سرمقاله سیاست روز/ کار کار برجام است!
سياست روز/ « کار کار برجام است! » عنوان سرمقاله سردبير روزنامه سياست روز، محمد صفري است که ميتوانيد آن را در ادامه بخوانيد: ريشه اعتراضات مردم به تصميم دولت براي افزايش و سهميه بندي بنزين چند وجه دارد که به يک وجه مهم آن مي پردازيم. مصرف بنزين در ايران بسيار بالا است، اين مصرف زياد عواملي دارد که بسياري از آنها به مردم ارتباطي ندارد اما هميشه دولتمردان تصور کرده و مي کنند افزايش قيمت حامل هاي انرژي به ويژه بنزين راهکار مناسبي براي جلوگيري از مصرف بي رويه آن است. اما جداي از اين راه دولت يا دولت ها ابتدا بايد اقدامات ديگري را در دستور کار داشته باشند. معمولا دولت ها و مسئولين از شرايط مناسب اقتصادي و وضعيت زندگي در رفاه برخوردارند و طبيعتاً درک واقعي از شرايط يک زندگي عادي و پايين را ندارند. سرمايه گذاري بر سيستم حمل و نقل عمومي به ويژه در مترو و اتوبوسراني اساسي ترن کاري است که دولت ها بايد انجام دهند اما همواره شاهد بوده ايم که سهم دولت در حمايت از گسترش حمل و نقل عمومي يا پرداخت نشده يا بسيار دير به دست متولي آن رسيده است. در بسياري از مواقع نيز به خاطر اختلافات سياسي و جناحي که ميان دولت و شهرداري ها به ويژه شهرداري تهران وجود دارد، دولت مستقر به وظيفه قانوني خود عمل نمي کند و سهم خود را در گسترش حمل و نقل عمومي نمي پردازد. پس از گسترش و تجهيز ناوگان حمل و نقل عمومي که شامل مترو، اتوبوسراني و تاکسي مي شود، توليد خودروي استاندار است. همگان مي دانند که خودروي توليد شده در ايران استانداردهاي لازم را به ويژه در زمينه زيست محيطي ندارد و اين خودروها بيشترين مصرف را دارد. علاوه بر نبود و کمبود خودرو استاندارد و کم مصرف، کيفيت بنزين نيز مهم است. هر اندازه کيفيت خودرو بالاتر باشد نيازمند با کيفيت بودن سوخت نيز هست. خودروهاي گازسوز، برقي و هايبريدي نيز جاي خود دارد. اما اين مسائل را بيان کرديم تا يادآوري براي مسئولين شود که حل مشکلات نيازمند کار و تلاش، فکر و ايده براي بهبود شرايط زندگي مردمي است که مسئوليتشان را بر عهده گرفته اند. اما بي اعتمادي مردم که با واکنش اعتراضي روبرو شده از سر چيست؟ روشن است که تفکر حاکم بر دولت در ۶ سال گذشته بر روي مسئله مذاکره با آمريکا و برجام متمرکز بوده است. برجام براي دولت تدبير و اميد يک دستاورد بزرگ تلقي مي شود، آقاي روحاني روي ثمرات توافق هسته اي حساب ويژه باز کرده بود به همين خاطر همه مسائل به اين موضوع گره خورده بود.البته هنوز هم برجام براي دولت روزنه اميدي است تا شايد اروپا بتواند اندکي از تعهدات خود را در قبال ايران انجام دهد تا رونقي اتفاق بيفتد. توافق هسته اي بر اساس آنچه که دولت به مردم وعده داده بود، بايد همه مشکلات کشور را حل مي کرد. چنين تصوري در دولت وجود داشت. اشتباه راهبردي دولت در همين بود که چشم اميد خود را به برجام دوخته بود، برجامي که از آن آينده روشني پيش بيني نمي شد، با وجود هشدارها و انتقادات منتقدين سياست دولت در ماجراي مذاکره با آمريکا و برجام، اما دولت وابستگي شديدي به توافق هسته اي پيدا کرده بود و حتي قرار بود در دور دوم رياست جمهوري، آقاي روحاني تحريم هاي ديگري که عليه ايران وضع شده برچيند. باز هم يادآوري مي کنيم که سهميه بندي بنزين و گران تر کردن آن در شرايط کنوني يک کار لازم و واجب بود چرا که هزينه بسيار سنگيني را به کشور تحميل مي کند، نقدها بيشتر به روشي است که دولت براي اجراي تصميم خود در پيش گرفت. مردم برجام را نمونه درس عبرتي براي خود قرار داده اند، درس عبرتي که آنها در به وجود آمدن يک توافقي که خسارت محض است، نقش زيادي دارند. مردم بي توجه به هشدارهايي که مخالفان مذاکره با آمريکا و رسيدن به يک توافق با اين کشور سر دادند، به موافقان اين روند اعتماد کردند، اعتمادي که از سوي موافقان به آمريکا وجود داشت، به جامعه نيز تزريق شده بود.دولت زماني که مستقر شد، کار خود را آغاز کرد و روند مذاکره مستقيم با آمريکا را شکل داد، اما پس از ۶ سال از عمر دولت تدبير و اميد که صرف برجام شد، نتيجه آن، شرايطي است که اکنون حاکم است. مردم به وعده ها اعتماد کردند، وعده هايي که حمايت آنها را از دولت و رئيس جمهور در پي داشت، حمايتي که در رسيدن به برجام نقش مستقيم و اصلي را داشت. شک نداشته باشيد که اگر برجام نبود و تفکر دولت مستقر نيز دل بستن به آمريکا نبود، اوضاع کشور از نظر اقتصادي بسيار بهتر و مناسبتر از شرايط کنوني بود. در هر حال نمي توان برجام را در ايجاد شرايط اقتصادي حاکم بر کشور مقصر ندانست، نتيجه ۲ سال مذاکره و ۴ سال اجراي يکطرفه توافق هسته اي از سوي ايران، بي توجهي به ظرفيت هاي داخلي کشور را در پي داشته است چرا که اعتقاد داشتند برجام هست و نيازي به توجه به ظرفيت هاي داخلي نيست. اکنون گريز و گزينه ديگري وجود ندارد و بايد پذيرفت و با آن کنار آمد، بايد مردم به مديريت مصرف توجه بيشتري داشته باشند تا هزينه هاي بنزين را کاهش دهند. اکنون تنها راه براي جلوگيري از قاچاق بنزين، مصرف بسيار بالاي آن در ايران و اندکي کاهش آلودگي هوا سهميه بندي و افزايش قيمت بنزين است. دولت هم بايد در اين زمينه وظايف خود را به درستي انجام دهد تا تبعات اين تصميم بر بازار تأثير نداشته باشد.