برای مشاهده نسخه قدیمی وب سایت کلیک کنید
logo

سرمقاله فرهیختگان/ کلاس درس معرفت برای مسئولان دولتی

منبع
فرهيختگان
بروزرسانی
سرمقاله فرهیختگان/ کلاس درس معرفت برای مسئولان دولتی
فرهيختگان/ « کلاس درس معرفت براي مسئولان دولتي » عنوان يادداشت روزنامه فرهيختگان به قلم محمد زعيم‌زاده است که مي‌توانيد آن را در ادامه بخوانيد: انتشار خبر گران‌شدن قيمت بنزين در شامگاه پنجشنبه آن ‌هم در سکوت محض و بي‌اطلاعي مردم موجي از نارضايتي‌ها را برانگيخت، نارضايتي‌هايي که با سوءاستفاده تيم‌هاي حرفه‌اي آشوب‌طلب معارض روز شنبه ناآرامي را در نقاطي از کشور ساخت.سوءاستفاده ميداني جريان معارض اعم از منافقين و سلطنت‌طلبان و تبديل اعتراض به اغتشاش اتفاقي است قابل پيش‌بيني که مسئولان ذي‌ربط در دستگاه‌هاي امنيتي بايد بتوانند با آن مقابله جدي و قاطع کنند، اما نکته مهم‌تر شايد لزوم بازشناسي بستر‌هاي اين نارضايتي باشد. سهميه‌بندي و گران کردن قيمت سوخت ايده‌اي بود که دولت حسن روحاني در بودجه سال 98 آن را اعمال کرد؛ ايده‌اي که مخالفان و موافقان جدي داشت. تمرکز موافقان بر اين مساله بود که دهک‌هاي کمتر برخوردار جامعه از يارانه سوخت بهره‌اي نمي‌برند و بهتر است پول حاصل از گران‌کردن بنزين بين اين دهک‌ها توزيع شود. استدلال مخالفان اما ناظر به اين بحث بود که شوک تورمي حاصل از اين تصميم بيشتر از همه همان دهک‌هاي کمتر برخوردار را به شکل منفي تحت‌تاثير قرار مي‌دهد و نه‌تنها فاصله دهک‌ها کمتر نمي‌شود، بلکه تبعيض تشديد هم خواهد شد. دولت اما اجراي اين پروژه را هر بار بنا به شرايط به تاخير مي‌انداخت تا اينکه شامگاه پنجشنبه به‌يک‌باره و بدون هيچ پيش‌زمينه ذهني آن را اجرا کرد. فارغ از استدلال‌هاي موافقان يا مخالفان اصل ايده شايد عمده اعتراض‌ها به مدل اجرا توسط دولت برمي‌گشت؛ روشي که حداقل چهار خطاي مهم داشت. نخست اينکه دولت حسن روحاني در دوره اول با اين بهانه که نرخ دوگانه بنزين سبب فساد مي‌شود، زير ميز طرح سهميه‌بندي سوخت که در دولت قبل انجام شده بود، زد؛ طرحي که هزينه‌هاي فراواني براي زيرساخت آن صرف شده و مهم‌تر از آن همه هزينه‌هاي اجتماعي‌اش پرداخت شده بود. همان زمان برخي از کارشناسان گفتند بحث فساد ناشي از بنزين دونرخي بهانه است و دولت بيشتر دنبال اين است که هر طرحي که برچسب دولت قبل دارد را ملغي کند. رويکردي که در قبال مسکن مهر هم در پيش گرفته شد و حالا اين سوال براي مردم مطرح بود که ناگهان در آبان 98 چه اتفاقي افتاده است که دولت راضي به تکرار يک پروژه احمدي‌نژادي شده است؟ نکته دوم اين بود که دولت در چهار سال اخير شايد به‌دليل مطامع انتخاباتي هيچ‌گاه زير بار افزايش تدريجي قيمت بنزين نرفت و حالا مردم شاهد بودند بنزين سهميه‌اي 50 درصد و بنزين غير‌سهميه‌اي 200 درصد افزايش پيدا مي‌کند و سابقه ذهني عدم نظارت بر قيمت‌ها هم مزيد بر علت شد که ترديد‌هاي فراواني به‌وجود‌ آيد. نکته سوم به عدم اقناع افکار عمومي در اين پروژه بر‌مي‌گشت، حتي در همان دولتي که اشکالات بسياري داشت و دولت فعلي و حاميانش آن را کفر ابليس مي‌دانستند هم