برای مشاهده نسخه قدیمی وب سایت کلیک کنید
logo

رویای همه پرسی یک رییس جمهور

منبع
آفتاب يزد
بروزرسانی
رویای همه پرسی یک رییس جمهور
آفتاب يزد/ متن پيش رو در آفتاب يزد منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست حسن روحاني، رئيس جمهوري در آخرين نشست خبري خود باز هم موضوع همه‌پرسي را مطرح کرده است. اينکه اظهار داشته براي حل مشکلات مي‌توان از اين ظرفيت استفاده کرد. اما همانطور که اشاره شد اين نخستين اظهارات وي درباره رفراندوم نبوده است.
«من به عنوان مسئول اجراي قانون اساسي دلم مي‌خواهد شرايطي فراهم شود تا به اصل برگزاري رفراندوم قانون اساسي عمل کنيم و يک بار هم که شده آن چيزي را که براي همه مهم است و اهميت دارد، از مردم بپرسيم.» اين جملات را حسن روحاني پنج سال قبل بيان کرده بود. اظهاراتي که البته در روز بيست دوم بهمن سال 96 بار ديگر تکرار شد. او اين بار در سالگرد جمهوري اسلامي با بيان اينکه اگر جايي ما با هم بحث داريم بايد به اصل ۵٩ قانون اساسي مراجعه کنيم، گفت: «اصل ۵٩ قانون اساسي مي‌گويد در برخي موارد قانونگذاري و اعمال قوه مقننه در مسائل مهم اجتماعي، فرهنگي، اقتصادي و سياسي، مراجعه به آراي مستقيم مردم است. اگر در دو تا مسئله اختلاف نظر داريم، جناح‌ها اختلاف دارند، دعوا و شعار ندارد، صندوق آرا را بياوريم و طبق اصل ۵٩ قانون اساسي هر چه مردم گفتند، به آن عمل کنيم، اين ظرفيت قانون اساسي ما است و بايد به ظرفيت‌هاي قانون اساسي‌مان عمل کنيم.» بعد از اين هم حسن روحاني در يک گفت‌‌و‌گوي تلويزيوني موضوع همه پرسي و نيازبه آن را مطرح کرد تا اينکه نوبت به واپسين نشست خبري او که هفته گذشته برگزار شد رسيد. او اين بار نيز از رفراندوم گرفت اما طبق معلوم گفته نشد که همه پرسي در چه چيزي؟ بارها در رسانه‌ها از ابهام گويي حسن روحاني در اين باره انتقادهايي شده است. اينکه چرا او مشخصا به بيان اينکه بايد در چه حوزه‌اي همه‌پرسي شود، نمي‌پردازد؟ استناد روحاني در تمام اين موارد هم به اصل 59 قانون اساسي است. در اين اصل آمده: «در مسائل بسيار مهم اقتصادي، سياسي، اجتماعي و فرهنگي ممکن است اعمال قوه مقننه از راه همه‏پرسي و مراجعه مستقيم به آراء مردم صورت گيرد. درخواست مراجعه به آراء عمومي بايد به تصويب دو سوم مجموع نمايندگان مجلس برسد.» قوه مقننه و مجلس. اين يعني اگر بنا به رفراندومي است بايد پاي پارلمان به ميان بيايد نه دولت. از سويي ديگر، بي ترديد هر رفراندومي کسب اجازه از نهادهايي ديگر را هم طلب مي‌کند. اين يعني اينکه هرچند روحاني از رفراندوم مي‌گويد اما دستش براي اين کار براساس قانون باز نيست. از سويي عده‌اي معتقدند که برگزاري همه پرسي توام با تبصره‌هايي است که مي‌توان آن را تفسير به راي نمود و در واقع آن را با اين تبصره‌ها و تفاسير، غيرممکن و غيرعملياتي کرد. اما اين تمام ماجرا نيست، چرا که علي رغم همه اين مشکلات براي برخي از سدهاي پيشروي دولت در جهت رفراندوم مي‌توان از بعد حقوقي چاره‌انديشي‌هايي هم کرد مثلا اگرچه وظيفه همه پرسي بر دوش مجلس است اما دولت مي‌تواند در قالب يک لايحه چنين درخواستي را مطرح کند تا چنانچه مجلس با دو سوم راي با آن موافقت کرد، مسير همه پرسي هموار ‌شود. اما فراموش نکنيم که دست آخر همه پرسي‌ها بايد به تاييد شوراي نگهبان برسد.از سويي مردم شخصا با جمع آوري طومارها و يا از اين قبيل اقدامات نمي‌توانند درخواستي از مجلس درباره يک موضوع خاص پيرامون همه پرسي داشته باشند به عبارتي براي درخواست رفراندوم، نقش مردم در قانون پيش بيني نشده و چنين خواستي بايد از طريق قواي سه گانه صورت بگيرد. بعد از تصويب همه‌پرسي از سوي مجلس، رهبري معظم انقلاب از طريق شوراي نگهبان موضوع را تاييد مي‌کنند.
