رئیس علیه رئیس
روزنامه سازندگي/ متن پيش رو در سازندگي منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست آيتالله محمديزدي، عضو فقهاي شوراي نگهبان، در آخرين سخناني که روز گذشته از وي منتشر شد، انتقادات تندي را عليه صادق آملي لاريجاني رئيس پيشين قوهقضائيه بيان کرد. اين سخنان در ديدار مسئولان مرکز بسيج اساتيد و نخبگان حوزه علميه قم بيان شده و فريد مدرسي روزنامهنگار به نقل از ارگان خبري اين مرکز، بخشهايي از آن را منتشر کرده است. با اين حال اين مطالب البته با واکنش مدير روابط عمومي جامعه مدرسين حوزه علميه قم روبهرو شد. وي گفت سخناني که امروز در فضاي مجازي به آيتالله يزدي منتسب شده است، سنديّت ندارد و تنها مرجع معتبر در اين زمينه، پايگاه اطّلاعرساني جامعه مدرسين است. از ديگرسو آيتالله مرتضي مقتدايي، سخنان منتسب به آيتالله يزدي را تاييد کرد و به ايرنا گفت: «آقاي يزدي اين گونه مطالب را که در ذهنشان بود گاهي در جلسات جامعه مدرسين مطرح ميکردند و حالا علني آن را بيان کردهاند. اگر با من مشورت ميشد ميگفتم طرح علني اين مسائل به مصلحت نيست، ولي حالا خودشان صلاح ديدند. ولي من در اين قضيه بهطورکلي وارد نميشوم.» با اين حال نکتهي مهم در سخنان منسوب به آيتالله يزدي تاييد مفاد نامه آملي لاريجاني به مقاممعظم رهبري و قصد وي براي مهاجرت به نجف است. او محتواي اين نامه را به طور ضمني تاييد کرد. اين درحالي است که دفتر آملي لاريجاني از اساس وجود اين نامه را تکذيب کرده بود. در آنچه به نقل از آيتالله محمد يزدي منتشر شد، آمده است که وي يکشنبه هفته گذشته در ديدار مسئولان مرکز بسيج اساتيد و نخبگان حوزه علميه قم خطاب به صادق لاريجاني گفته است: «هرچند در مسالهاي نظر وليفقيه خلاف عقيده من باشد، موظفم که اطاعت کنم؛ چون ضررش کمتر از شکستن حرمت ولايت و حاکميت است. فلاني ميگويد اگه اين کار را نکنيد نجف ميروم! خب برويد، آيا با رفتن شما قم بههم ميخورد؟ شما در قم بودنتان هم خيلي موثر نبود؛ چه رسد که نجف برويد. رئيس دفتري که ۱۰ سال، جاي مهمي را اداره کرده دستگير ميشود، بعد اعتراض ميکند که چرا گرفتيد؟! به اسم مدرسه علميه، کاخ ساختند! آيا ارث پدرت بود؛ از کجا آوردي ساختي؟» يزدي به روحاني: برو کنار اعتراضات آيتالله محمد يزدي البته تنها مشمول آملي لاريجاني نشده و او در اين جلسه به دو تن ديگر نيز انتقادات شديدي کرده است. يزدي ابتدا خطاب به حسن روحاني رئيسجمهوري گفته است: «چطور کسي که تنفيذ ولايت را دارد، جرأت کرده و کارهاي خلاف امر رهبري را ميکند؛ مثل مخالفت درباره فضاي مجازي و... اگر نميتواني مملکت را اداره کني، برو کنار. اين برو کنار را چه کسي بايد بگويد؛ در درجه اول حوزه بايد بگويد. بعد از نظر قانوني بايد ديوان عالي قضايي بگويد. بعدش هم مجلس بگويد ولي متأسفانه ميبينيم مجلس هم وضعيت ديگري دارد!» البته انتقادات محمد يزدي به حسن روحاني