«مرگ امید» در سرزمین ملکه
دنياي اقتصاد/ متن پيش رو در دنياي اقتصاد منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست. براي نخستينبار در تاريخ مدرن بريتانيا، مردم اين کشور عمرشان کوتاهتر شده است. آن هم يک دليل دارد و به سبک زندگي فقيرانه بريتانياييها باز ميگردد. بريتانياييها با کمبود بودجه و رکود دست و پنجه نرم ميکنند. به نوشته روزنامه نيويورکتايمز، بريتانياييها ديگر مانند سابق عمر طولاني ندارند. اين را ميتوانيد از کلوم هيلز بپرسيد. پدر او در سن ۵۲ سالگي پس از يک سکته قلبي فوت کرد. وي به ياد ميآورد که پدر خود را نيمهشب در کف اتاق پيدا ميکند. هيلز ميگويد: من هنوز روياپردازي ميکنم و پدرم نيز در آن حضور دارد. با توجه به آشفتگي وستمينستر درباره برگزيت؛ هرجومرج، کمبود موادغذايي و رکود اقتصادي پيشبيني ميشود. نشانههاي اين هرجومرج و رکود البته از مدتي پيش در برخي از شهرهاي بزرگ و کوچک بريتانيا ديده شده است. براي اولينبار در تاريخ مدرن، دستاوردهاي انگليس در اميد به زندگي متوقف شده است. از سال ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۷، اميد به زندگي در مردان به ۲/ ۷۹ و در زنان به ۹/ ۸۲ سال رسيده است. هر چند اين ارقام از ايالاتمتحده بهتر است اما در برابر ساير کشورهاي اروپاي غربي افت محسوسي داشته است. در سال ۱۸۴۱، اميد به زندگي در ميان مردان بريتانيايي ۴۰ و در زنان به ۴۲ سال ميرسيد و اين ارقام پس از پيشرفتهاي بهدست آمده در امر زايمان، پرستاري کودک، مراقبتهاي بهداشتي و دارويي افزايش يافت. اينها بهعنوان شاخصهاي پيشرفت در اميد به زندگي بهحساب ميآيند. در عصر حاضر، اين ارقام روند رو به رشدي داشت و در هر دهه سه سال به اميد به زندگي بريتانياييها افزوده شد. اما ديگر خبري از رشد اين ارقام نيست. مصرف الکل و مواد مخدر، رژيم غذايي ضعيف، چاقي، سيگار کشيدن و ورزش نکردن باعث بروز بيماريهاي خطرناکي مانند سرطان، بيماريهاي قلبي و ديابت شده است. کارشناسان ميگويند افراد مسن زود ميميرند و روزبهروز شرايطشان با انزوا و افسردگي بدتر ميشود. پروفسور دورلينگ ميگويد که کاهش خدمات تامين اجتماعي ممکن است در اميد به زندگي افراد سالمند تاثيرگذار باشد و خطر انزوا و افسردگيشان را تشديد کند. او تصريح ميکند هنگامي که ديد و بازديدها کاهش مييابد، افراد مسن اولين دستهاي هستند که اميد خود را از دست ميدهند. در اين مساله قيمت اتوبوس تاثيرگذار است. دورلينگ ميافزايد: «وقتي دستمزدها کاهش پيدا ميکند، قيمت سوخت يا بليت قطار بالا ميرود، ديدار با افراد مسن جامعه سختتر ميشود و اين بر زندگي آنها تاثير مستقيمي دارد.» اين درحالي است که مشکلات امروز جامعه بريتانيا تنها بر زندگي سالمندان تاثير منفي نداشته است. اقتصاد رياضتي بر زندگي جوانان نيز تاثيرگذار بوده است. مرکز ورزشي و جوانان «belle Vue» که از امکانات چشمگيري برخوردار است، پس از اينکه يکسوم بودجه خود را از دست داد، مجبور شد نيمي از کارکنان تماموقت و پارهوقتش را تعديل کند و بخش خدماتدهي به کودکاني که مشکلات رفتاري دارند را تعطيل کرده است. همچنين طرح ساماندهي ورزش براي ۱۹ مدرسه محلي از سوي اين مرکز متوقف شده است. آلن کلارک که از ۵ سالگي در اين مرکز حضور پيدا ميکرد و هماينک خود رئيس مرکز و از اعضاي هياتمديره است، به نيويورکتايمز ميگويد: «چيزهايي وجود دارند که جوانان را از مسائل ضداجتماعي دور نگه ميدارد. اما با اقتصاد رياضتي بافت اجتماعي ملت در حال نابودي است.»