سرمقاله کیهان/ صدای آن طبلها!
کيهان/ « صداي آن طبلها! » عنوان يادداشت ميهمان در روزنامه کيهان به قلم دکتر محمدحسين محترم است که ميتوانيد آن را در ادامه بخوانيد: ۱- جنگ رواني اين روزهاي دشمنان خارجي بهويژه ترامپ و پمپئو و نتانياهو و دنبالههاي داخلي آنها عليه ملت ايران بهعنوان آخرين حربهها و حيلههاي آنها در حقيقت يادآور دو اقدام منافقانه و البته عبرتآموز عمروعاص براي نجات خود و جريان وابسته به خود است. اول در جنگ صفين عمروعاص بهعنوان نماد فريبکاري با استفاده از جهل مردم، شبانه عدهاي طبال را به خدمت گرفت تا با سر و صدا و طبل زدن محصول شايعهاي که در ميان سپاه عراق انداخته بود، را برداشت کند. ستون پنجم عمروعاص که در ميان سپاه عراق نفوذ کرده بودند، شايعه کردند سپاهيان شام مقنيان و چاهکنان را بهکار گرفته تا مسير رودخانه فرات را تغيير دهند و سپاه علي(ع) را غرق کنند! اين شايعه و هراسي که نفوذيها در ميان سپاه علي(ع) انداختند، شب با به راه انداختن سر و صداهاي طبلها ثمر داد و با کمترين هزينه لشکر کوفه موضع سوقالجيشي خود را ترک و آن را تقديم دشمن کرد. دوم زماني که عمروعاص در ميدان نبرد تن به تن با علي(ع) شکست و کشته شدن خود را قطعي ديد، با کشف عورت آخرين حيلهاش را براي رهايي از شمشير علي(ع) بهکار بست. ۲- اين روزها در خارج از کشور فضاسازيهاي سياسي- رسانهاي مقامات و رسانههاي آمريکايي- صهيونيستي و سعودي با موجسواري روي فتنه در کشورهاي منطقه عليه سياست هستهاي و قدرت دفاعي و نقش سازنده جمهوري اسلامي در منطقه به اوج خود رسيده است. اين فضاسازيها و نفرتپراکنيهاي کينهتوزانه و اتهامات سخيف و بيمايه در حقيقت آخرين حيلهها و فريبکاريها و مکشوف شدن باطن دشمنان ملتهاي منطقه بهويژه ملت ايران است که ميخواهند ميوه شايعه «جنگي قريبالوقوع در صورت شکست برجام»! را بچينند. بر اين اساس رسانههاي بيگانه از آغاز اعتراضات در عراق و لبنان در رويکردي فريبکارانه و منافقانه چند محور موازي متناقض را همزمان در خط خبري خود دنبال ميکنند. هويت معترضان را از يک سو عربي- سني و از سوي ديگر شيعي و ماهيت اعتراضات را ضد شيعي ضدايراني و عليه دولت شيعه القا ميکنند. اولا اين رسانهها با انتشار ويديوئي بخشي از مقاصد و پشتپرده طرح دشمنان براي ايجاد آشوب و جنگ طايفهاي در منطقه را آشکار و با آب و تاب اذعان و ادعا کردند «تظاهرات مردم عراق نه براي فساد و وضع معيشتي است بلکه زمانيکه معترضان پرچم عربستان را بلند ميکنند، نشان ميدهند مشتاق قوميت عربي خود هستند که که سمبل آن عربستان است». اين خود نشانه نقش پشت پرده عربستان در آشوبهاي عراق و لبنان است. اگر بر اساس آنچه که ادعا ميکنند ماهيت اعتراضات عراقيها شيعي و عليه دولت شيعي است چگونه ميتوان باور کرد که در يک حرکت اعتراضي شيعيان پرچم يک حکومت وهّابي بالا برده شود؟ ثانيا در حالي به ايران اتهام ميزنند که «پايتختهاي عراق و لبنان و... را اشغال و اين کشورها را غارت کرده» که آمريکا با حمله به عراق و افغانستان اين کشورها را اشغال کرد. خود سعوديها نيز با حمايت آمريکا، با حمله به يمن، اين کشور عربي را اشغال کردند و از سوي ديگر قبلاً با گروگان گرفتن نخست وزير لبنان و اکنون با وادار کردن او به استعفا، قصد اشغال پايتخت سياسي اين کشور و با حمايت و ترويج تروريستهاي تکفيري قصد اشغال کشورهاي عراق و سوريه را داشتند. همچنين سعوديها در پنج سال جنگ عليه مردم بيدفاع يمن بيش از ده ميليارد دلار از منابع مردم عربستان را براي تحقق اميال شيطاني خود هزينه و غارت کردند و رئيس جمهور آمريکا نيز از سعوديها بهعنوان گاو شيرده خود ميلياردها دلار از پول مردم عربستان را دوشيده است. علاوه بر اين شرکتهاي آمريکايي هماکنون در حال غارت نفت عراق هستند. ثالثا اين رسانهها بايد پاسخ دهند زماني که عربستان تروريستها را به جان مردم عراق و سوريه انداخته بود، چرا غيرت عربيت آنها بروز نکرد و با بيشرمي کامل از اقدامات شرمآور تکفيريها در هتک حرمت زنان عربي حمايت ميکردند؟! حال دلسوز مردم عراق و لبنان و نگران غيرت عربي آنها شدهاند! رابعا پس از شکست پروژه اختلافافکني شيعه- سني حالا پروژه اختلافافکني شيعه ايراني- شيعه غيرايراني را مطرح کردهاند و با ادعايي مضحک القا ميکنند«ايران طرح نابودي شيعيان غيرايراني را آغاز کرده و هنگام خطر از شيعيان عرب استفاده ميکند»! اين در حالي است که شيعيان عرب به همراه برادران غيرشيعه خود اعم از سني و مسيحي و غيره در دفاع از کشورها و ملتهاي عرب خود در مقابل تروريستهاي تکفيري وهابي به پا خاستهاند و هيچگاه براي دفاع از جمهوري اسلامي به ايران اعزام نشدند و در مقابل اين، جوانان شيعه ايراني به همراه برادران سني خود براي دفاع از ملتهاي عرب در مقابل بيغيرتي مسئولان کشورهاي عربي چون عربستان به برخي کشورهاي منطقه از جمله سوريه اعزام شدند و جان خود را فدا کردند. خامسا آمريکا اگر واقعاً حامي مردم عرب عراق و لبنان و نگران خشونت عليه آنهاست، چرا نگران اين همه جنايت عليه مردم بحرين و يمن و فلسطين نيست؟ و چرا از جنايات آلسعود عليه مردم شبهجزيره عرب حمايت ميکند؟ سادسا رئيس جمهور آمريکا و نخست وزير رژيم صهيونيستي در حالي دم خروسشان در دست داشتن در حوادث عراق و لبنان آشکار شد و خواستار تغيير بنيادين در کشورهاي عربي شدند که با وجود کارنامه سياهشان در کشتار مردم فلسطين و حمايت از جنايتکاران صهيونيستي، خشونت در جوامع عربي را محکوم کردند! سابعا آمريکاييها و سعوديها و رسانههاي وابسته به آنها که ايران را متهم به هرج و مرج در عراق و لبنان ميکنند، اگر صداقت دارند پاسخ دهند چرا با حمله به عراق و حمايت همهجانبه از تروريستها موجب تخريب زيرساختهاي اقتصادي و عمراني عراق و ايجاد ريشههاي بيکاري و فساد و مشکلات اقتصادي و اعتراضات مردمي در اين کشورها شدهاند؟ ۳- اکنون اتهامزنيها عليه جمهوري اسلامي روي دور باطلي افتاده که در عمل جمهوري اسلامي هر روز مقاومتر و تأثيرگذارتر و دشمنان ملت ايران هر روز ضعيفتر و ناتوانتر در مقابل جمهوري اسلامي ميشوند و سياستهاي دشمنان شکست ميخورد. در چنين شرايطي آمريکا با تکرار اتهامات واهي عليه ايران از سعوديها پول ميگيرد و از صهيونيستها راي جمع ميکند. صهيونيستها در مقابل، حداقل کمکهاي مالي از آمريکاييها دريافت ميکنند.اما سؤال اين است که سعوديها چه چيزي عايدشان ميشود؟ بدبختتر از سعوديها، برخي وطنيها هستند که همان عنوان«نوکر بيجيره و مواجب» برازنده آنهاست. نکته تناقضآلود در مواضع برخي جريانات و سلبريتيهاي داخلي و موجسواري رسانههاي بيگانه روي مواضع آنها اين است. در حالي که قبلاً ادعا ميکردند «نه غزه نه لبنان»! حالا در دفاع از آشوبها در لبنان و عراق به ميدان آمدهاند و از آشوبطلبان در اين کشورها حمايت ميکنند!!!. ۴- اما در داخل عدهاي براي تحتالشعاع قرار دادن ناکارآمدي و ناتواني خود در حل مشکلات اقتصادي مردم با تغيير زمين بازي از برگ سوخته برجام به ميدان مبارزه با فساد، در حال ايجاد دوقطبيهاي جديد کاذب و تشديد هياهوهاي سياسي- رسانهاي و فريادهاي بنفش براي اعتبارزدايي از برخورد قاطع با هرگونه فسادي با هدف القاي وجود فساد سيستماتيک و سازمانيافته در کشور و زمينهسازي فتنهاي جديد هستند. رسانههاي بيگانه از جمله بيبيسي هم با موجسواري بر اين سناريوي جريان مذکور جشن گرفتند و عليه ملت ايران و نظام جمهوري ايران با هدف نااميد کردن و تحريک مردم به آشوب، سخنپراکني ميکنند. کساني که محبوبيت و مقبوليت آنها نزد ملت به صفر نزديک شده و دستاوردي جز «نعش برجام»، «خسارت محض» و «دستاورد هيچ» و «تعطيلي مسکن مهر» و «مصيبت خواندن يارانههاي مردم» و «حقوقهاي نجومي» و «اختلاسهاي اطرافيان» ندارند که به ملت عرضه کنند تلاش دارند خود را از تيغ عدالت برهانند و در روند مبارزه با فساد شک و ترديد ايجاد کنند. رهبر معظم انقلاب بارها با تأکيد بر مبارزه با هرگونه فسادي و در هر سطحي هشدار دادند و تأکيد کردند «اين را بايد همه مسئولان کشور بفهمند!»، «مرکزي که بايد مبارزه با مفاسد اقتصادي را دنبال کند، دولت است و قوّه قضاييّه در مرحله آخر است»، «وقتي شما ارز ۴۲۰۰ توماني را ميدهيد به بانک که به آن کسانيکه معين شده داده شود، بعد دلال اين ارز را ميفروشد شش هزار تومان که اين را آقاي رئيسجمهور گفتند به بنده. اين واقعاًً جز خيانت معناي ديگري ندارد» و«با آغاز مبارزه جدي با فساد اقتصادي و مالي به تدريج جيغ و فريادها و نعرههاي مخالف از سوي کساني که متضرر ميشوند، بلند خواهد شد. طبيعي است بددلاني هم با آنان همصدا شوند و يا سادهدلاني از القائات آنها تأثير بپذيرند. اما نبايد در عزم راسخ شما تأثيري بگذارد». ۵- آنچه از زبان مقامات آمريکايي و رسانههاي وابسته به آنها و نيز گاه در داخل کشور ميشنويم، تداعيکننده صداي همان طبلهاست که براي فريب افکار عمومي و تغيير محاسبات مسئولان به صدا در آمده است و صد البته، مانند هميشه نميتواند از ديوار بصيرت مثالزدني ملت عبور کند.