تازگي ندارد. در طول دو دورهي رياستجمهوري روحاني، آيتالله يزدي بارها با جملاتي تند، عملکرد روحاني را نقد کرده است. مدتي پيش به بهانه بحث حجاب و مسائلي که پيش آمده بود، روحاني گفته بود: «در مسألۀ حجاب، متأسفانه اول از زن شروع ميکنيم درحاليکه قرآن ابتدا مرد را از نگاه هرز دور ميکند اما ما ميرويم و به خاطر حجاب، دختران و زنان را دستگير ميکنيم. اساس حجاب براي امنيت زن است؛ همانطور که خدا در قرآن ميفرمايد، حجاب را براي جلوگيري از آسيب زن قرار داده تا مورد آزار و اذيت عدهاي مريض قرار نگيرد. همه آنچه درباره حجاب در قرآن آمده براي حمايت از زن است اما به گونهاي رفتار شده که انگار بايد چماقي بر سر زن باشد و اين بهخاطر آن است که مساله حجاب را درست در جامعه تبيين نکردهايم.» در پاسخ به اين اظهارات، آيتالله محمد يزدي در جواب روحاني گفته بود: «حجاب از ضروريات اسلام است. کسي که عليه حجاب حرف ميزند، هر کسي ميخواهد باشد، بايد مواظب باشد در مورد حجاب چه ميگويد. بايد بلد باشد وقتي از اسلام حرف ميزند، چه ميگويد. ما انقلاب کرديم، تا کسي بيحجاب نباشد، زير گلويش را باز نکند و هرچه دلش خواست عليه اسلام و انقلاب حرف نزند .اگر رئيسجمهور ميباشيد، بايد به مردم خدمت کنيد و مشکل مردم را حل کنيد. اگر اسلام را بيان ميکنيد، به اندازه علمتان و فهمتان بگوييد. نبايد بيش از اين گفت. حجاب از ضروريات دين است و منکرش کافر است.» اعتراض به علوي بروجردي: تابلوي دفترت را پايين ميکشيم... انتقادات آيتالله يزدي، آيتالله محمدجواد علوي بروجردي را نيز در برگرفت و او را تهديد کرد که اگر اعلام مرجعيت کند و دفتر بزند، تابلوي دفترش را پايين ميآورد. سيد جواد علوي بروجردي از مجتهدين شيعه، مدرس درس خارج فقه و اصول در حوزه علميه قم و نوه دختري سيد محمدحسين بروجردي است. نام کامل او سيد محمدجواد علوي طباطبايي بروجردي است و توليت بيت، موقوفات و مسؤليت کليه مراکز و اماکن وابسته به پدر بزرگش (آيتالله سيد حسين بروجردي) را بر عهده دارد. آقاي بروجردي از روحانيون سنتي شيعه به حساب ميآيد و طرفدار استقلال حوزه علميه و مخالف هزينه بودجههاي دولتي در آن است. او همچنين اظهارات متفاوتي دربارهي کوروش دارد. ايشان سال ۹۵ در ديدار الشيخ خالد مطر التميمي، مسئول گروه حقوق دانشگاه بحرالعلوم در نجف اشرف گفته بود: «کلام اميرالمؤمنين در عهدنامه مالک اشتر بينظير است. ايشان فرمودند مردم دو دستهاند: اما اخ لک في الدين و اما نظير لک في الخلق؛ يعني اگر کسي برادر ديني تو نباشد و به خدا يا هيچ مذهبي معتقد نباشد باز هم شهروند است و حقوقي دارد. اين نکته را اميرالمؤمنين ۱۴۰۰ سال پيش گفته است؛ يعني هنگامي که در اروپا اصلاً بحثي درباره حقوق بشر مطرح نبود. ما اين حقايق را در کلام ائمه داريم. ما امروز به منشور کوروش هم افتخار ميکنيم و البته اين منشور افتخارآميز هم هست و در عصر خودش خوب است.» اکنون