سرمقاله خراسان/ رویاهای آمریکایی در بحران انتخاباتی افغانستان
خراسان/ « روياهاي آمريکايي در بحران انتخاباتي افغانستان » عنوان يادداشت روز در روزنامه خراسان به قلم سيد احمد موسوي مبلغ(رئيس خبرگزاري اطلس افغانستان) است که ميتوانيد آن را در ادامه بخوانيد: مدت کوتاهي پس از برگزاري انتخابات رياست جمهوري افغانستان، زلمي خليل زاد نماينده ويژه آمريکا در مذاکرات صلح با طالبان به اسلام آباد رفت و همزمان با او، هيئتي از طالبان هم به پاکستان سفر کرد. اعلام سفر يک هيئت رسمي از طالبان به پاکستان، به خودي خود، سوال برانگيز است. چرا که پاکستان، خاستگاه اصلي گروه طالبان است و شوراي کويته، به عنوان مهم ترين رکن تصميم گيري سران طالبان نيز در پاکستان مستقر است. بنابراين، سفر يک هيئت از طالبان به خانه شان (پاکستان)، جز اين که در پشت پرده خود، حکايت گر آغاز يک بازي جديد تلقي شود، معني ديگري نمي تواند داشته باشد، اما همزماني سفر خليل زاد با هيئت طالبان به پاکستان، به طور قطع مي تواند تامل برانگيز باشد. طالبان و آمريکا پس از 9 دور مذاکرات فشرده، در دقيقه نود و اندکي پيش از برگزاري انتخابات رياست جمهوري افغانستان، بن بست مذاکرات را اعلام کردند و ملاقات مثلا اتفاقي خليل زاد و هيئت طالبان در اسلام آباد پس از آن که ترامپ علنا اعلام کرد ديگر با طالبان مذاکره نخواهد کرد و در شرايطي که سخن از تقلب هاي گسترده در انتخابات رياست جمهوري افغانستان به گوش مي رسد، برخلاف آن چه که طرف ها خود مدعي شده اند، چندان هم نمي تواند اتفاقي باشد.بالا بودن ميزان مشارکت در مناطقي که نا امن به حساب مي آيند، نرسيدن و دير رسيدن دستگاه هاي بيومتريک به کابل يا گم شدن برخي از آن ها در مسير راه و نيز تاکيد عده اي از سران حکومت افغانستان بر معتبر بودن آرايي که بدون استفاده از دستگاه بيومتريک به صندوق ها ريخته شده اند، شائبه تقلب گسترده در انتخابات را به شدت تقويت مي کند. شواهد متعددي نيز دال بر وقوع تقلب، از سوي نامزد هاي انتخابات رياست جمهوري و هواداران آن ها به کميسيون بررسي شکايات انتخاباتي ارائه شده است. از سوي ديگر، از منابع مختلف، خبرهايي از وجود اختلاف نظر شديد ميان دولتمردان آمريکا و مقامات سياسي افغانستان نيز به گوش مي رسد. جان بس، سفير ايالات متحده آمريکا در کابل، هفته گذشته در رشته توئيتي، دولت افغانستان را به فساد گسترده متهم کرد و در مقابل، محمد اشرف غني، رئيس جمهور افغانستان، نيز با زير سوال بردن فعاليت هاي USAID که عهده دار انجام پروژه هاي مالي سفارت آمريکا در افغانستان است، مخالفت آشکار خود با برخي اقدامات آمريکا را نشان داد. هرچند که عده اي از آگاهان به امور و مسائل افغانستان معتقدند اختلافات ميان آمريکا و ارگ رياست جمهوري افغانستان واقعي است، اما برخي ديگر، بر اين نگاه پاي مي فشارند که هم طرف آمريکايي و هم رئيس جمهور افغانستان، در شرايط موجود، وانمود مي کنند که با يکديگر مشکلات جدي دارند؛ تا چنان چه در سايه