دستیار ویژه ریگان: کره شمالی هسته ای باقی خواهد ماند
فرارو/ متن پيش رو در فرارو منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست دونالد ترامپ رئيس جمهور آمريکا به اين نتيجه رسيده است که دولتهاي مختلف در سطح جهان، به راحتي تسليم تمايلات و درخواستهاي او نميشوند. دولت وي بر شدت تحريمها بر عليه کشورهايي مثل کوبا، ونزوئلا، روسيه، ايران و کره شمالي افزوده و آنها را به اقدام نظامي نيز تهديد کرده است. با اين حال، تاکنون هيچ کدام از آنها تسليم واشنگتن نشده اند. فقط کره شمالي حاضر شده با ايالات متحده آمريکا مذاکره کند. به گزارش نشنال اينترست، تمايلِ رئيس جمهور ترامپ به گفتگو با کيم جونگ اون رهبر کره شمالي، علي رغم شکايات جنگ طلبانِ راست و متعصبانِ چپ، سزاوار ستايش است. با اين حال، درخواست ترامپ از کره شمالي مبني بر خلع سلاح هسته ايِ فوري و کامل شبه جزيره کره، هرگز واقع بينانه نبود. افسوس که مذاکرات با کره شمالي که رئيس جمهور آمريکا، اميد زيادي به آن بسته بود، متوقف شده است. اخيرا، ديپلماتهاي کره شمالي از حضور در نشست سازمان آسه آن (ASEAN) صرف نظر کردند. مايک پمپئو وزير خارجه آمريکا انتظار داشت که در نشست اين گروه با ري يونگ هو وزير خارجه کره شمالي ديدار کند. پمپئو گفته است: ما آماده هستيم تا مذاکرات ديپلماتيک با کره شمالي را ادامه دهيم. وي افزوده: من متاسفم که ظاهرا علي رغم حضورم در بانکوک، نميتوانم با ديپلماتهاي کره شمالي در حاشيه نشست آسه آن ديدار و گفتگو کنم. در حقيقت، اينگونه به نظر ميرسد که روابط دوجانبه ميان آمريکا و کره شمالي در حال بدتر شدن است. علي رغم انتقادات شديد کره شمالي، کره جنوبي و آمريکا در حال انجام مانورهاي مشترک نظامي هستند. کره شمالي هم در پاسخ به اين اقدامات خصمانه، دست به آزمايش موشکهاي کوتاه برد خود ميزند و دولت آمريکا و همچنين دولتهاي ژاپن و کره جنوبي را عصباني کرده است. رئيس جمهور ترامپ همچنان نسبت به تعهد رهبر کره شمالي در مورد خلع سلاح هسته اي، ابراز اطمينان ميکند. با اين حال، اين موضوع بويژه همزمان با تشديد حملات انتخاباتي دموکراتها براي انتخابات رياست جمهوري آمريکا در سال ۲۰۲۰، بيش از پيش محل انتقاد و حمله است. کره شمالي براي هميشه غير منطقي است و فضايي بسته خواهد داشت. بعيد است چهارچوب و منطق اين کشور تغييري کند. با اين حال، در اين مورد، موضع پيونگ يانگ کاملا منطقي است و منافع دولت کره شمالي را بازتاب ميدهد. دولت آمريکا از کره شمالي ميخواهد تا از اهرمهاي قدرت خود در ازاي برخورداري از امتيازات و منافع مبهم در آينده دست بکشد. آمريکا همواره بر دولتهايي که در ليست دشمنان خود تعريف کرده مثل صربستان، افغانستان، عراق، و ليبي، اعمال زور کرده است. قابل ذکر است که هيچ کدام از کشورهاي ذکر شده از توانايي بازدارندگي هستهاي برخوردار نبودند. به طور خاص در مورد ليبي، رهبر اين کشور معمر قذافي، موشکها و توانايي هستهاي خود را در ازاي دريافت امتيازات اقتصادي و سياسي، تسليم غرب کرد. وي پس از اين اقدام، به طور رسمي در پايتختهاي اروپايي مورد استقبال قرار ميگرفت. با اين حال، بلافاصله پس از آغاز امواج بهار عربي در ليبي، ايالات متحده و متحدانش از ضعف قذافي استفاده کردند و وي را با استفاده از قوه قهريه از قدرت خلع کردند. اين مثال نشان ميدهد که آمريکا قابل