انتخابات کانادا و سناریوهای احتمالی
اعتماد/ متن پيش رو در اعتماد منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست مردم کانادا امروز (دوشنبه) پاي صندوقهاي راي ميروند تا نمايندگان مجلس چهل و سوم کشورشان را انتخاب کنند. نظرسنجيها نشان ميدهند به احتمال زياد نخستوزير را حزبي انتخاب ميکند که اکثريت کرسيها را دراختيار ندارد. اما اگر اين اتفاق هم رخ دهد، باز بهطور کامل نميتوان گفت که دولت آينده چه شکلي به خود ميگيرد و بايد ديد هر يک از احزاب چند کرسي را از آن خود ميکنند. هنوز مشخص نيست ليبرالها به رهبري جاستين ترودو نخستوزير کنوني کانادا بيشترين تعداد کرسي را ميگيرند و قدرت را حفظ ميکنند يا محافظهکاران؟ آيا حزب «نيو دموکراتيک يا بلوک کبک» ميتوانند تعداد کرسيهاي لازم را براي انتخاب رهبر کانادا به دست بياورند؟ آيا ممکن است حزب سبز بتواند تعداد کرسي کافي را براي تاثيرگذاري بر انتخاب نخستوزير به دست بياورد؟ اگر ماکسيم برنيه، جودي ويلسون يا جين فيلپات در انتخابات پيروز شوند، آيا ممکن است رايشان در انتخاب نخستوزير تاثيرگذار باشد؟ اوضاع ممکن است کمي پيچيده شود. خوشبختانه، نظام پارلماني وستمينيستر -که در بين مستعمرات سابق بريتانيا مرسوم است- معمولا در نظم دادن به وضعيت پيچيده انتخابات موفق عمل کرده است. در اينجا فيليپ لاگاس، استاد دانشگاه کارلتون و يکي از بهترين کارشناسان در حوزه تشکيل دولت سه سناريوي مختلف را مطرح ميکند که هر يک از آنها ممکن است از فرداي روز انتخابات محقق شود. سناريوي شماره يک: ليبرالها با اختلاف بيشترين تعداد کرسي را در مجلس به دست ميآورند و جاستين ترودو نخستوزير کانادا باقي ميماند. وقتي از نظام پارلماني و تشکيل دولت صحبت ميکنيم، بايد دو قانون اصلي را در ذهن داشته باشيم؛ اول، ملاک نهايي تشخيص اينکه حزبي ميتواند دولت تشکيل دهد، اين است که بتواند راي اعتماد مجلس عوام را کسب کند. به عبارت ديگر آيا استفاده از ابتکارات خاص در موضوعاتي مانند سخنراني در برابر نمايندگان مجلس يا لايحه بودجه ميتواند منجر به اخذ راي بيشتر شود يا خير؟ دوم، نخستوزير فعلي در سمت خود باقي ميماند مگر اينکه استعفا دهد يا در اخذ راي اعتماد ناموفق باشد، بنابراين هر اتفاقي که در روز انتخابات بيفتد، جاستين ترودو نخستوزير کانادا باقي ميماند (و ليبرالها نيز دولت را حفظ ميکنند) مگر اينکه تصميم بگيرد از سمت خود کنارهگيري کرده يا بخواهد سمت خود را حفظ کند اما در کسب راي اعتماد شکست بخورد. مجلس نمايندگان کانادا از 338 کرسي تشکيل شده است و هر حزب براي رسيدن به اکثريت، بايد 170 کرسي را کسب کند. اگر تعداد نمايندگان ليبرال از اين کمتر شود اما همچنان با اختلاف زياد، بيشترين تعداد کرسي از آن اين حزب باشد، شانس زيادي دارند که همچنان دولت را دراختيار داشته باشند، اما اين مساله درنهايت به تعداد کرسيهاي احزاب ديگر مانند حزب نيودموکراتيک، بلوک کبک و سبزها بستگي دارد. هر چه تعداد احزابي که براي تصويب يک لايحه در مجلس عوام لازم است بيشتر باشد، حفظ دولت سختتر ميشود. همينطور اگر ليبرالها با اختلاف کمي پيروز شوند، حفظ قدرت برايشان سختتر خواهد شد. تغيير حزب يا کنارهگيري نمايندگان، انتخابات مياندورهاي و بسياري اتفاقات غيرقابل پيشبيني ديگر ميتواند توازن قدرت را به سرعت تغيير دهد. اگر احزاب کوچکتر تصميم بگيرند که ليبرالها را در مساله راي اعتماد شکست داده و در مورد رهبري کانادا با محافظهکاران مذاکره کنند، اين سناريو ممکن است کاملا تغيير کند. هر چند که در حال حاضر، باتوجه به جايگاه مردمي اين احزاب بعيد است که چنين اتفاقي روي دهد. جاگميت سينگ، رهبر حزب نيودموکراتيک حمايت از يک دولت محافظهکار را رد کرده است. حزب بلوک کبک و سبز انعطافپذيري بيشتري دارند، اما بر سر موضوعات مهمي چون وضع ماليات بر آلودگي کربني با محافظهکاران اختلافنظر دارند. علاوه بر اين اندرو شير، رهبر حزب محافظهکار هفته گذشته اعلام کرد که با حزب بلوک کبک مذاکره نميکند. نتيجه اينکه اگر ليبرالها بيشترين کرسي مجلس را دراختيار داشته باشند، بعيد است محافظهکاران بتوانند حمايت کافي براي شکست آنها را به دست آورند و دولت