شرق/
متن پيش رو در شرق منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست
بازار جهان عرب تا چه اندازه براي فعالان اقتصادي ايران جذابيت دارد؟ به گفته برخي فعالان اقتصادي، امسال فعالان اقتصادي زيادي براي رايزني روابط اقتصادي با سوريه، وارد اين کشور شدهاند که به اعتقاد آنها، اکنون رو به سوي آرامشي نسبي گام برميدارد. چندي پيش کيوان کاشفي، رئيس کميته مشترک اقتصادي ايران و سوريه، با اشاره به بازگشايي گذرگاه مرزي بوکمال در مرز عراق و سوريه، گفته بود: «بازگشايي اين مرز هزينههاي ترانزيت بين ايران و سوريه را تا ۵۰ درصد کاهش ميدهد» که خود جذابيتي جديد را براي تجار ايران فراهم ميکند زيرا به دليل موقعيت سوريه که به جنوب اروپا، شمال آفريقا، جهان عرب و روسيه دسترسي دارد، اين موقعيت ميتواند در جهت مسير ترانزيتي نيز مورد استفاده قرار گيرد. درباره بررسي موقعيت سوريه براي سرمايهگذاري فعالان اقتصادي و تجار ايران با حسن داناييفر، رئيس ستاد توسعه روابط اقتصادي ايران با عراق و سوريه و نماينده و مشاور اقتصادي معاون اول رئيسجمهوري در اين ستاد، گفتوگويي کوتاه داشتيم. داناييفر که پيشتر سفير ايران در عراق بود، بهخوبي با بازار اين دو کشور که اکنون براي بازسازي به ارقام قابل توجهي سرمايه نياز دارند، آشناست. عراق 350 ميليارد دلار و سوريه، 200 ميليارد دلار براي بازسازي نياز دارند و اين فرصت خوبي براي فعالان اقتصادي ايراني است و به نظر ميرسد افزايش رايزنيها و رفتوآمدهاي فعالان اقتصادي ايران به سوريه، در پي گرفتن پروژه يا برقراري روابط تجاري با تجار اين کشور باشد. با اين حال، رقباي روسي و چيني ايران در سوريه، ممکن است بتوانند بازار را از دست ايران درآورند که بايد در اين زمينه دقت کافي صورت بگيرد.
بازسازي سوريه پس از جنگ، تا چه اندازه براي سرمايهگذاران و تجار ايراني جذاب است؟
در حال حاضر بسياري بهمنظور گرفتن پروژه به سوريه مراجعه ميکنند. تصور کلي که اکنون درباره سوريه شکل گرفته و ريشه در واقعيت دارد، آن است که شرايط امنيتي سوريه روزبهروز بهتر ميشود و کشوري که در يک مدت هشتساله در شرايط ناآرامي و درگيري بوده است، اکنون طبق برآوردها، بيش از 200 ميليارد دلار براي بازسازي نياز دارد. امنيت به معناي شروع پاکسازي است که در اين شرايط بسياري از شرکتها به سمت سرمايهگذاري در اين کشور گام برميدارند که آنها را تشويق کرده و سازماندهي ميکنيم. بين ايران و سوريه با وجود روابط بالاي سياسي، حلقه مفقودهاي وجود دارد که همانا روابط اقتصادي بين ايران و اين کشور است که بين بخش خصوصي دو کشور از ديرباز ضعيف بوده است. اکنون در اقدامات اخير، تشکيل اتاق مشترک ايران و سوريه در دستور کار قرار گرفته که البته هنوز نهايي نشده است. اعزام 14 گروه از ايران به سوريه و استقبال گروههاي سوري در ايران در 12ماهه گذشته تا مهرماه امسال که هر کدام 22 فعال اقتصادي را شامل ميشدند، نشان ميدهد شناخت نسبي از دو بازار بين تجار دو طرف ايجاد شده است.