اعتماد نيست. در واقع، رهبر کره شمالي انسان ناآگاهي خواهد بود اگر آينده خود را به وعدههاي مبهم ايالات متحده آمريکا گره بزند. در عرصه عمل، کيم جونگ اون هر چه که باشد، انسان ناآگاهي نيست. رهبر کره شمالي همچنين نميخواهد به حسن نيت و خوش بيني چين، ژاپن و روسيه نيز تکيه کند. کره شمالي در موقعيت خوبي از نظر همسايگان خود قرار ندارد. اين کشور اگر توانايي بازدارندگي هستهاي داشته باشد، احترام بين المللي (اگر نگوييم عشق و صميميت) نيز خواهد داشت. ديويد مکس وِل از بنياد دفاع از دموکراسي ميگويد: نياز است رهبر کره شمالي را قانع کنيم که زرادخانه هستهاي وي در واقع حامل يک مسووليت استراتژيک براي اوست و نبايد ابزاري براي اخاذي تلقي شود. با اين حال، اينگونه به نظر ميرسد که ايجاد اين فهم غير ممکن است. در بهترين شرايط، پيونگ يانگ احتمالا خلع سلاح خواهد شد که مطمئنا اين اقدام در طول زمان و بر اساس گامهاي حساب شده و محتاطانه انجام خواهد شد. ديپلماتهاي کره شمالي به من تاکيد کردند که بيانيه نشست سال گذشته ميان ترامپ و کيم جونگ اون، روندي زمان بر را دربرخواهد داشت و منجر به ديدارهاي متوالي خواهد شد که در نهايت موجبِ: ۱) بهبود روابط دو جانبه شود.۲) بهبود محيط و فضاي منطقه شود. ۳) به خلع سلاح هستهاي ختم شود. در واقع، کره شمالي با اين شروط، گفته تا زماني که روابط کاملا خوبِ دوجانبه ميان اين کشور و آمريکا برقرار نشود و همسايگان اين کشور محيطي را ايجاد نکنند که در آن استفاده از زور بر عليه پيونگ يانگ دور از ذهن باشد، اين کشور سلاحهاي هستهاي خود را نابود نخواهد کرد. من حتي بر اين باورم که بعيد است کره شمالي حتي با فراهم شدن اين شروط، باز هم سلاحهاي هستهاي خود را تسليم کند. علاوه بر اين، من بر اين باورم که الزام و تعهد واقعي به خلع سلاح هسته اي، به سرعت به دست نخواهد آمد. سايتها و تجهيزات هستهاي کره شمالي، کجا و چه هستند؟ چگونه ميتوان آنها را نابود کرد؟ ايالات متحده آمريکا با انجام چه اقداماتي از سوي کره شمالي قانع خواهد شد که اين کشور به طور کامل از خلع سلاح هستهاي پيروي ميکند؟ اين فرآيند، مسلما چندين سال به طول خواهد انجاميد. تلاش دولت آمريکا براي خلع سلاح عجولانه کره شمالي، در واقع تلاشي براي خرابکاري در دستور کارِ رئيس جمهور ترامپ در قبال کره شمالي است. امکان دارد دولت آمريکا به بررسي پيشنهادهايي بپردازد که معطوف به دستيابي به توافقات کوچک و رويکردِ يک امتياز در برابر يک امتياز باشند. به عنوان مثال، مصالحه پيشنهادي در نشست هانوي ويتنام را در نظر بگيريد: کره شمالي بايد سايت هستهاي يونگ بيون را تعطيل کند و در مقابل، تحريمها بر عليه اين کشور برچيده خواهند شد. از اين منظر، مطرح کردن درخواستِ خلع سلاح هسته ايِ فوري و کامل از سوي آمريکا، مانع از دستيابي به توافق خوب و معنا دار جهت کنترل تواناييهاي هستهاي کره شمالي نخواهد شد. با اين همه، واشنگتن بايد حداقل در گفتگوها و مناظرات داخلي خود، بيشتر به پيش رود. آمريکا بايد تعهد خود به هدف کليِ "خلع سلاح هستهاي غيرقابل بازگشت، قابل تاييد و کامل/ complete verifiable irreversible denuclearization (CVID) "را همچنان حفظ کند. ايالات متحده در عرصه عمل بايد به نحوي نظام مند، مجموعهاي از اصلاحات محدود تر، اما مفيد را ترويج کند. اصلاحاتي که اگر تکميل شوند، معادل CVID