تاريخي ندارد در چنين مواقعي ميتوان خالق آن را يک هنرمند دانست اما وقتي چنين آثاري که قرار است در افکار مردم تاثير بگذارد ديگر نميتوان آن را ناشي يک فکر هنري دانست بلکه برخي در پس اين فيلمنامهها قرار دارند که ميخواهند روايت خود را به مردم القا کنند. اين همان موضوعي است که به نظرم هم قابل پيگيري و هم قابل شکايت است و دولت بايد با تمام قوا در برابر اين رويکردها بايستد؛ مسالهاي که متاسفانه از سوي دولت مشاهده نشده است. وزير خارجه، وزير نظام است محمدرضا بادامچي درحالي که در روزهاي گذشته شاهد مباحثي در صداوسيماي جمهوري اسلامي ايران بوديم که بعضا از آن، به حمله به دولت و برخي وزراي خاص ازجمله وزراي امور خارجه و نفت تعبير شد، بايد تاکيد کنيم که ما همواره در ديپلماسي و بحث سياست خارجي، يک حرف و يک رويکرد داريم و به بيان ديگر هرچه اين رويکرد يکپارچه و واحدتر باشد، اين قدرت نظام است که بيشتر به رخ دشمنان کشيده ميشود و وحدت دروني نظام را نمايان ميکند. از ديگرسو هرچه رويکردي غيريکپارچه و نامنسجم اختيار کنيم، طبيعتا بايد شاهد تضعيف اين جايگاههاي ملي باشيم. فراموش نکنيم که هر وزير خارجهاي که در هر دولتي منصوب ميشود، وزير امور خارجه کل کشور و نظام است و به همه تعلق دارد و شخصا همواره تاکيد کردهام که بايد بهنحوي عمل شود که اقتدار وزارت خارجه دوچندان شده و افزايش يابد تا بتوانيم از حقانيت کشور در سطوح جهاني دفاع کنيم. اين رويکرد قطعا موجب افزايش اقتدار وزارت خارجه شده و متعاقبا به دلگرمي نيروهاي داخلي ميانجامد. با اين همه اما اگر هيچکس درجاي خود نباشد و بهجاي ترويج وحدت، در راستاي نمايش ضعفها گام بردارد، مشکلات دوچندان ميشود. اين وضعيت اما تنها محدود به وزارت خارجه نبوده و در مورد وزارت نفت نيز شاهد اقداماتي مشابه بوديم و متاسفانه برخوردهايي با زنگنه ميشود که عموما برخوردهاي سياسي است، آن هم در مقطعي که با مشکلات عديدهاي در بحث فروش نفت مواجهيم و بايد اين حوزه را تقويت کنيم. متاسفانه اين برخوردها، برخوردهاي سياسي است که در عين حال نشان از قدرت و تصميمگيري خوب ظريف و زنگنه دارد که بدون آنکه به احدي امتياز بدهند، کارشان را انجام داده و ميدهند. بنابراين اينکه بخواهيم مسوول يا نهادي را دور بزنيم و ازطرف آنها حرف بزنيم، عملا در ديپلماسي کشور تداخل ايجاد کردهايم و اين رويه، طبيعتا به ضرر نظام خواهد بود.