سرمقاله کیهان/ خلیجفارس، نفتکش و تلاش سپاه برای تنشزدایی!
کيهان/ « خليجفارس، نفتکش و تلاش سپاه براي تنشزدايي! » عنوان يادداشت روز در روزنامه کيهان به قلم جعفر بلوري است که ميتوانيد آن را در ادامه بخوانيد: تحولات در خليجفارس، با سرعت پيش ميرود، با اين ويژگي که اينبار، کنترل اوضاع در دستان ماست. طي نه فقط اين 6 سال که در 40 سال گذشته «شايد»، کنترل اوضاع مثل امروز در دستان ما نبوده است. پهپاد فوق مدرن آمريکايي که براي جاسوسي به خليجفارس آمده توسط سپاه سرنگون ميشود؛ در برابر يک نفتکش ايراني که توسط دولت خبيث انگليس دزديده شده، چند کشتي اين کشور، به دليل تخلفاتي توقيف و جز يکي بقيه رها ميشود؛ رئيسجمهور آمريکا به تناقضگويي افتاده و براي حفظ پرستيژ، به دروغگويي متوسل ميشود، انگليسيها خود دست به توقيف کشتيهاي خود ميزنند! هزينه بيمه نفتکشها تا 10 برابر افزايش مييابد(رويترز)، برخي کشورها به اين فکر ميافتند که در کنار نفتکشهايشان، يک ناو جنگي هم مستقر کنند (اين يعني افزايش هزينه)، سازمان ملل و همه کشورهاي دنيا احساس نگراني کرده و از طرفين دعوا دعوت به آرامش مينمايند و.... ادامه چنين وضعي آيا به نفع ماست؟ آيا افزايش تنش در اين منطقه حساس، باعث ترس بازار و افزايش تورم نميشود؟ آيا در شرايط حساس امروز، جمهوري اسلامي ايران نبايد تلاش کند تا اوضاع را آرام کند؟ اگر «بله»، اين تلاشِ براي آرام کردن اوضاع چگونه بايد باشد؟ يعني بايد مثل اين چند سال اخير صرفا نظارهگر باشد و توييت انتقادي بزند، يا نه، رئيسدستگاه ديپلماسي کشور بايد مثلا به نيويورک رفته و با دبيرکل سازمان ملل و ديگران صحبت کند؟ يا اينکه، ترکيبي از ديپلماسي و پاسخ متقابل را برگزيند؟ کدام بهتر جواب ميدهد؟ قبل از هر چيز بايد گفت، اين بازي را ما شروع نکرديم، آنها شروع کردند. زير تعهدات برجاميشان زدند، تا آنجا که ميتوانستند و ميشد، تحريم کردند، کار به جايي رسيد که امام راحل را هم در ليست تحريمهايشان قرار دادند! حملات تروريستي عليه کشورمان تدارک ديدند، داعش را راه انداختند و هنوز هم دستبردار نيستند و اين اواخر شروع به دزدي دريايي کردند. نفتکش ما را دزديدند، به ظريف، وزير خارجه کشورمان اهانت کردند و...اين را گفتيم تا دهان آن عدهاي را که احتمالا از امروز يا فردا با ژست«سواد» و «ديپلماسي» شروع به شعار دادن کرده و خواستار«خويشتنداري ما» در برابر«جنگ تمامعيار اقتصادي، سياسي و نظامي» آنها خواهند شد، از همين حالا ببنديم! دشمن تقريبا تمام تيرهايش را شليک کرده، اين را ميتوان با مرور تحريمها، گافهايي که در تحريمهاي جديد ميدهند و واکنش بازار کشورمان ديد. تا همين چند ماه پيش با خبرِ «ترامپ سه ماه ديگر از برجام خارج خواهد شد» و «تحريمهاي فلجکننده و بيسابقهاي عليه ايران اعمال خواهد کرد» تا ميتوانستند از عامل موثر«رواني» بهره برده و بازار را ترساندند و به تورم و گراني دامن زدند. عدهاي از آن «عوامل