محمد يزدي عضو فقهاي شوراي نگهبان، بياينکه نامي از آيتالله بروجردي ببرد، خطاب به وي گفته است: «بعضي اگر يک روزي رسما اعلام مرجعيت کنند، اگر زنده باشم، رسماً جلويش را ميگيرم و اعلام رسمي هم ميکنم؛ واقعا در حوزه چه کسي بايد با اين مساله برخورد کند؟! نوه مرجع بودن که دليل شرعي براي مرجعيت نيست؛ کسي نگفته هرجا فلاني نوه مرجع شد، ميتواند مرجع باشد... اگر توان علمي کسي محرز نشود و وارد اين عرصه شود، مجبور ميشوم رسما اعلام کنم که ايشان حق ادعاي مرجعيت ندارند؛ چون هيچ جايي توان علمي او را تاييد نميکند. مگر ميشود هر روز يک نفر ادعاي مرجعيت کند؟ اگر چنين فردي تابلو هم بزند، تابلويش را پايين ميآوريم؛ هيچ تعارفي هم نداريم، چون مرجعيت نميتواند بازيچه باشد. چهار، پنج مرجع داريم که از طرق شرعي مرجع شدهاند، کافي هستند. همه که نبايد فقيه و مرجع بشوند... صيانت از مرجعيت بايد رعايت شود، کميسيون صيانت از مرجعيت مصوب جامعه مدرسين و مورد تاييد پنج مرجع است که يکي از آنها مقام معظم رهبري است و حتي مراجع اخير هم که فوت شدند، در آن زمان تاييد کردند لذا پنج مرجع تاييد کردهاند و هفت هشت عضو هم دارد... متاسفانه گرايش به عناوين، ظواهر و القاب [در حوزه] زياد شده است؛ بعضي ضوابط حوزوي بزرگان زير پا گذاشته شده است.» البته اين سخنان بدون پاسخ نماند و محمدرضا زائري، روحاني نوانديش اصولگرا بلافاصله در صفحه شخصي خود در اينستاگرام خطاب به يزدي نوشت: «آيتالله محمد يزدي تهديد کردهاند که در صورت اعلام مرجعيت آيتالله علوي بروجردي، به ميدان خواهند آمد و بساط را به هم خواهند ريخت و تابلوي دفتر ايشان را پايين خواهند آورد! راستش اگر تا حالا ترديدي هم در شايستگي حضرت آيتالله علوي بروجردي داشتم با صحبتهاي آقاي يزدي اطمينان کامل پيدا کردم که مرجع آينده ما حضرت آيتالله علوي بروجردي هستند و مورد اقبال قرار خواهند گرفت! تاکنون فکر ميکرديم آقايان از جامعه بيخبرند و از ميزان محبوبيت و جايگاه اجتماعي خود در افکار عمومي اطلاعي ندارند، اما الآن معلوم شده که اصلا از تاريخ روحانيت و حوزههاي علميه نيز آگاه نيستند! در طول قرنها کجا مرجع تقليد مردم با دستور و فرمايش تعيين شده؟ در طول قرنها کجا کسي يا نهادي به مردم گفته که از چه کسي تقليد بکنند و از چه کسي تقليد نکنند؟ اين همه روايت توصيه به مردمداري و جلب محبت خلق مثل "جرّوا موده الناس إليکم و إلينا" مگر نبوده که در مسير حفظ تماسک اجتماعي و تقويت جامعه دينداران رابطهاي عاطفي و معنوي ميان مرجع تقليد و عالم دين با مردم ايجاد ميکرده است؟ اگر هوش و دانش ارتباط مؤثر با مردم نداريد، اگر ذوق و ظرافت زيبا حرف زدن نداريد، اگر حوصله و طاقت زحمت کشيدن و تلاش کردن و عرق ريختن براي جلب دلهاي مردم را نداريد، صادقانه و صريح به ناتواني خود اعتراف کنيد و زبان به کام بگيريد! آقايان شما که همه چيز را نابود کرديد! دين مردم را از آنان گرفتيد و باورهاي مردم را به باد داديد! شما را به خدايي که ميپرستيد بگذاريد همين چهار نفر و نصفي که تقليد ميکنند و خمس ميدهند و التزام ديني دارند براي آينده اسلام باقي بمانند!» منتقدان آملي لاريجاني چه کساني هستند؟ اما آنچه سخنان آيتالله محمد يزدي را مورد توجه گسترده قرار داد، انتقادات تند او عليه آملي لاريجاني بود. رئيس پيشين قوهقضائيه که نزديک به ۱۰ سال اجازه يک انتقاد ساده را به خود و مجموعهي مديريتش نميداد و کوچکترين انتقاد را با تندترين رفتار قضايي پاسخ ميداد، اين روزها آماج انتقاد اصولگراياني است که محور اصلي آنها محمود احمدينژاد و جبهه پايداري است. تلويزيون ايران، که مهمترين رسانهي فراگير اصولگرايان است، اين روزها براي نقد آملي لاريجاني در خط مقدم ايستاده است. سرفصل برخي از برنامههاي تلويزيوني و حتي برخي خبرهاي رسانههاي اصولگرا اين روزها نقد آملي لاريجاني است. اما اگر اکنون تلويزيون ايران، در نقد آملي لاريجاني در خط مقدم است، محمود احمدينژاد اولين مقام رسمي ايراني بود که در دورهي رياست آملي لاريجاني بر قوه قضاييه، نقد و حمله به او را آغاز کرد. او پس از بازداشت اطرافيانش همچون اسفنديار رحيممشايي و حميدرضا بقايي با تاکيد بر اينکه «ما لاريجانيها را قبول نداريم» گفته بود او فاقد عدالت قضايي است. البته سخنان احمدينژاد بيجواب نماند؛ غلامحسين محسني اژهاي که در آن زمان سخنگوي دستگاه قضا بود محمود احمدينژاد را به «لاتي که يک مدت از چشمها افتاده بود و رنج ميبرد» تشبيه کرد و گفت که زبان او «هرز شده است و هرچه به زبانش بيايد ميگويد.» با اين حال در بررسي وقايع اين روزها، ميتوان سه گروهي را که مقابل آملي لاريجاني ايستادهاند، شناسايي کرد. دستهي اول احمدينژاديهايي هستند که از گذشته نقدهاي تندي به لاريجانيها داشتند و دارند. اين دسته در رسانههايي که نفوذ دارند همچنان در خط مقدم اين حملات هستند. برنامه اين افراد کاملا سياسي است و ملاک آنها تلاش براي خروج لاريجاني از عرصه سياست و حاکميت است. نقد اين افراد فقط شامل آملي لاريجاني نميشود، علي لاريجاني را نيز دربرميگيرد. دسته دوم عدالتخواهاني هستند که اگرچه اصولگرا هستند اما در رستهي حاميان احمدينژاد قرار ندارند. ملاک آنها مبارزه با فساد براي برقراري عدالت است. اينها فراتر از امور سياسي ايستادهاند و ماموريت اصلي خود را مبارزه با فاسدان در هر رده و مقامي ميدانند. از آنجايي که کارنامهي سالم و سفيدي دارند، زبانشان برنده و نقدشان نافذ است. اما دستهي سوم افرادي از رستهي براندازان هستند که برنامههاي سياسي خود را دنبال ميکنند. هرچه اختلاف در درون حاکميت بيشتر شود، آنها با شعلهور کردن اتفاقات تلاش ميکنند نفع خود را ببرند. با اين حال برخي معتقدند آملي لاريجاني را نبايد دستکم گرفت. او نيز ممکن است پاسخ منتقدانش را بدهد. اما چگونه؟ بايد منتظر تحولات آينده ماند.