خواهند بود. با اين حال، اگر اصلاحات معدودي هم انجام شوند، باز هم مزاياي مستقل مهمي خواهند داشت. در اين راستا، به عنوان مثال ميتوان به مواردي که در زير ميآيد اشاره کرد: *تهيه فهرستي از قابليتها و داراييهاي هستهاي کره شمالي *بازرسي از و تحقيق در مورد راستي آزمايي قابليتها و دارايي هستهاي کره شمالي *پايان هميشگي آزمايشهاي موشکي و هستهاي کره شمالي *تعيين ضمانتهايي عليه اشاعه هستهاي توسط کره شمالي *نظارت بر حجم و اندازه زرادخانههاي هستهاي کره شمالي *نابودسازي توانايي کره شمالي در گسترش و بهبود بخشيدن به تواناييهاي هستهاي خود *و در نهايت، اعمال نظارت بين المللي بر فعاليتهاي هستهاي کره شمالي اضافه بر اين، رئيس جمهور آمريکا بايستي به صراحت اين گزاره را که طرح جايگزين براي خلع سلاح هسته اي، جنگ است را رد کند. تهديد به حمله اگر معتبر باشد بايد به عنوان اهرم مذاکره توسط آمريکا استفاده شود و سطح تنشها با کره شمالي را نيز افزايش دهد و اين کشور را مجبور کند تا اقداماتي انجام دهد و از وقوع جنگ که احتمال شروع آن توسط آمريکا بسيار بالاست، جلوگيري کند. اضافه بر اين، با فرض برتري ايالات متحده در جنگ احتمالي بر عليه کره شمالي، پيونگ يانگ بايد به سرعت يا از نيروي نظامي خود استفاده کند و يا تواناييهاي نظامي خود را از دست بدهد. از اين منظر، کره شمالي مجبور خواهد شد که تقريبا به صورت فوري و آني، به هر گونه حملهاي از جانب آمريکا، پاسخ دهد. اضافه بر اين، آمريکا ميتواند در کنار يک کره شمالي که داراي سلاح هستهاي است زندگي کند. رکس تيلرسون وزير خارجه سابق آمريکا بر اين باور بود که رها کردن کره شمالي با توانمنديهاي هسته ايِ قابل توجه، تهديدي مستقيم نه فقط بر عليه منطقه شرق آسيا بلکه بر عليه نيروهاي آمريکايي نيز خواهد بود. با اين حال، اگرچه يک کره شماليِ داراي توانمنديهاي هسته اي، موضوعي ناخوشايند است، اما اين کشور واقعا تهديدي بر عليه آمريکا نخواهد بود. هيچ گونه شواهدي مبني بر اينکه کيم جونگ اون رهبر کره شمالي يا هيچکدام از نخبگان سياسي حاکم بر اين کشور اهل خودزني و خودکشي باشند، وجود ندارد. آنها به دنبال لذت بردن از مزاياي قدرت خود هستند. کره شمالي به دنبال ايجاد ابزاري بازدارنده براي مقابله با حمله احتمالي از سوي آمريکا است. تنها دليلي که پيونگ يانگ براي هدف قراردادن آمريکا در ذهن خود دارد اين است که نيروهاي نظامي اين کشور در شبه جزيره کره و شمال شرق آسيا حضور دارند و آمريکا از معاهدات دفاعي-امنيتي دوجانبه با هدف تحديد قدرت و مقابله با کره شمالي پشتيباني ميکند. از اين رو، يک کره شماليِ صاحب توانمندي هستهاي براي حمله به آمريکا، در عمل، امنيت ايالات متحده را تهديد نخواهد کرد. در عوض، کره شمالي سعي ميکند امنيت کره جنوبي را تضعيف کند، زيرا واشنگتن به طور جدي نميتواند در جنگ احتمالي ميان دو کره شرکت کند که نتيجه آن حمله اتمي پيونگ يانگ به شهرهاي مختلف آمريکا و تبديل کردن آنها به تلي از خاکستر باشد. آمريکا به هيچ وجه نبايد دست به چنين ريسک بزرگي بزند. منطقيترين واکنش ايالات متحده آمريکا اين است که از مداخله نظامي در شبه جزيره کره خودداري کند و مسووليت دفاع از کره جنوبي را به دولت مستقر در سئول واگذار کند. اينکه آمريکا اشاعه هستهاي را بپذيرد، نکته جديدي نخواهد بود. اين اقدام، موجب فروپاشي