فرارو/
متن پيش رو در فرارو منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست
مقامات بلندپايه کاخ سفيد مدام ميگويند هدف از اعمال فشار حداکثري اقتصادي عليه ايران، مجبور کردن اين کشور به پذيرش يک توافق جديد و بهتر هستهاي است. اما عناصري در دولت آمريکا، به منظور جلوگيري از امضاي هرگونه توافق با ايران، سقف مطالبات آمريکا را چنان بالا بردهاند که عملا ورود ايران به مذاکره به مثابه تسليم خواهد بود.
اندکي پس از اجراي رسمي برنامه جامع اقدام مشترک (برجام)، دونالد ترامپ در جريان تبليغات انتخابات رياستجمهوري سال ۲۰۱۶ آمريکا، از آن به شدت انتقاد کرد و آن را بدترين توافق خواند. پس از ورود به کاخ سفيد، او به طور يکجانبه از اين توافق خارج شد و آمادگي خود را براي امضاي يک «توافق بهتر» با ايران اعلام کرد. ترامپ به اين منظور، «قويترين تحريمهاي تاريخ» را عليه ايران اجرا کرد و ليستي از درخواستها مطرح کرد که ايران بايد در توافق جديد بپذيرد. اما آيا دولت ترامپ واقعا دنبال امضاي يک توافق بهتر است يا اينکه دولت او هدف ديگري را دنبال ميکند؟
در ژوئن گذشته، آمريکا با ابراز نگراني از کاهش برخي تعهدات هستهاي ايران، خواستار برگزاري جلسه شوراي حکام آژانس بين المللي انرژي اتمي شد. در همان زمان، جکي والکوت، نماينده آمريکا در آژانس بين المللي انرژي اتمي، در تناقضي آشکار، از ايران درخواست کرد که به برجام پايبند بماند. والکوت گفت: «ايران ادعا کرده است که به پايبندي به برجام ادامه ميدهد، اما اکنون گزارش ميشود که آشکارا توافق را نقض ميکند. اين بايد براي همه ما يک نگراني بزرگ باشد. ايالات متحده از ايران ميخواهد بدون تاخير به پايبندي (به برجام) بازگردد.»
اين در حالي است که آمريکا اولين کسي بود که برجام را نقض کرد. ايران، اين موضع آمريکا را «طنز تلخ» ناميد. اما فقط ايران نبود که از تناقضگويي آمريکا متحير شده، بلکه طبق برخي گزارشها در رسانههاي آمريکا، حتي اروپاييها هم از اين تناقض شگفتزده شدهاند.
موضع والکوت از دو دستگي در دولت ترامپ پرده برداشت. برخي مقامات آمريکايي در گفتگو با نشريه «پالتيکو» اعلام کردند در مورد نحوه تعامل با ايران، ظاهرا در دولت آمريکا دو گروه رقيب وجود دارند که اگر چه در مورد ايران اشتراکاتي دارند، اما در مورد آينده برجام و امکان امضاي توافق جديد با اين کشور اختلافنظر جدي دارند. هر دو گروه معتقدند که ايران بازيگر بدي در خاورميانه است و هيچکدام هم به طور خاص به توافق هستهاي اهميت نميدهند، چرا که بر اين باور هستند که برجام توافق ضعيفي است.
اما اين دو گروه درباره امکان امضاي توافق بهتر با ايران اختلافنظر دارند. يک گروه به رهبري جان بولتون، مشاور امنيت ملي، مصمم هستند که برجام را نابود کنند و بر تحريمها بيفزايند. به نظر ميرسد از منظر اينان، هدف استراتژي کارزار فشار حداکثري، ايجاد يک بازنگري بزرگ در ايران است. هر چند که آنها صراحتا نميگويند که دنبال براندازي در ايران هستند. البته، بولتون قبل از ورود به کاخ سفيد، به صراحت از براندازي در ايران و حتي حمله نظامي به آن حمايت کرده بود. اما ظاهرا به دليل مخالفت ترامپ با اين کار، مجبور شده است بگويد که آمريکا دنبال تغيير رژيم در ايران نيست.
