شرق/
متن پيش رو در شرق منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست
احمد غلامي| آفتاب آمد دليل آفتاب. حسين مرعشي، سخنگوي حزب کارگزاران در گفتوگو با روزنامه «اعتماد» و در واکنش به گزارشِ «پيچيدن از راست به راست» که در روزنامه «شرق» سهشنبه 12 شهريور منتشر شده بود، ناخواسته گرانيگاهِ اين گزارش را تأييد کرده است. قبل از ورود به بحث لازم ميدانم ناخرسنديام را از ادامه اين بحث که بهنوعي مواجههاي است با دوستان و همکاران سابقم در روزنامه «شرق»، يعني محمد عطريانفر، محمد قوچاني و سعيد ليلاز ابراز کنم. اما از سوي ديگر لازمه شفافسازي و باور به دموکراسي، مواجهه انتقادي با جريانهاي سياسي است. اميدوارم در اين مجادله پا را از اين فراتر نگذارم.
حسين مرعشي، يا گزارش «شرق» را دقيق نخوانده است يا بعد از خواندن آن استنباطي متفاوت از ديدگاه نويسنده آن داشته است. در گزارش «شرق» اصلا موضوع حمايت کارگزاران از کانديداتوري علي لاريجاني مطرح نبود بلکه با صراحت و با تکيه بر گفتههاي محمد عطريانفر، پرونده اين بحث مختومه اعلام شده بود؛ «براي کارگزاران سازندگي حمايت از علي لاريجاني موضوعيت ندارد و آنان [کارگزاران] از هر اصلاحطلبي اصلاحطلبترند». به نظر ميرسد حسين مرعشي با ناديدهانگاشتن اين بخش از سخنان عطريانفر، آگاهانه گزارش «شرق» را به سمتوسوي بحثي کليشهاي برده است و دست بر قضا به نکتهاي اشاره کرده که بنيان اين گزارش است و آن اينکه «کارگزاران روي اسب بازنده شرط نميبندند». گزارش با زباني محافظهکارانه و پيچيده در لفاف ايما و اشاره، نکاتي را مطرح ميکند ازجمله اينکه کارگزارانيها به دليل ويژگي تکنوکراتبودنشان و تفکري که وامدار نوعي تساهل و مدارا است، چندان به اصول و منش سياسي خاصي وفادار نيستند و به اقتضاي وضعيت سياسي دچار قبض و بسط ميشوند؛ تفکري که نهتنها مذموم نيست بلکه حاميان فراواني نيز دارد. به گفته مرعشي، «کارگزاران حزبي است که متناسب با واقعيات و نيازها تصميم ميگيرد اما در مورد انتخاب و حمايت از علي لاريجاني بايد گفت کارگزاران چهرههاي حزبي دارند که هم رأي بالاتري نسبت به لاريجاني دارند و هم مورد حمايت نظام هستند». بخش اول گفتههاي مرعشي يعني اينکه «کارگزاران حزبي است که متناسب با واقعيات و نيازها تصميم ميگيرد»، دليل اصلي انتشار اين گزارش و مهر تأييدي بر صحت مدعاي آن است. در اين گزارش صرفا با يک تحليل ساده مواجهيم، تحليلي براساس اين پرسش صريح که چرا اعضاي کارگزاران در ماههاي گذشته با خبرگزاري تسنيم، گفتوگوهاي مشروحِ شفاهي و تصويري داشتهاند. آيا همين «واقعيات و نيازها» است که آنان را واداشته در رسانههاي اصولگرا به گفتوگو بنشينند و از سر همدلي با آنان برآيند. شايد اين گفتوگوها به شکلي تصادفي رخ داده باشد که در پايان گزارش به اين احتمال نيز اشاره شده است، اما خواسته يا ناخواسته فرايند اين گفتوگوها مانند موتوري عمل ميکند که کارش يکسانسازي است و در اين شرايط اين امر به سود اصلاحطلبان نخواهد بود. البته ناگفته پيداست که چندي پيش، مرعشي هم گفتوگويي مفصل و دوساعته با خبرگزاري فارس انجام داد که در گزارش «شرق» به آن هيچ اشارهاي نشده بود؛ زيرا او چهرهاي است که مصاحبههايي ازايندست ازسوي ايشان نه سؤالبرانگيز است و نه مذموم.
