لینک کوتاه در کلیبرد کپی شد!http://akhr.ir/5819195
۲.۱K
۰
دنياي اقتصاد/ متن پيش رو در دنياي اقتصاد منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست
با اينکه سالهاست آمريکا و چين براي تبديل شدن به اقتصاد اول جهان با يکديگر رقابت جدي دارند، اما وقتي بحث سرمايهگذاري در صنعت تکنولوژي به ميان ميآيد آمريکا همچنان عقب است. اين موضوع ميتواند در آيندهاي نهچندان دور پاشنه آشيل آمريکا باشد چون تکنولوژي همان بخشي است که ميتواند سرعت رشد چين در عرصه اقتصاد را بيشتر کرده و اين کشور را به اقتصاد برتر جهان در آينده تبديل کند. با اين اوصاف است که بسياري معتقدند آمريکا بايد بهطور جدي استراتژيهاي جذب سرمايه خودش را بازبيني کرده و از الگوي چين در اين زمينه بهره ببرد. براي اين کار عموم مردم بايد ارزش سرمايهگذاري در صنعت تکنولوژي را بدانند و سياستمداران بايد اين سرمايهگذاري را به يک اولويت مهم تبديل کنند، در غير اين صورت آمريکا از رشد سريع اقتصاد چين عقب ميماند.
در حالي که اقدامات دولت ترامپ در فاز اول ممنوعيت معاملات تجاري با چين اجرا شده، تمرکز روي سياستها و اقدامات غيرعادلانه که ايالاتمتحده به چين تحميل کرده است، راحتتر شده. در حالي که مجبور کردن چين به توقف انجام اقداماتي مانند سرقت حق کپيرايت و مالکيت معنوي، براي ترامپ و متحدان آمريکا حياتي و مهم است، بسياري معتقدند که انجام اين اقدامات براي پيروزي ايالاتمتحده در عرصه رقابت جهاني در زمينه صنايع مختلف، کافي خواهد بود. واقعيت اين است که چين در بسياري از صنايع موقعيت خودش را بهعنوان پيشرو بهدست آورده است. اين کشور موقعيت فعلي خودش را نهتنها با زيرپا گذاشتن قوانين تجاري، بلکه با سرمايهگذاري هوشمندانه در تکنولوژيهاي اساسي مانند ۵G، هويتهاي ديجيتالي و پرداختهاي الکترونيکي تثبيت کرده است. با اين اوصاف، حالا زمان آن است که ايالاتمتحده از رهبري چين پيروي کرده و استراتژيهاي قدرتمند ملياش را توسعه بدهد تا از پيشرفت اين تکنولوژيها حمايت و پشتيباني کند. انجام اين کار باعث رشد بهرهوري آمريکا شده و همچنين به اين کشور کمک ميکند در عرصه رقابت با چين پيروز شود.
چين برنده رقابت درونمرزهاي آمريکا
يکي از عوامل کليدي موج آينده نوآوري IT، اين است که اين بخش پتانسيل تغيير تمام صنايع ديگر را دارد؛ نه فقط صنعت تکنولوژي. با اين حال اما اجراي سياستهاي مناسب براي سرعت بخشيدن به اين تحولات براي دولتها بسيار اهميت دارد. اين همان چيزي است که چين انجام ميدهد و همزمان بهدنبال آن است که به اقتصاد برتر جهان از نظر IT تبديل شود. چين بهدنبال برنامههاي جاهطلبانهاي براي ايجاد يک شبکه ارتباطي هوشمند جهاني است که اولين فاز آن تا دو سال آينده تکميل خواهد شد. ايالاتمتحده آمريکا چنين برنامههايي ندارد و چشم اميدش به ايالتهايش است تا بهطور اتفاقي پيشرفت کنند و موفق بشوند.