گروه دوم، که رهبر علني ندارد، مايل است که در عين افزايش تحريمها بر ايران، توافق هستهاي به شکل ضعيف زنده بماند. به عنوان نمونه، اين گروه اميدوارند سازوکار «ابزار حمايت از تبادلات خارجي» (اينستکس) در کمک به ايران براي دستيابي به کالاهاي غيرتحريمي موفق شود و بدين طريق، برجام به شکل ناقص ادامه پيدا کند. اين گروه ادعا ميکند استمرار برجام به شکل فعلي، مانع از ساخت تسليحات هستهاي در ايران ميشود و در عين حال، منابع مالي اين کشور را محدود ميکند. احتمال ميرود که مايک پمپئو، وزير خارجه آمريکا، عضو اين گروه باشد. چرا که در ماجراي تمديد معافيتهاي هستهاي ايران، بولتون براي لغو همه اين معافيتها فشار آورده بود، ولي پمپئو با احتياط عمل کرد و در نهايت تنها بخشي از معافيتها را لغو کرد نه همه آنها را.
يک مقام ديگر آمريکايي به پالتيکو گفته است گروه تحت هدايت بولتون، هيچ تمايلي به امضاي توافق با ايران ندارد. در حالي که گروه دومي معتقد است که ايران تحت فشار کافي، به مذاکره درباره يک توافق جديد و بهتر متمايل خواهد بود.
اما اين اختلافنظر، جدي نبوده و عملا هر دو گروه هدف نهايي واحدي را دنبال ميکنند و آن فرسايش ايران به لحاظ اقتصادي، اجتماعي و سياسي است. آنها در همين راستا، يک بازي طولاني را آغاز کردهاند که معتقدند زمانش به نفع آنها جلو ميرود. يک مقام آمريکايي به پالتيکو گفت: «بولتون معتقد است که او در حال ايفاي نقش در يک بازي طولانيتري است و او نميتواند اين دولت را ترک کند و به ايران حتي يک امتياز داده باشد.»
بولتون، آخرين سالهاي زندگي سياسي خود را سپري ميکند. او پير شده و احتمالا منصب مشاور امنيت ملي، بالاترين سمت زندگي سياسي او خواهد بود. پس از خروج از دولت ترامپ ممکن است ديگر هرگز سمت سياسي مهمي بدست نياورد. به همين دليل او برخلاف پمپئو، نگراني چنداني درباره آينده سياسي خود ندارد. پمپئو، هنوز به آينده سياسي خود اميدوار است و حتي شايعاتي درباره قصدش براي کانديداتوري در انتخابات رياست جمهوري ۲۰۲۴ منتشر شده است. اتفاقا همين نگراني باعث شده است که پمپئو مانند بولتون در پيگيري توافق با ايران محتاط باشد. يک مقام سوم آمريکايي به پالتيکو گفته است پمپئو نگران موقعيت خود در حزب جمهوريخواه است و از اين هراس دارد که هرگونه مذاکره با ايران، به موقعيت او لطمه بزند.
بنابراين، هر دو گروه در دولت ترامپ به رغم اختلافات جزئي، احتمالا سياست واحدي را دنبال ميکنند. سياستي که در آن، احتمال امضاي توافق اندک است. از اين رو، با توجه به اينکه بدون امضاي توافق، رفع تحريمها بسيار بعيد است، تنها سناريوي مورد نظر هر دو گروه، استمرار فرسايش ايران است. خصوصا که آنها معتقدند در بازي طولانيشان، زمان به ضرر ايران سپري ميشود.
ديويد ايگناشيوس، ديدگاهنويس برجسته روزنامه واشنگتنپست، اخيرا طي يادداشتي در همين روزمانه، دقيقا به همين نکته اشاره کرده است. ايگناشيوس با اشاره به خودداري آمريکا از پاسخ دادن به ايران در تنشهاي مرتبط با نفتکشها در خليج فارس، نوشت: «برنامهريزان آمريکا معتقدند زمان به نفع آنهاست، ايران با (گذشت) هر ماه اضافي از تحريمهاي اقتصادي، ضعيفتر ميشود.»
بازار