بالاترين مقامات اجرايي دولت قبل از انجام سهميه‌بندي، ساعت‌ها براي اقناع افکار عمومي وقت گذاشتند و با مردم حرف زدند، اما حالا دولت مهر سکوت بر زبان زده است و هيچ نمي‌گويد؛ بخشي از عصبانيت مردم هم شايد به همين محرمانگي روند و اعلام شبانه خبر بدون هيچ ذهنيتي بر‌مي‌گردد. نکته چهارم هم به اين موضوع مربوط مي‌شود که مردم در برابر افزايش نقد قيمت بنزين يک وعده نسيه براي واريز يارانه گرفته‌اند و نه چيز بيشتري. بي‌شک اگر قبل از آنکه خلق‌الله در پمپ‌بنزين‌ها قيمت جديد و نسبتا نجومي بنزين را مي‌ديدند، مبلغ واريزشده به حساب‌شان را مي‌ديدند، نگاه‌شان نسبت به قضيه تغيير مي‌کرد. نکته‌اي که ظاهرا رهبر انقلاب هم درخصوص آن به آقاي رئيس‌جمهور تذکر داده بودند، اما به آن عمل نشده بود. با اين ضعف‌هاي مهم مسئولان دولتي در اجراي طرح که مجموعه‌اي از شبهات، سوالات و نارضايتي‌ها را ساماندهي و مردم را معترض کرده است، سوءاستفاده ضدانقلاب خيلي کار پيچيده‌اي نيست. با اين اوصاف رهبر انقلاب روز گذشته در سخناني کوتاه بدون اعلام رضايت نسبت به نحوه اجراي طرح اعلام کردند به‌دليل طي شدن روند کارشناسي در دولت و تاييد در جلسه سران قوه از اين تصميم پشتيباني مي‌کنند؛ اتفاقي که چند پيام روشن دارد. اول اينکه مقوله امنيت شوخي‌بردار نيست. حالا که اعتراض‌ها با سوءاستفاده ضدانقلاب خشن مشکلاتي براي عامه مردم به‌وجود آورده است، جاي تسامح باقي نمي‌ماند و کساني که بايد به مقابله با اين خشونت سازمان‌يافته بپردازند حتي اگر دل خوشي هم از دولت ندارند به‌واسطه اين حمايت پاي کار باشند و بساط ضدانقلاب را از کف خيابان‌ها جمع کنند. دوم، فارغ از قوت و ضعف دولت‌ها، رهبر انقلاب در زمان‌هاي مختلف از همه دولت‌ها به‌واسطه انتخاب مردم حمايت کرده‌اند و دولت حسن روحاني هم به‌رغم همه کژرفتاري‌ها در ايده و کاستي‌هاي کم‌سابقه در اجرا از اين قاعده مستثني نيست، تصميمي که حتما در اين شرايط هزينه‌هاي فراواني براي حاکميت دارد. خوب است روحاني و دولتمردان‌شان از زاويه ديگري هم اين داستان را ببينند. همين يکي، دو هفته پيش بود که جناب رئيس‌جمهور با ژست اپوزيسيون از خجالت نهاد‌هاي مختلف حاکميتي درآمد و در شبه‌ميتينگ‌هاي انتخاباتي در يزد، کرمان و... در متن مشکلات بزرگي که خود دولت با قرار دادن همه تخم‌مرغ‌هايش در سياست خارجي ايجاد کرده، حاشيه‌هاي پرهزينه‌اي ساخت که روح و روان مردم و دلسوزان انقلاب را خراش داد. راديکاليسم جناب روحاني به‌گونه‌اي بود که صداي حاميان خود را هم درآورد و اگر امروز حاکميت مي‌خواست به سياق روحاني رفتار کند حتما بايد گوشه‌اي مي‌ايستاد يا همنوا با معترضان بر دولت مي‌تاخت. روحاني و دولتمردانش اگر با دقت جلسه يکشنبه صبح حسينيه امام ‌خميني(ره) را ببينند و اقدامات چند وقت اخير خود و بدتر از آن سخنراني‌هاي تبليغاتي خود در ارديبهشت 96 را هم مرور کنند، حداقلش اين است که يک دوره فشرده کلاس مرام، معرفت و مشتي‌گري ديده‌اند. نمي‌دانم جناب روحاني در ادامه مسير چه مي‌کند، اما کاش قدر اين حامي بزرگ دلسوز را بداند.
ما را در کانال «آخرين خبر» دنبال کنيد