هدف روحاني علي رغم همه اينها اما همانطور که گفته شد دولت مي‌تواند خود را در بحث رفراندوم دخالت دهد آن هم با دادن چيزي شبيه به لايحه هر چقدر اين اقدام پايان و سرانجامي هم نداشته باشد. ولي با گذشت پنج سال از نخستين باري که رئيس جمهوري علنا از رفراندوم و همه پرسي در رسانه‌ها سخن گفت خبري از دادن اين لايحه نيست. در اين باره روز گذشته محمد علي پورمختار عضو کميسيون حقوقي مجلس اظهار داشته که صحبت‌هاي رئيس‌جمهور تاکنون در حد طرح مسئله بوده است و حتي خارج از درخواست از مجلس اينکه چه مسئله‌اي مدنظر است ما تا حالا نشنيده‌ايم که ايشان بگويد راجع به فلان مسئله نظر برگزاري رفراندوم دارم. اين اتفاق تا حالا نيفتاده است و اگر رئيس‌جمهور واقعا نظرش اين است که ما نياز به رفراندوم داريم با نوشتن نامه و رعايت تشريفات مي‌تواند درخواست آن را به مجلس بدهد. اين نماينده مجلس دهم در پاسخ به اين سوال که طبق تاکيدات رئيس‌جمهور چقدر ضرورت دارد که از همه ظرفيت‌هاي قانون اساسي ازجمله ظرفيت همه‌پرسي استفاده کنيم، گفت: قانون اساسي شرايط رفراندوم را گفته است، يعني براي مسائل مهم و اساسي کشور است که با درخواست رئيس‌جمهور و تصويب مجلس صورت گيرد. اولا که تا حالا چنين درخواستي نشده است، بارها آقاي رئيس‌جمهور اين را گفته‌اند اما عملا درخواستي به مجلس نداده‌اند که راجع به يک موضوع که يک معضل است و نياز به رجوع به آراي عمومي است، بگويد من درخواست برگزاري رفراندوم را دارم. با اين اظهارات پورمختار مي‌توان اينگونه استنباط کرد که از قرار معلوم حسن روحاني خود نيز به عنوان رئيس جمهوري مي‌داند که همه‌پرسي فرجامي ندارد و اگر شخصا هم اين مسئله را به مجلس ارائه دهد نبايد انتظار وقوع يک اتفاق عجيب يعني راي مجلس يا شوراي نگهبان به آن را داشته باشد و شايد يکي از دلايل اينکه نه مشخصا و مصداقي از موضوعات رفراندوم سخن به ميان آورده و نه درخواست آن را به مجلس داده است نيز ناشي از همين موضوع است، اينکه او آگاه است که به غير از مسائل حقوقي مشکلات ديگري پيش‌روي او در اين مسير خواهد بود، با اين اوصاف بعيد نيست که رئيس جمهور از تکرار دوباره همه‌پرسي هدف ديگري را دنبال کند اما اين هدف چيست؟
او اولين و آخرين نيست فياض زاهد استاد دانشگاه با بيان اينکه حسن روحاني اولين و آخرين رئيس جمهوري نيست که متوسل به گزاره‌هايي مانند رفراندوم مي‌شود به آفتاب يزد گفت: هم در زمان اصلاحات و هم در زمان آقاي احمدي‌نژاد نمونه‌هاي متفاوت اين درخواست را شاهد بوديم و امروز هم آقاي روحاني، صريح تر از لفظ همه پرسي استفاده کرده است. از اين پس نيز هر رئيس جمهوري که برسرکار بيايد به دليل اينکه تعريف روشن و دقيق مشخصي از اختيارات و نحوه عملکرد و پلتفرم انجام مناسبات حقوقي اداري و سياسي در دولت و ساير بخش‌ها وجود ندارد و اين موضو ع مشکلاتي ايجاد مي‌کند رفراندوم و همه پرسي را مطرح خواهد کرد. اشاره مکرر روحاني نيز به همين دليل است. وي اظهار کرد: مثلا در قانون اساسي اشاره شده که مسئول اجراي قانون اساسي رئيس جمهور است اما جز رئيس جمهور و طرفدارانش آيا بقيه بخش‌ها، نهادها و مسئولين نيز اين موضوع را در عمل قبول دارند؟ در اين ميان هستند نهادهايي - غير از دولت- و يا بخشي که خود را بالاترين مرجع براي تفسير قانون اساسي مي‌دانند. در حالي که در دل روح مذاکراتي که در مجلس خبرگان اول انجام مي‌شد به هيچ وجه چنين چيزي پيش بيني نشده بود. اصلا اين حد از انتظارات و بودجه و گستردگي براي برخي بخش‌هاي ديگر غير از دولت در بحث اجرا متصور نبودند. بعضا اتفاقاتي در حال حاضر رخ مي‌دهد که با روح قانون اساسي در تعارض است و اين امر ايجاد بن‌بست مي‌کند؛ بن بستي که روحاني مي‌خواهد بگويد راه برون رفت از آن رفراندوم است. البته اگر خود اين رفراندوم هم به بن بست نرسد! وي اظهار کرد: چه امروز و چه آينده بايد تفسير روشني از مفهوم بن بست‌هايي که وجود دارد داشته باشيم. وقتي آقاي رئيس جمهور از انجام رفراندوم سخن مي‌گويد، بايد گفت انجام رفراندوم آنقدر پيچ در پيچ است که مطمئنا انجام آن به عمر هيچ رئيس جمهوري قد نمي‌دهد. زاهد اظهار کرد: روحاني بيش از آنکه اميدوار به انجام همه‌پرسي باشد، با بيان مکرر اين درخواست، يک عمل سياسي و بيانيه مي‌دهد. او به مخاطبانش مي‌گويد که اولا به عنوان رئيس جمهور مي‌داند که اشکال کارش در کجاست. ثانيا به عنوان کسي که از مردم راي گرفته است مي‌خواهد اعلام کندکه من تعهدم را در وفاداري به چگونگي منويات قانون اساسي مي‌دانم و يکي از موارد مطروحه قانون اساسي همين همه‌پرسي است. هر چند که هيچ رئيس جمهوري بدون موافقت نهادي که بايد، در اين باره به نتيجه‌اي نخواهد رسيد.
آنچه روحاني بيان مي‌کند اين فعال سياسي بيان کرد: از سويي نگاهي به عملکرد برخي بخش‌ها، اين ايرادات را به آن‌ها وارد مي‌سازد که تکاليف در برخي امور مشخص نيست، قانون در يک جاهايي يا ساکت است يا متعارض است يا پيچيده تعريف شده است. در چنين شرايطي که جناح‌هاي مقابل دولت يک فکري مي‌کنند و دولت فکري ديگر، در اينجاست که نياز به همه‌پرسي است. اما اگر خود اجراي همه‌پرسي هم اين تعارضات را داشته باشد، هر رئيس جمهوري را دچار مشکلات بيشتري مي‌کند. به نظر مي‌آيد که ساختار، نيازمند يک بازبيني جدي است. به راستي چرا هر کدام از مقامات عاليرتبه اجرايي وقتي مي‌خواهند وظايف خودشان را انجام دهند بايد با انبوهي از قوانين رو‌به‌رو شوند؟ و از طرفي همه پرسي هم برگزار نشود؟ وي در ادامه بيان مشکلاتي که رئيس جمهور بر سر راه رفراندوم دارد، مي‌گويد: در همه جاي دنيا وقتي انتخابات رياست جمهوري تمام مي‌شود ماجرا براي رقباي رئيس جمهور تمام نخواهد شد، ازهمين رو مطمئنا هم اکنون، رقباي رئيس جمهور هم عليه همه پرسي که وي مطرح کرده همه کاري خواهند کرد. از سويي ديگر به دليل اينکه در ايران تجربه اين کارها کم داريم و درک ما از مفهوم منافع ملي ناقص است با دشواري ديگري هم روبه رو هستيم. مشکل بعدي در مورد زمان مطرح شدن همه پرسي از سوي رئيس جمهور است. چراکه امروز افکار عمومي آنچنان با حسن روحاني همراه نيست و شفافيت و صداقت لازم را در مطرح کردن رفراندوم از سوي او نمي‌بيند. به عبارتي برخي معتقدند که اگر قرار بود که روحاني چيزي مثل رفراندوم را مطرح کند بايد اين کار را در زماني انجام مي‌داد که حمايت افکار عمومي را داشت. حمايتي که متاسفانه امروز از روحاني سال 98 برخلاف سال96 وجود ندارد. وي اضافه کرد: امروز آقاي روحاني بازتابي است از تصويري که در سخنراني اخير دانشگاه تهران به بيرون درز کرد و آن حرف زدن‌هاي او براي صندلي‌هاي خالي است. رئيس جمهوري که 24 ميليون راي آورد، متاسفانه به وضعيت امروز دچار شده است. براي همين هم عده‌اي معتقدند زمان درستي براي موضوع رفراندوم انتخاب نشده چرا که در شرايط فعلي کمتر کسي اظهارات وي را باور دارد و اين عدم حمايت مردمي، سراب بودن همه پرسي را بيشتر مي‌کند. زاهد گفت: با تمامي اين احوال معتقدم بخشي از کاري که حسن روحاني در بحث رفراندوم انجام مي‌دهد معطوف به کنش سياسي براي انتخابات است و بخش ديگر يک رسالت تاريخي. رئيس جمهور در اين رسالت تاريخي، پيامي را مي‌دهد با اين مضمون که او اختلافاتي با برخي از برداشت‌ها در حوزه‌هاي مختلف دارد و راه حل را رجوع به افکار عمومي و مردم مي‌داند. حتي اگر مردم در شرايط فعلي کمتر توجهي به اظهارات او داشته باشند يا واکنش مناسبي نسبت به اين درخواست از خود نشان ندهند.