در ميان شهرهاي بريتانيا، هارتپول جزو شاخصترين شهرهايي است که اميد به زندگي در آن کاهش يافته و مردمش با مشکلات سلامت و بهداشت دست و پنجه نرم ميکنند. بنا به گفته مرکز اقتصاد رياضتي بريتانيا در هارتپول اميد به زندگي بيش از هر نقطه ديگري در انگلستان افت کرده است. اميد به زندگي مردان اين منطقه نسبت به متوسط آن، ۷/ ۱۱ و در زنان ۲/ ۱۰ سال کمتر است. به همين منظور برخي از مراکز در هارتپول به مردم کمک ميکنند که وعده غذايي بهتري داشته باشند. درست مانند شلين براون ۳۸ ساله که بيکار است و پولي هم در بانک ندارد، از اينرو از بانک غذايي کليساي آيدن کمک دريافت ميکند. رژيم غذايي او همان چيزي است که به وي داده ميشود: پاستا، نان و برخي از محصولات کنسرو شده که داخل پلاستيک به وي تحويل داده ميشود، بدون سبزيجات و ميوههاي تازه. خانم براون با موهاي قرمز و نازک ميگويد که درحال مبارزه با اعتيادش است. او به مصرف هرويين اعتياد داشت. وي ميگويد که ته کيسهاش چيزي نمانده است. او هماينک از اضطراب، افسردگي و حملات آسم رنج ميبرد و اخيرا نيز در بيمارستان بستري بوده است. بيش از نيمي از مردم هارتپول کمتر از آن چيزي که توصيه شده است غذا، ميوه و سبزيجات ميخورند. مصرف ميوه در ميان مردم انگلستان بسيار کاهش يافته است. درحالحاضر مردم انگلستان صاحب يک سبک زندگي جديد شدهاند که از اين قرار است: فستفود که محبوبترين آن «پارمو» است که شامل مرغ سرخ کرده، سس بچميلو و پنير پارمزان است که ۲ هزار کالري دارد.غذاهاي سالم که کالري کمتري دارند در بريتانيا جزو غذاهاي گرانقيمت هستند. پروفسور ماروت ميگويد: زمانه که سخت ميگيرد، نوشيدنيهاي ارزان و موادمخدر راه فراري از اين وضعيت بهحساب ميآيند. او اين حالت را «مرگ اميد» ميخواند. در مرکز کمک و مشاوره در مرکز کليساي باپتيست در جاده آکسفورد، ايان جنينگز ۴۷ ساله حضور دارد که خود مواد مصرف نميکند، با اين حال از اثرات منفي آن دور نبوده است. او ميگويد در همسايگي آنها افرادي زندگي ميکنند که قمه يکي از وسايل ضروري و اساسي زندگيشان است. جنينگز ميگويد: «مردم ميتوانند بهتر زندگي کنند اما براي زندگي بهتر نياز به پول دارند؛ در اين اطراف پولي وجود ندارد و مردم اين منطقه چيزي ندارند که به آن دلخوش کنند؛ چيزي که آنها را به آينده اميدوار کند. آنها پولي ندارند تا براي نوشيدن به مرکز شهر بروند، براي همين در خانه ميمانند و مواد مصرف ميکنند يا مشروبهاي ارزان مينوشند.» جنينگز به ياد ميآورد زماني که خردسال بود از باغ پدرش ميوه و سبزيجات تازه ميچيدند و ميخوردند. او ميگويد: «تلاش ميکنم که سالمتر باشم. خوب ميدانم که اضافه وزن دارم. اما کارهايي که مردم ميکنند از بيپولي است.» با اين وجود هنوز روحيه اجتماعي در هارتپول قوي و قدرتمند است. هيلز ميگويد وقتي پدرش فوت کرد مردم محلي براي مراسم ختم پدرش بيش از ۲ هزار پوند اعانه جمع کردند. خود هيلز از هيکل مناسبي برخوردار است. او عضو باشگاه است و کارگري نيز ميکند. ميگويد که درحال ترک سيگار نيز است. با اين حال يکي از عمههايش نيز در ۴۰ سالگي فوت کرده است و هيلز ميگويد که بهتر است از اينجا نقل مکان کند. او تصريح ميکند: بايد از اينجا بروم، زيرا دوست دارم بيشتر از ۵۰ سال زندگي کنم.