وضع موجود» نيز تا توانستند با ترساندن مردم و بازار، ترامپ را در رساندن به هدفش ياري کردند، منتها با ادبياتي متفاوت و به ظاهر «دلسوزانه»! اما چند ماهي است که بازار به تحريمها و تهديدهاي دشمن، بيتوجه است و تقريبا هيچ واکنشي نشان نميدهد. انگار ترس بازار ريخته و دشمن از همين موضوع عصباني است. شايد ماجراجوييهاي درياييشان به خاطر همين ته کشيدن تحريمها و ريختن ترس بازار ايران باشد؛ نوعي تلاش براي جلوانداختن تاثير تحريمها. شايد هم اين دزدي دريايي به سفارش بن سلمان صورت ميگيرد. وقتي ترامپ 450 ميليارد دلار از بن سلمان گرفت و در برابر بلايي که متحدان ايران بر سرش آوردهاند، هيچ کاري نکرد، سعوديها به ديدار انگليسيها رفتند! چه ميدانيم، شايد انگليسيها هم با وعده انجام چند ماجراجويي، در حال دوشيدن گاو شيرده ترامپ هستند. امروز دقيقا در همين فضايي که اشاره شد (نااميدي و بريدن از غرب و احساس استغنا از بيگانه) جمهوري اسلامي ايران توانسته، 8 درصد ارزش پول ملي خود را باز گرداند (بلومبرگ)، دلار را به کانال 11 هزار تومان رسانده و با کاهش نسبي قيمت برخي کالاها، اميد را در دل مردم زنده کند، دولت مثل قبل، به غرب دل نبسته و لااقل به زبان از لزوم مقاومت دربرابر زيادهخواهيهاي دشمن ميگويد. همه اين اتفاقهاي خوب در بحبوحه همين تحولات سريع خليجفارس رخ ميدهند. اقدامات دولت و بانک مرکزي نيز در اين روندِ مثبتِ کاهش نرخ ارز و تورم بيتاثير نبوده است. اين يعني، قطعا «تنش»، نه در اين منطقه که در هيج جاي دنيا خوب نيست و ما هم بر لزوم دوري از آن تاکيد ميکنيم اما اين را هم نبايد فراموش کرد که، معناي «تلاش براي جلوگيري از وقوع تنش»، لبخند زدن در برابر حمله دشمن نيست. اتفاقا اين مدل تنشزدايي، تنشزاست و باعث بروز جنگ هم ميشود. اصلا ما فکر ميکنيم، علت اينکه حريف آنقدر جلو آمده، به دليل فهم غلط برخي از معناي تنشزدايي است! به دليل همين نگاه غلط و سادهلوحانه برخي به دنياي سياست و ديپلماسي است. اينکه حريف هر غلطي خواست بکند و ما براي کاستن از تنشها لبخند بزنيم، وضعيت ميشود همان چيزي که در اين 6 سال شد. فروش نفت ما کم شد و بر خلاف تمام فرمولهاي اقتصادي، قيمت نفت بالا نرفت، قيمت دلار در ايران سر به فلک کشيد اما آن طرف آب، آب از آب تکان نخورد! امروز اما اگر حرکتي عليه نفت ما ميشود، آن طرف هم، آب از آب تکان ميخورد. قيمت نفت بالا ميرود، هزينه بيمه نفتکشها براي آنها هم10 برابر افزايش مييابد، در عربستان و آمريکا هم بنزين گران ميشود و... چه چيزي براي دشمن از اين «شيرين»تر که، گلوگاه اقتصادي ايران را بفشارد، از لزوم براندازي بگويد، رسما تلاشها براي صفر کردن صادرات نفت ايران را کليد بزند اما در مقابل ببيند، عدهاي در ايران به دنبال کاستن از تنشهاي حاصل از اين ماجراجوييها و در نتيجه، خنثي کردن اثرات اقتصادي آن براي آنها باشد! تحولات خليجفارس و سيلي سپاه به گوش دزدان دريايي