چهارچوب اشاعه هستهاي نخواهد شد. زيرا کشورها با توجه به شرايط خاص خود و همچنين در نظر گرفتن موقعيتهاي امنيتي، شروع به گرفتن تصميمات گوناگون در مورد سلاحهاي هستهاي ميکنند. اضافه بر اين، آمريکا سال هاست که ديگر اصالتي در بحث اشاعه هستهاي ندارد. آمريکا به کشورهاي انگلستان، فرانسه، اسرائيل، هند، پاکستان و چين کمک کرده است تا به تسليحات هستهاي دست يابند. در اوايل دهه ۱۹۶۰، واشنگتن آغاز جنگ پيشگيرانه عليه چين براي اتمي نشدن اين کشور را مورد بررسي قرار داد و دست به اين اقدام نزد. آمريکا همچنين به تلاشهاي خود براي وادار کردن هند و پاکستان جهت رها کردن برنامه تسليحات اتميشان خاتمه داد. اين اقدام در شرايطي صورت گرفت که پاکستان، به عنوان کشوري که نقش مهمي در اشاعه تکنولوژي تسليحات اتمي به ليبي و کره شمالي بازي کرد، شايد بتواند خطرناکترين قدرت هستهاي امروز لقب گيرد. در اين مورد، واشنگتن به راحتي محدوديتهاي خود را فهميد و از يک وضعيت بد، بهترين استفاده را کرد. اين احتمال وجود دارد يک کره شماليِ داراي تسليحات اتمي، خيلي زودتر بتواند روابط بهتري با دولت ايالات متحده آمريکا داشته باشد. ايالات متحده بايد بيانيه نشست سنگاپور با رهبر کره شمالي را مورد توجه قرار دهد: پايان دادن ممنوعيتِ سفر به و از کره شمالي (واشنگتن بايد اين نوع سفرها را گسترش دهد، زيرا موجب گسترده شدن ايده هايش ميشوند و دانش اين کشور از کره شمالي را بهبود ميبخشند)، گشايش دفاتر ارتباطي (اين به شدت مهم است که کانالهاي ارتباطي دائمي ميان واشنگتن-پيونگ يانگ وجود داشته باشند)، و ايجاد يک اعلاميه صلح/يا امضاي يک توافق صلح (به اين معني که جنگ و طرح آن به عنوان يک دستور کار، خاتمه يافته و اين موضوع بايد به طور کامل پذيرفته و به رسميت شناخته شود). اضافه بر اين، واشنگتن بايد از کره جنوبي بخواهد که مسووليت کامل دفاع از خود را برعهده گيرد. اين بدان معناست که کره جنوبي بايد اقداماتي را به اجرا گذارد که از جمله آنها ميتوان به موارد زير اشاره کرد: *افزايش و تقويت نيروهاي نظامي *به دست گرفتن مراکز فرماندهي و کنترل که اکنون توسط ايالات متحده آمريکا اداره ميشوند *پذيرش نقشي گستردهتر در عرصه معادلات دفاعيِ منطقهاي *و در نهايت، بهبود روابط با همسايگاني که از لحاظ فکري به کره جنوبي نزديکتر هستند (به طور خاص ميتوان به ژاپن اشاره کرد) واشنگتن همچنين بايد بر اين نکته تاکيد کند که کره جنوبي و همسايگانش بايستي در نحوه مواجهه با کره شمالي و تعامل با آن، ابتکار عمل را به دست گيرند. کره شمالي، قبل از آنکه مسالهاي مهم براي آمريکا باشد، براي کره جنوبي و کشورهاي منطقه شبه جزيره کره موضوعي با اهميت است. اين رويه، راه را براي عدم مداخله و گرفتار شدن آمريکا در عرصه معادلات شبه جزيره کره هموار خواهد ساخت. شماري از تحليلگران، روزنامه نگاران و سياستمداران، به اين نکته اشاره ميکنند که تفکرِ خلع سلاح کردن کره شمالي، شکست خورده است. اين رويکرد به کره شمالي، ابدا واقع گرايانه و منطقي نيست. سياست آمريکا در برابر کره شمالي همواره از بهترين گزينهها برخوردار نبوده است. آماده شدن براي جهاني که يک کره شماليِ داراي قدرت هستهاي در آن حضور داشته باشد، ضرورتي مهم براي آينده است. * داگ بانداو. وي دستيار ويژه رونالد ريگان بوده است. او هم اکنون عضو ارشد انيسيتو کيتو است.