چين حدود نيمي از هزار شهر هوشمند جهان را در اختيار دارد. براي مثال، هانگژو يا «شهر مغز» سيگنالهاي ترافيکي را نظم داده و آمبولانسها را وقتي در مسير رسيدن به بيمارستان هستند، دنبال ميکند تا بتواند به موقع چراغ قرمزها را به سبز تبديل کند. تنها چند شهر آمريکا، پروژه هوشمندسازي دارند و دولت فدرال فقط ۱۶۰ ميليون دلار براي اين کار سرمايهگذاري کرده است. وقتي بحث پلتفرمهاي کليدي IT به ميان ميآيد، چين در حال پيشرفت سريع است. اين کشور قرار است در زمينه اجرا و بهکارگيري تکنولوژي بيسيم ۵G پيشرو باشد و دولتهاي محلي آن تحتفشار پکن هر کاري ميکنند تا انجام را سرعت ببخشند تا جايي که حتي کمکهزينههايي را هم براي اپراتورها در نظر گرفتهاند. در مقابل اما بسياري از شهرهاي آمريکا تکنولوژي ۵G را بهعنوان يک گاو شيري ميبينند که ميتوانند با وضع هزينههاي زياد، از اپراتورهايي که به دنبال اجراي زيرساختهاي لازم براي بهرهگيري از اين تکنولوژي هستند، درآمدزايي کنند. چين همچنين در زمينه پرداختهاي موبايلي و هويتهاي ديجيتالي به خصوص در زمينه افزودن تراشهها به اسناد هويتي منتشر شده توسط دولت، پيشتاز است. آمريکا در هر دو اين زمينهها عقبتر از چين است.
آمريکا بايد جدي باشد
وقتي بحث رقابت با چين براي کنترل آينده ديجيتال جهان به ميان ميآيد، ايالاتمتحده با سه چالش بزرگ مواجه است. اول اينکه بسياري از اقتصاددانان و سياستگذاران آمريکايي همچنان به اين واقعيت دلبستهاند که بازارهاي آزاد براي توسعه موثر نوآوري کافي هستند و معتقدند که هر استراتژي ملي در زمينه IT با دخالت بيجاي دولت مواجه خواهد شد. بسياري از مقامات دولت چين، مهندساني هستند که به چنين مباحث فيلسوفانهاي اهميت نميدهند و کار خودشان را ميکنند. اين به معناي آن نيست که ايالاتمتحده بايد دخالتهاي متعدد و شديد دولت را بپذيرد، اما راه هوشمندانهاي براي دولت وجود دارد تا بدون هيچ اعمال نفوذي در اين بازار سرمايهگذاري کند.
دومين چالش به ديدگاههاي درباره تکنولوژي ارتباط دارد. چين تکنولوژيهاي جديد را بهعنوان کليدي در جهت ايجاد استاندارد بهتري براي زندگي ميبيند. در مقابل اما آمريکا در صنعت تکنولوژي وابسته به نخبگان است که در آن هر کاربرد مجازي جديد در حوزه IT بهعنوان عاملي براي از بين بردن مشاغل، تشديدکننده تبعيض يا از بين بردن حريم خصوصي، ديده ميشود. با اين اوصاف تعجبي ندارد که تحقيقات نشان ميدهند ۷۸ درصد از شهروندان چين با تاکيد بيشتر براي توسعه تکنولوژي موافق هستند، در حالي که اين رقم براي شهروندان آمريکايي به ۴۹ درصد ميرسد. اگر آمريکا نخواهد که همچنان از چين عقب بماند، بايد بيشتر آمريکاييها به تکنولوژيهاي پيشرفته علاقهمند شده و لزوم استفاده از آنها در زندگي مدرن را بيشتر احساس کنند. در نهايت سومين چالش، سرمايه است.
پيشرفت در بسياري از اين زمينهها نيازمند سرمايهگذاري عمومي است. در چين اما سرمايه، مانع نيست؛ کميته مرکزي دولت چين هر بودجهاي را که براي توسعه تکنولوژي لازم است، تخصيص ميدهد. آمريکا اما همچنان درگير جذب سرمايه در اين حوزههاست. کنگره آمريکا بايد براي غلبه بر قدرت چين، سالانه دستکم ۱۰ ميليارد دلار را براي توسعه کاربردهاي مختلف IT تصويب کرده و اختصاص بدهد. با اين همه، هيچکدام از اينها به معناي آن نيست که آمريکا بايد وجوه بد سياستهاي چين مانند سانسور اينترنت را الگوبرداري کند. در واقع بايد گفت که اگر آمريکا اميدوار است که مانع از رهبري چين در زمينه IT و تکنولوژي بشود، به سياستهاي پوياي بيشتري براي حمايت از کاربردها و راهکارهاي جديد اين صنعت نيازمند است.
ما را در کانال «آخرين خبر» دنبال کنيد