ملکه، در حال گرفتن اين «شيريني» از دشمن است. آنچه امروز در خليجفارس ميگذرد را ميتوان در دو جمله خلاصه کرد: «افزايش هزينه براي ماجراجوييهاي دشمن» و «تلاش براي جلوگيري از وقوع جنگ». بله، درست خوانديد، تلاش براي جلوگيري از جنگ! اگر حريف جلو آمد و پاسخ مناسب نديد، جلوتر ميآيد. اين عين آموزههاي اسلامي است. براي اين دشمن جلوتر نيايد، بايد جلوي او ايستاد. مثل کاري که انصارالله با عربستان کرد. يمن بيش از 4 سال است که به محل تاخت و تاز وحشيانه ائتلاف سعودي، آمريکا، چند کشور اروپايي و رژيم صهيونيستي تبديل شده بود چون يمن پاسخ آنها را نميداد، يعني نميتوانست بدهد. بنابر اين يمن را شخم زدند. اما به محض اينکه انقلابيون يمن توانايي موشکي و پهپادي يافتند و با راهبرد «فرودگاه در برابر فرودگاه» پاسخ حريف را دادند، امارات از جنگ خارج و زمزمه خروج عربستان و «پايان جنگ» يمن شروع شد. در ماجراي سرنگوني پهپاد مدرن آمريکايي نيز به گفته سيد مقاومت، آنچه باعث شد ترامپ از پاسخ دادن به ايران پشيمان بشود، نه نگراني او از مرگ 150 ايراني که، نگراني از پاسخ قاطع ايران بود که از طريق فردي ثالث به گوش ترامپ رسانده شد. الميادين ديروز اين فرد را معرفي کرد: «بنيامين نتانياهو»! در علوم سياسي به اين مسئله اصطلاحا «توازن وحشت» ميگويند. لبخند و ديپلماسي در برابر تهاجم اگر يک کارکرد داشته باشد، به هم زدن اين توازن به نفع دشمن و در نتيجه، آغاز جنگ خواهد بود اما وقتي توازن برقرار شد، يا هزينه براي دشمن بالا رفت، احتمال وقوع جنگ نيز به همان نسبت، کاهش پيدا ميکند. اما بهترين اقدام در شرايط امروز، همان اقدامي است که جمهوري اسلامي ايران انجام داد. نفتکش در برابر نفتکش، که خوشبختانه تقريبا از سوي همه جريانهاي سياسي مورد استقبال قرار گرفته است. همين اتحاد ميتواند يکي از عوامل بازدارندگي در برابر دشمن باشد. اما يک نکته مهم ديگر. انگليس با آن سابقه طولاني در استعمارگري و آن همه ادعا در داشتن نيروي دريايي آنچناني، امروز براي نخستين بار از جمهوري اسلامي ايران سيلي سختي خورده و تحقير شده است. همانطور که آمريکا با آن دبدبه و کبکبه سيلي خورد و تحقير شد. اين دو کشور چه با نيت ساکت کردن سعوديها چه براي حفظ آبرو و پرستيژ، ممکن است، عليه منافع جمهوري اسلامي ايران غلطي کنند. مثلا با استفاده از تروريستهاي تکفيري به متحدانمان در کشورهاي همسايه ضربهاي بزنند يا...اگر چنين اتفاقي رخ دهد، اگرچه تلخ است اما نشانه اين است، توانستهايم سرجايشان بنشانيم. ترديدي نيست اگر هزينه ماجراجويي دشمن را بالا ببريم و دشمن متوجه اين واقعيت بشود که دوران بزن در رو گذشته، شاهد افول دوران زورگويي قدرتهاي غربي در منطقه خواهيم بود و ديگر ملتها نيز با الگو گرفتن از ايران اسلامي عليه حاکميتهاي دستنشانده کشورهاي خود سر به شورش بر ميدارند و منافع ملي و ثروتهاي سرشار منطقه را از چنگ قدرتهاي استکباري بيرون ميآورند.