تقلب احتمالي، اشرف غني به عنوان رئيس جمهور منتخب اعلام و معرفي شد، افکار عمومي تصور کند که بر خلاف دوره هاي پيشين، اين بار آمريکا دخالتي در مسئله انتخابات و احيانا تقلب هاي صورت گرفته نداشته و با اين که با شخص محمد اشرف غني، مشکلاتي داشته، اما با احترام به راي و خواست مردم افغانستان، با او وارد تعامل خواهد شد. در اين بين، نگاه ديگري نيز به تحولات افغانستان وجود دارد که در آن عده اي معتقدند آمريکا علاقه مند نيست انتخاباتي شفاف و بدون تقلب در افغانستان برگزار شود.در اين فرض آمريکا به دنبال اين است که با دامن زدن به تقلب، زمينه ورود فضاي سياسي افغانستان به يک بحران انتخاباتي را فراهم آورد. واشنگتن هنوز هم به دنبال پيگيري مذاکرات صلح خود با طالبان است و تامين منافع خود را در گرو صلح با اين گروه مي بيند. از طرفي، ميدان دادن به اين گروه که سال هاي طولاني، برند يک گروه تروريستي را بر خود داشته ، هم به لحاظ نوع واکنش جامعه جهاني و هم از نظر بازخورد داخلي در افغانستان، هزينه هاي بسيار زيادي براي آمريکا خواهد داشت. بنابراين بحران سازي در انتخابات رياست جمهوري افغانستان، مي تواند فرصت مناسبي براي تغيير شرايط و کم هزينه کردن صلح با طالبان براي آمريکا فراهم آورد. چنان چه تقلب گسترده در انتخابات صورت گرفته باشد و شواهد قابل قبولي از آن ارائه شود، به صورت طبيعي، نامزد هاي انتخابات رياست جمهوري، نتايج اعلام شده را نخواهند پذيرفت و همين مسئله، باعث بروز اختلافات گسترده و آغاز يک بحران خواهد شد. اما به نظر مي رسد اين بار، حل بحران از طريق ارائه طرح هايي همچون ايجاد حکومت وحدت ملي و نظاير آن، مطلوب آمريکا نيست. بنابراين، ممکن است نارضايتي هاي اخير مقامات آمريکايي از محمد اشرف غني واقعي باشد و آمريکا مصرانه به دنبال يک جايگزين مطلوب براي او. دکتر عبدا...، که برخي او را پيشتاز انتخابات مي دانند به دلايل زيادي، نمي تواند گزينه مطلوب آمريکا تلقي شود. بنابراين بايد شرايط به گونه اي مديريت شود که از يک سو، فردي با ويژگي هاي مد نظر آمريکا زمام قدرت را به دست بگيرد و از سوي ديگر، اين تغيير، آسيبي به فرايند صلح آمريکا و طالبان که اهميتي فراوان براي طرف آمريکايي دارد نيز نزند. بر اين اساس ممکن است اين بار، آمريکايي ها، خود افشا کننده مواردي از تقلب در انتخابات باشند تا از رهگذر آن، با دامن زدن به بحران سياسي در افغانستان و ايجاد کشمکش ميان نامزد هاي انتخابات رياست جمهوري تا حدي که ثبات نسبي وضعيت افغانستان در خطر قرار بگيرد، گزينه عبور از نفرات برتر در مبارزات انتخاباتي و حتي گزينه تغيير نظام حکومتي افغانستان را کليد زنند و به سمت حکومت موقت به عنوان جايگزين حکومت کنوني حرکت کنند.چه اين که تنها در سايه چنين حکومتي، امکان اضافه کردن طالبان به ساختار حکومت ميسر مي شود و هزينه تغيير نظام نيز به جاي اينکه به حساب آمريکا گذاشته شود، به حساب بيتدبيري و بي کفايتي سياسي رهبران حکومت افغانستان گذاشته خواهد شد.