رفراندوم زهر هلاهل نيست! علي نظري- نماينده سابق مجلس: با توجه به ظرفيت بزرگ قانون اساسي که متاسفانه طي دهه‌هاي اخير به هر دليلي نسبت به آن بي اعتنايي شده است امروز حسن روحاني موضوع رفراندوم را به کرات مطرح مي‌کند. پيش از هر چيز بايد گفت ما نمي‌توانيم نيت خواني کنيم و بگوييم وي در پشت طرح اين مطالبه به دنبال چيست؟ اما به هر حال او تا سال 1400 به عنوان نماد حاکميت ملي محترم است و بايد مطالبات مردم را بيان کند. انتخابات و همه پرسي يک مطالبه ملي و قانوني است و رئيس جمهور بايد اين موضوع را ميدان داري کند و صداي اکثريتي باشد که به او راي داده‌اند. رفراندوم هم در قانون اساسي به عنوان مطالبه آمده است و هم در قوانين عادي. صحبت از رفراندوم هرگز تابو نيست. اما در اين ميان متاسفانه طيف مقابل همواره تلاش مي‌کند تا طرح همه پرسي را به صورت يک تابو در بياورد. برخي از جناح‌ها و سياسيون وقتي گروه‌هايي از مردم سخن از رفراندوم مي‌زنند تابوي رفراندوم را طوري جلوه مي‌دهند که انگار همه‌پرسي به معناي براندازي است. در حاليکه اين دو مقوله هيچ ارتباطي به هم ندارند. وقتي ما به بعد جمهوريت و مردمي بودن نظام اشاره مي‌کنيم موضوع همه پرسي در روح اين بعد نهفته است. به اين معنا که گاهي مردم بايد سياست‌هاي کلان و سمت وسوي نظام در حوزه‌هاي مختلف را مشخص کنند. همين مردم هستند که خبرگان، نمايندگان مجلس و رئيس جمهور انتخاب مي‌کنند. پس در ساير زمينه‌ها هم مي‌توانند حضور داشته باشند. بنابراين چه آقاي روحاني و چه هر رئيس جمهور ديگري که بخواهد از اين مطالبه ملي دم بزند بايد از آن دفاع کرد حتي اگر رئيس جمهور آينده کاملا از بعد سياسي و جناحي با تفکرات من مخالف باشد در موضع رفراندوم از او حمايت خواهم کرد. از منتهاي سياست داخلي تا انتهاي سياست خارجي مردم مي‌توانند تعيين کننده باشد. ما در حوزه‌هاي اقتصادي نيز نياز به رفراندوم داريم اينطور نيست که تنها در سياست داخلي يا خارجي بتوان همه پرسي برگزار کرد حتي در مسائل اقتصادي هم بايد اين کار را انجام داد. هيچ کس و هيچ جرياني فوق مردم نيست. اگر کساني بخواهند رفراندوم را تخطئه کنند بايد در مقابل آن ايستاد. کشورهايي مثل سوئيس در هر موضوعي که به بن بست مي‌رسند، بلافاصله با رفراندوم و نظر مردم کار را جلو مي‌برند، رفراندوم يک مزيت نسبي براي کشورهايي مثل سوئيس است تا اين کشور امروز به عنوان غني‌ترين کشور و منبع سرمايه گذاري دنيا دربيايد. بنابراين رفراندوم زهر هلاهل نيست، رفراندوم تابو و يا حرکت در مسير براندازي نيست. رفراندوم يعني آنکه مردم قيم خودشان هستند.
ما را در کانال «آخرين خبر» دنبال کنيد
اخبار بیشتر درباره
اخبار بیشتر درباره