سطح روابط دو کشور در سوريه اکنون چقدر است؟
تراز تجاري ايران و سوريه در حال حاضر نسبت به ششماهه سال گذشته، 25 درصد افزايش داشته است که اميدواريم ادامه يابد تا زمينه حضور شرکتهاي ايراني براي بازسازي در سوريه تأمين شود. اکنون بخش قابل توجهي از اين بسترسازي فراهم شده است و اميدوارم با آمادگياي که اکنون مهيا شده، بخش خصوصي بتواند کار بگيرد و حضور فعال داشته باشد. با توجه به گشايش فعاليتهاي سياسي در سوريه، روسيه و چين نيز به سوريه ورود کردهاند و ممکن است رقباي ديگري نيز وارد سوريه شوند که بايد نسبت به آنها هوشيار باشيم. بخش خصوصي براي سرمايهگذاري دقت لازم را انجام ميدهد و کمي طول ميکشد اين روابط شکل بگيرد، بنابراين نميتوانيم هنوز عدد و رقمي در اين زمينه ارائه دهيم. وقتي هنوز اتاق مشترک نداريم، نشان ميدهد بخش خصوصي در سوريه هنوز در ابتداي راه قرار دارد و پيشتر به فکر آن نبوديم. اعداد و ارقام ايران و سوريه هنوز ارقام پاييني است و به علت درگيريها به زير صد ميليون دلار رسيده بود، اما با تلاشهايي که صورت گرفته در حال بازگشت است و اميدواريم به رقمي که در سال 2006، حدود 900 ميليون دلار بود، بازگرديم.
کداميک از کشورهاي ايران، روسيه و چين، توانسته موقعيت بهتري را در سوريه از آنِ خود کند؟
شرايط چينيها در جهان نسبت به هر کشور ديگري، بسيار بهتر است، اما تازه وارد شدهاند و شرايط امنيتي آنها را ترسانده و سبب شده بود کمتر در اين کشور حضور بيابند، اما بعد از سفر وليد معلم، وزير خارجه سوريه، به پکن علائم و نشانههايي از فعاليت بيشتر چينيها در سوريه ديده ميشود. اما اکنون تازهوارد است و قطعا ايران و روسيه، قدمت بيشتري در سوريه داشتهاند. در يک ماه گذشته در سوريه، دو نمايشگاه در يک ماه در دمشق بود که پس از خود سوريها، جمهوري اسلامي ايران با 61 شرکت شرکتکننده از بين 138 کشور، در آن حضور داشت. پس از ايران، امارات بيشترين تعداد را از آنِ خود کرد. روسيها بيشتر از نظر حضور نمايشگاهي، حدود چهارم پنجم بودند. در نمايشگاه بازسازي نيز که هفته پيش آغاز شد، ايران با 72 شرکت حضور داشت و پس از آن؛ کشورهاي ديگر قرار داشتند و اين اعداد و ارقام در حال حاضر مناسب نيست که به آنها اشاره کنيم.
هنوز اتاق ايران و سوريه شکل نگرفته است که علت را بايد در تحريمهاي آمريکا جستوجو کرد. اکنون در چه مرحلهاي از ثبت است؟
سال گذشته به پديده عجيبي برخورد کرديم. با همه روابطي که بين ايران و سوريه برقرار است، اتاق مشترک نداريم؛ درحاليکه بيش از 170 اتاق مشترک در اتاق بازرگاني هست، يک اتاق هم براي ايران و سوريه وجود ندارد. در مذاکراتي که انجام شد، از اواخر سال گذشته، کميته مربوطه شکل گرفت؛ اما اين کميته در سوريه، معادل اتاق مشترک است؛ اما از نظر اداري هنوز در اتاق ايران، اتاق مشترک نداريم و شورا يا کميته برقرار است. وظيفه اين کميته و شورا، آن است که دوران گذار را طي کند و پس از گذراندن مراحل اداري، اتاق مشترک ايران و سوريه با برگزاري انتخابات تشکيل شود؛ بااينحال کاري که بناست اتاق مشترک انجام دهد، اکنون در قالب شورا در حال پيگيري است. اکنون يک ساختمان 11 طبقه براي اتاق مشترک در دمشق خريداري شده است و منتظر نمانديم که انتخابات برگزار شود. علاوهبرآن درحالحاضر سه مرکز تجاري با کاربريهاي مختلف در دمشق در طول 9 ماه گذشته، راهاندازي شده است. انتظار داشتيم که بهار سال جاري انتخابات اتاق مشترک برگزار شود؛ اما تاکنون به دلايل مختلف به تعويق افتاده و اميدواريم تا يکي، دو ماه آينده قبل از زمستان، به نتيجه برسد؛ زيرا جايگاه حقوقي آن را ارتقاي درخورتوجهي ميدهد.
