سرمقاله کیهان/ چرا درِ این جاسوسخانه را نمیبندید؟!
کيهان/ « چرا درِ اين جاسوسخانه را نميبنديد؟! » عنوان يادداشت مدير مسئول روزنامه کيهان، حسين شريعتمداري است که ميتوانيد آن را در ادامه بخوانيد: «جان نگرو پونته»، يکي از سياستمداران برجسته آمريکايي است که در دولتهاي آمريکا پستهاي کليدي متفاوتي داشته است. نگرو پونته بعد از «پل برمر»، اولين رئيس آمريکايي حکومت موقت عراق به جانشيني او منصوب شد و از ماه مي۲۰۰۴ تا آوريل ۲۰۰۵ (۸۳ و ۸۴) رياست دولت آمريکايي حاکم بر عراق را بر عهده داشت. او بعد از پايان ماموريت خود در عراق از سوي جرج دبليو بوش رئيس جمهور وقت آمريکا به جامعه اطلاعاتي و امنيتي اين کشور پيوست. يکي از مسئولان عاليرتبه عراقي ميگويد؛ نگرو پونته قبل از ترک ماموريت خود در عراق از من پرسيد؛ آيا ميداني چرا هرگز در آمريکا هيچ کودتايي رخ نميدهد؟ و من علتهايي که به نظرم ميرسيد را برشمردم. نگرو پونته بعد از شنيدن دلايل و علتهايي که مطرح کرده بودم، هيچيک از آنها را وارد ندانست و گفت تنها علت آن است که «آمريکا در واشنگتن سفارت ندارد»! نا آراميهاي اخير در عراق اگرچه با تابلوي اعتراض به فساد اقتصادي، مشکلات معيشتي و ضعف خدمات عمومي صورت گرفته است و در اين زمينه دولت عراق هم خواستههاي آنان را نفي نکرده و نميکند و حضرت آيتالله سيستاني نيز با صدور بيانيهاي خواستار رسيدگي به مشکلات مورد اشاره شدهاند ولي تابلويي که از سوي برخي معترضان برافراشته شده بود، به گونهاي غيرمنتظره و غيرقابل توجيه جاي خود را به شعارهايي داد که نه در مطالبات معترضان وجود داشت و نه با واقعيات موجود عراق همخوان بود. اين تغيير تابلوي تظاهرات، حاکي از آن است که عامل ديگري به عرصه تحميل شده و کساني تلاش داشتهاند روي موج سوار شوند و از آب گلآلود ماهي مطلوب خود را صيد کنند! فقط نيمنگاهي به شعارهاي انحرافي به وضوح نشان ميدهد اين شعارها، تکرار آرزوهاي برباد رفته و ناکامماندهاي است که بارها به صراحت از سوي دشمنان ملت عراق بر زبان و قلم آنان نشسته و راهي به ميدان عمل نيافته بود. در اين شعارها دقت کنيد! مقابله با دوستي و پيوند دو ملت ايران و عراق. شعار عليه حشدالشعبي! و از همه بااهميتتر که ميتوان آن را هدف اصلي دشمنان نفوذکرده در ناآراميهاي اخير دانست، اعلام مخالفت با راهپيمايي چند ده ميليوني اربعين حسيني(ع) بوده است! راهپيمايي عظيم و بينظيري که با حضور شيفتگان اباعبداللهالحسين عليهالسلام از سراسر جهان صورت ميپذيرد و حتي آوازه آن نيز به کابوس دردناکي براي جهان استکبار و ائتلاف کينهتوز «غربي، عبري و عربي» تبديل شده است. اگرچه اسناد فراواني که تاکنون به دست آمده است به وضوح از حضور مشترک عوامل آمريکايي، اسرائيلي، وهابيون سعودي و بعثيهاي گوش خوابانيده در پشت صحنه ناآراميهاي عراق و تلاش آنان براي تبديل خواستههاي مشروع مردم به خواستههاي بارها اعلام شده دشمنان ملت عراق حکايت ميکند ولي بدون نياز به اسناد و شواهد ياد شده و فقط با مروري گذرا بر شعارهايي که از سوي گروهي -هرچند اندک و کمشمار- در تظاهرات مورد اشاره مطرح شده است نيز به آساني ميتوان فهميد که چه جرياناتي و با چه انگيزههايي در پي سوءاستفاده از اين تظاهرات عادي و کشاندن آن به ساير شهرهاي عراق بودهاند؟ سؤال اين است که آيا غير از آمريکا و اروپا و اسرائيل و آلسعود و تکفيريهاي داعش، هيچ دولت، يا حزب و جريان سياسي ديگري را ميتوان يافت که از ائتلاف ايران، عراق و سوريه وحشت داشته باشد؟! و يا از حضور فرزندان غيور و مومن عراق در حشدالشعبي و ايثار و جانبازي آنان در قلع و قمع تروريستهاي وحشي داعش ناخشنود باشد؟! و يا مگر حضور حماسي و چند ده ميليوني و بينظير شيعيان سراسر جهان در راهپيمايي اربعين حسيني(ع) براي آنان به کابوسي دردناک تبديل نشده است؟! و... مگر ممکن است مردم مسلمان و غيور عراق از جوانان حشدالشعبي که در مقابل داعشيهاي وحشي از جان و مال و ناموس آنان دفاع کردهاند، ناخرسند باشند و با آنها دشمني بورزند؟! بنابراين حتي اگر هيچ شاهد و سندي از دخالت و توطئهچيني آمريکا و اسرائيل و سعوديها و داعشيها و بعثيها در ناآراميهاي اخير عراق در دست نباشد - که به فراواني در دست است- تنها يک نيمنگاه به شعارهاي انحرافي ياد شده کمترين ترديدي باقي نميگذارد که اين توطئه از سوي ائتلاف شوم غربي، عبري و عربي تدارک شده و به صحنه آمده است. مردم عراق سالهاي سخت و آميخته به وحشت دوران حاکميت بعثيها، مخصوصاً دوران حاکميت صدام را از ياد نبردهاند. سالهايي که با خون و شکنجه و قتل و غارت مردم مظلوم عراق همراه بود. حاميان صدام چه کساني بودند؟ مگر آمريکا، اسرائيل، فرانسه، انگليس، آلمان و حتي شوروي سابق تمام قد از صدام حمايت نميکردند؟! و مگر دلارهاي عربستان، کويت، امارات و... به خزانه صدام سرازير نبود؟! سهم مردم مظلوم عراق غير از خون دادن و خون دلخوردن و سختي کشيدن چه بود؟! حالا هم همان دولتها و جريانات غارتگر و خونريز به ميدان آمده و در تلاشند تا روي موج خواستههاي مشروع مردم سوار شوند و اگرچه ميدانند بازگشت به دوران وحشت و اختناق گذشته ناممکن است ولي به يک نمايش ولو حداقلي و بزرگنمايي آن نياز مبرم دارند تا شکستهاي پيدرپي و تحقيرشدنهاي بيوقفه خود در منطقه را از چشم جهانيان پنهان دارند! حالا به نکتهاي که در صدر اين وجيزه آمده بود برميگرديم. نکتهاي که جان نگرو پونته با کنايه به آن مسئول بلندپايه عراقي گفته بود. «علت آنکه در آمريکا کودتا رخ نميدهد اين است که آمريکا در واشنگتن سفارت ندارد»! اين سخن اگرچه به کنايه گفته شده است ولي واقعيتي غيرقابل انکار است. شواهد تاريخي نشان دادهاند که سفارتخانههاي آمريکا در همه کشورها، حتي در کشورهاي دوست و همپيمان آمريکا نيز، کانون توطئه هستند. سفارت آمريکا در ايران نمونهاي روشن و مثالزدني از اين واقعيت تلخ است. وقتي جوانان انقلابي کشورمان سفارت آمريکا را تسخير کردند، به اسنادي دست يافتند که نشان ميداد گوياترين نام براي سفارت آمريکا همان «جاسوسخانه» است. اسناد ياد شده، از خيانت برخي شخصيتهاي سياسي ايران پرده برداشت و جنايات بيشمار آمريکا در ايران و برخي کشورهاي ديگر منطقه را بر ملا کرد. اکنون بايد از جوانان مومن و انقلابي عراق که در سالهاي اخير با از خودگذشتگي و ايثار دهها حماسه بزرگ و مثالزدني آفريدهاند پرسيد؛ چرا به حضور سفارت آمريکا در بغداد يعني همان جاسوسخانه و کانون توطئه عليه ملت مظلوم عراق خاتمه نميدهيد؟! و اين دُمل چرکين را از سرزمين مقدس خود حذف نميکنيد و بيرون نمياندازيد؟! تسخير جاسوسخانه آمريکا و حذف اين کانون توطئه براي ما در ايران اسلامي دستاوردهاي فراواني داشته است. چرا بايد جوانان انقلابي عراق ميهن مقدس خود را از اين دستاوردها محروم کنند؟!