را دراختيار بگيرند. با اين حال احتمال چنين اتفاقي وجود دارد. وقتي پاي قدرت در ميان باشد، احزاب سياسي عادت به مصالحه دارند. سناريوي شماره دو: محافظهکاران با اختلاف بيشترين تعداد کرسي را در مجلس به دست ميآورند و جاستين ترودو تصميم ميگيرد کنارهگيري کند. در صورتي که محافظهکاران پيروز انتخابات باشند و بيشترين تعداد کرسي را در مجلس به دست بياورند، ترودو مجبور نيست که از سمت خود استعفا دهد. او به عنوان نخستوزير فعلي کانادا حق اين را دارد که در سمت خود باقي مانده و تلاش کند با حمايت مجلس عوام به رهبري خود ادامه دهد. با اين حال اگر محافظهکاران با اختلاف بيشترين کرسي مجلس را به دست بياورند، ترودو بايد يک تصميم سياسي مهم بگيرد: اينکه پيام رايدهندگان را بشنود و از سمت خود کنارهگيري کند (استعفا از رهبري حزب ليبرال تصميم جداگانهاي خواهد بود). اندرو شير رهبر محافظهکاران معتقد است که در چنين شرايطي ترودو بايد کنارهگيري کند. او ميگويد: «به اعتقاد من حزبي که بيشترين کرسي مجلس را به دست ميآورد بايد بتواند دولت تشکيل دهد و براساس عرف در سياست کانادا، نخستوزيري که حزبش وارد انتخابات شده و با تعداد کرسي کمتر از حزب رقيب از آن بيرون ميآيد، از سمت خود استعفا ميدهد.» در شرايطي که هيچ يک از احزاب حائز اکثريت نشوند، معمولا حزبي که بيشترين کرسي مجلس را به دست ميآورد، دولت را تشکيل ميدهد. مثلا در سال 2006 ليبرالها 103 کرسي مجلس را به دست آوردند و حزب محافظهکار 124 کرسي را دراختيار گرفت. پل مارتين نخستوزير وقت که از حزب ليبرال بود، پس از انتخابات از سمت خود استعفا داد و استفان هارپر از حزب رقيب نخستوزير شد، هر چند که ميتوانست روي حمايت احزاب اقليت براي ادامه نخستوزيري خود حساب کند. با اين حال برعکس اين نيز در تاريخ کانادا اتفاق افتاده است و در سطح ايالات، بودهاند احزابي که کرسيهاي کمتري داشتند اما توانستهاند با حمايت احزاب کوچکتر به قدرت برسند. اگر ترودو به خاطر تعداد کرسيهاي بيشتر محافظهکاران تصميم به استعفا بگيرد، شرايط نسبتا ساده ميشود. جولي پايت به عنوان فرماندار کانادا (نماينده ملکه بريتانيا) از اندرو شير ميخواهد کابينه را تشکيل دهد، چراکه او بزرگترين حزب مجلس را دراختيار دارد و شانسش براي اخذ راي اعتماد از همه بيشتر است. در صورتي که فاصله احزاب در تعداد کرسيهاي به دست آمده خيلي کم باشد يا اگر احزاب کوچکتر تصميم بگيرند که براي جلوگيري از تشکيل کابينه از سوي محافظهکاران از ليبرالها حمايت کنند، اينجاست که شرايط پيچيده خواهد شد. سناريوي شماره سه: محافظهکاران بيشترين تعداد کرسي را از آن خود ميکنند، اما ترودو موفق به کسب راي اعتماد از سوي مجلس عوام ميشود. شرايطي را تصور کنيد که در آن حزب محافظهکار 140 کرسي، ليبرالها 130 کرسي و حزب نيودموکراتيک 45 کرسي را به دست آوردهاند. ترودو و ليبرالها تنها به حمايت حزب نيودموکراتيک نياز دارند تا بتوانند تعداد کرسيهاي خود را به 170 افزايش داده و اکثريت مجلس عوام را دراختيار بگيرند. اگر حزب نيودموکراتيک با حمايت از ترودو موافقت کند، او به عنوان نخستوزير ميتواند به راحتي در قدرت باقي بماند. اين تنها شرايطي است که با وجود پيروزي حزب محافظهکار، ترودو ميتواند در آن نخستوزير باقي بماند. اما سناريوهاي زياد ديگري نيز وجود دارند که شرايط را سختتر ميکنند. در صورتي که ترودو براي اخذ راي اعتماد به حمايت چندين حزب (يا نمايندگان مستقلي مانند جودي ويلسون ريبولد يا ماکسيم برنيه) نياز پيدا کند، در قدرت ماندن براي او سختتر شده و آن وقت شرايط به مذاکرات سياسي بستگي دارد. اکنون شرايطي را تصور کنيد که در آن ترودو تلاش ميکند با حمايت چندين حزب ديگر در قدرت باقي بماند اما موفق نميشود و راي اعتماد مجلس عوام را از دست ميدهد. اينجاست که نقش جولي پايت، فرماندار کانادا پررنگ شده و همهچيز طبق صلاحديد او پيش خواهد رفت، حتي اگر ترودو درخواست انحلال مجلس و برگزاري انتخابات جديد را از پايت داشته باشد، او مجبور نيست چنين پيشنهادي را عملي کند. ممکن است پايت رهبر حزب ديگري را انتخاب کند که به نظرش ميتواند راي اعتماد مجلس عوام را جلب کند. ترجمه هديه عابدي