روابط مالي ايران با سوريه در شرايط تحريم چگونه انجام ميگيرد؟
رئيس بانک مرکزي ايران بهمن سال گذشته به سوريه سفر کرده بود. حدود يک ماه قبل هم رئيس بانک مرکزي سوريه به تهران آمد. اين موارد نشان ميدهد در زمينه روابط بانکي وقت گذاشتهايم و در حال تلاش هستيم که گره روابط مالي را باز کنيم. بين بانکهاي مرکزي دو کشور، تلاش داريم تفاهمنامههايي به منظور همکاري بهتر منعقد شود. بهانه بانک مرکزي عراق درباره همکارينکردن با ايران به دليل نگراني از تحريمها در سوريه وجود ندارد؛ زيرا اين کشور نيز همانند ما در تحريم به سر ميبرد؛ بنابراين هماهنگيها انجام شده و قدمهاي عملي نيز در اين زمينه برداشته شده است. براساساين در تلاشيم که مشکل کارگزاريهاي بانکي بين دو کشور را برطرف کنيم. بخش خصوصي ايران با دولت سوريه و کمابيش با بخش خصوصي سوريه، قراردادهاي درخورتوجهي امضا کرده است. به اعتقاد من در چهار، پنج ماه آينده اعداد و ارقام بسيار تغيير خواهد کرد.
با توجه به آنکه شما مسئول توسعه روابط اقتصادي سوريه و عراق هستيد، به عقيده شما فعاليت اقتصادي در کدام کشور براي فعالان اقتصادي ايران ميتواند مطلوبتر باشد؟
هر دو کشور بسيار مناسبِ سرمايهگذاري هستند. مزيتها و ويژگيهاي هر دو بسيار مناسب است؛ اما به دليل موقعيتي که سوريه دارد، از آنجا ميتوان به بازارهاي ديگر نيز سرک کشيد. سوريه، دسترسي خوبي به جهان عرب، شمال آفريقا و جنوب اروپا و روسيه دارد. اقتصاد سوريه از ديرباز غيرنفتي بوده است. ويژگيهاي يک اقتصاد نفتي، بازار صادراتي آن است. صادرات غيرنفتي يعني توليد و توليد يعني اشتغال بخش درخورتوجهي از جامعه و تنوع کالا. در چنين شرايطي تجارت خوبي نيز شکل خواهد گرفت. از اين منظر شايد بتوان گفت مزيتهايي در مقايسه با عراق دارد. بههرحال اکنون عراق نيز به 350 ميليارد دلار سرمايه براي بازسازي نياز دارد و ميتواند فرصت خوبي براي تجار ايران باشد. در سال گذشته ميلادي (2018) رتبه اول را در روابط اقتصادي با عراق در آن کشور داشتيم. همچنين در سال 98، ايران در قياس با چين، مقصد صادراتي اول براي عراق بود. بعد از ما، چين و ترکيه قرار داشتند. در سال 97 هم با وجود کاهش صادرات به عراق، 31 درصد افزايش صادرات به اين کشور را داشتيم. صادرات 6.8 درصد به 8.9 درصد در سال 97 رسيده بود.
بازار