در گزارش «شرق» از چهرههايي از کارگزاران نام برده شده که همگي پيشازاين زندانهاي طولانيمدت داشتهاند و مستقل و منتقد بودهاند. البته بديهي است که منظور از مستقلبودن در اينجا، مستقلبودن در ساختار نظام است نه خارج از آن. آقاي مرعشي کاملا درست ميگويد اما قرائت ايشان از کارگزاران همان است که به آن انتقاد وارد است. هر حزبي روي اسبي شرط ميبندد که به اصول و راهبردهاي آن حزب باور داشته باشد اما پيشازاين محمد عطريانفر در گفتوگو با اقتصادنيوز به تاريخِ 16 مهر 97 درباره حمايت از علي لاريجاني گفته بود: «اگر دوستان اصلاحطلب به اين اجماع برسند، همگي وظيفه داريم تا از آقاي لاريجاني حمايت کنيم. اما بهتر بود سؤال را به اين شکل طرح کنيد که آيا اصلاحطلبان درباره وي به اجماع ميرسند؟ بله محتمل است». حسين مرعشي نيز در گفتوگوي ديگري در مواجهه با نقلقولي از عطريانفر که گفته بود «نقد لاريجاني را به نسيه عارف ترجيح ميدهيم»، پاسخ ميدهد که «هنوز زود است»! اين پاسخ، با صراحت روز گذشته او در گفتوگو با روزنامه «اعتماد» که «حزب کارگزاران دستکم به اندازه انگشتان يک دست چهره سياسي براي کانديداتوري در انتخابات رياستجمهوري دارد»، منافات دارد. غلامحسين کرباسچي اما مواجههاي مستدل و واقعبينانه با گزارش «شرق» دارد. او با فاصلهگذاري بين استعاره عملگرا و فرصتطلب تلاش ميکند از خصيصه عملگراييِ تکنوکراتها دفاع کند و در دفاع از اين رويکرد، ضعفهاي احتمالي آن را هم بپذيرد. گاه دو استعاره عملگرايي و فرصتطلبي ناخواسته با يکديگر تقارن پيدا ميکنند و در نبود يک گفتمان ويژه و خاص، اين تقارن اجتنابناپذير ميشود.
کرباسچي خود بر اين نکته واقف است که ميگويد: «درواقع حزب کارگزاران سازندگي يک جريان سياسي عملگراست و خود اين حزب فينفسه فاقد گفتمان ويژه و خاص براي پيشبرد اهداف خود است. با توجه به همين رويکرد عملگرايانه، طبيعي است که چنين انتخابهايي صورت بگيرد و [اعضا] با خبرگزاريهايي مانند تسنيم هم مصاحبه کنند».
به نظر ميرسد طيفها و احزاب سياسي موجود، در آستانه انتخابات رياستجمهوري در حالِ آرايش سياسي تازهاي هستند. اما در وضعيت مستقر، فضاي سياسي بيش از يکدستسازي و ائتلافهاي انتخاباتي نيازمندِ برجستهسازي تعارضات واقعي و مطالبات مدني است که به دليل تأکيد بر وضعيت استثنائي ناشي از تحريم و خطر جنگ در سالهاي اخير اولويت خود را از دست داده، از طرف سياستمداران به تعويق افتاده و بعيد نيست که به اعتراضات مردميِ ديگر يا دستکم بياعتمادي و نااميدي مردم از طيفهاي سياسي داخلي منجر شود. چنين وضعيتي نيازمند سياستهاي هوشمندانه و حسابشدهتري از شرطبندي بر سر مهرههاي موجود سياسي است.
بازار