مسخ مجلس؛ دور شدن مجلس از "رأس امور"
صبح نو/ متن پيش رو در صبح نو منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست امروز هشتادودومين سالگرد شهادت آيتالله سيدحسن مدرس به دست مزدوران رژيم رضاخاني است. تقويم، اين روز را به نام روز مجلس به ما نشان ميدهد. ايران از هنگام جرقه مشروطهخواهي تاکنون، 113 سال است که پارلمان دارد. نهاد پارلمان در طول اين مدت، فراز و نشيبهاي زيادي را به خود ديده است.
مجلس بياثر در دوران پهلويها
در دوران حاکميت پهلويها به ويژه در دوران رضاخان، مجلس به ملعبهاي در دست حاکمان و شخص شاه تبديل شد. نمايندگان مجلس عمدتا دست نشاندگان حکومتي بودند که صرفا براي اداي دين ظاهري به مشروطيت، زير سقف پارلمان جمع شده و متظاهر به رعايت قواعدِ حکمرانيِ قيددار ميشدند. در دوران محمدرضا، مجلس وضعيت اسفبارتري هم به خود گرفت. در 12 سال اول حکمراني پهلوي دوم، مجلس در ايران ميان وابستگان سياسي شوروي و بريتانيا و آمريکا تقسيم شد؛ پس از آن يعني پس از کودتاي 28 مرداد سال 32، مجلس در يد قدرت دربار قرار گرفت به گونهاي که محمدرضا در ابتداي دهه 40، مجلس بيستم را منحل کرد و بنا بر به خواست علي اميني، نخستوزير وقت مبني بر تسهيل امور مربوط به اصلاحات ارضي، تا مدتها تعطيل ماند.
سرنوشت مجلس در نظام جمهوري اسلامي
پس از انقلاب اسلامي و در دوران حاکميت نظام جمهوري اسلامي ايران، مجلس بنا بر فرمايش امامخميني (ره) در راس امور قرار گرفت. وظيفه قانونگذاري و نظارت بر اجراي قوانين، دو وظيفه خطيري است که قانون اساسي جمهوري اسلامي برعهده وکلاي ملت قرار داده است. جمهوري اسلامي تاکنون تجربه 10 دوره فعاليت مجلس را داشته است. اين مجالس 10گانه هر کدام ترکيب خاص خود را داشتهاند. مجالس اول و دوم، بهطور قاطع در دست نمايندگان وابسته به حزب جمهوري اسلامي، خاصه طيف راست آن بود. اکثريت قاطع مجلس سوم برخلاف دو دوره قبلي، در اختيار نمايندگان جناح چپ قرار گرفت. ابتداي دهه 70، چپيها متحمل شکست سختي شدند و قافيه را به رقيب راستگراي خود واگذار کردند؛ مجلس چهارم تماما ميزبان نمايندگان ليست جامعه روحانيت مبارز شد. مجلس پنجم يکي از خاصترين مجالس پس از انقلاب است. ترکيب اين مجلس، واجد اکثريت جناح راست و اقليت بهاصطلاح قدرتمند از جناح چپ بود. چپيها در اين مجلس خود را در قالب فراکسيوني تحت عنوان «مجمع حزبالله» به رياست عبدالله نوري متشکل کردند. مجلس ششم همسو با دولت، تماما رنگ اصلاحطلبي به خود گرفت. پس از قهر اصلاحطلبان از صندوقها، مجلس هفتم يکپارچه در اختيار جريان تازه سربرآورده اصولگرايي(راست سابق) قرار گرفت. مجلس هشتم نيز در حضور بسيار کمرنگ اصلاحطلبان، مال اصولگرايان شد.
مجلس نهم تفاوت بارزي با دو مجلس قبلي پيدا کرد. در سال 90 و پس از حصول اطمينان از حضور ناچيز جبهه اصلاحطلبي در انتخابات، تز جديدي در جريان اصولگرايي مبني بر رقابت دروناردوگاهي نضج گرفت. بر همين اساس جبهه پايداري به وجود آمد و با ارائه ليست مستقل، توانست اقليت تاثيرگذار مجلس نهم را به دست بگيرد. اتمسفر سياسي حاکم بر مجلس دهم، خاصتر از دورههاي قبلي بود. اين مجلس سه فراکسيون به خود ديد؛ فراکسيون اميد که اصلاحطلبان را نمايندگي ميکرد؛ فراکسيون مستقلين که ياران علي لاريجاني رييس مجلس را به خود ديد و فراکسيون ولايي که به نوعي ادامهدهنده خط فکري جبهه پايداري در مجلس نهم بود. در اين ميان، مستقلين، اکثريت مجلس بودند و در بزنگاههاي حساس، از دو فراکسيون ديگر يارکشي ميکردند.
مجلس بييال و دم و اشکم
در ميان همه اين 10 مجلس بازخوانيشده، مجلس دهم نقش بيبديلي در کاهش وزن اين نهاد در معادلات حاکميتي داشت. عمده منشا عملکرد ضعيف مجلس دهم، به قرابت و نزديکي قاطبه نمايندگان به دولت تدبير بازميگردد؛ وضعيتي که از آن در ادبيات مصطلح سياسي به «وکيلالدوله» تعبير ميشود. اين شرايط باعث شد تا مجلسيها حتي در بيان درخواست براي استيضاح وزرا نيز به لکنت بيفتند. همين اهمال در حسابکشي از وزرا، موجب آن شد تا دولتيها به محض ترس از لغزش جايگاه خود، از سمت خود کنار بروند. از سوي ديگر عقبنشيني مجلس در برابر دولت، يکي از وظايف اساسي نهاد تقنيني کشور يعني نظارت بر حسن اجراي قوانين را بهطور اساسي زير سوال برده و لوث کرده است. براي بررسي بيشتر اين موضوع يعني تنزل جايگاه مجلس به سراغ جواد عامري، دبيرکل جمعيت ايثارگران رفتيم.
عامري: وزرا از مجلس طلبکار بيرون ميآيند
عامري در گفتوگو با خبرنگار روزنامه «صبحنو»، غلبه مسائل باندي و جناحي بر منافع ملت را بهعنوان يکي از دلايل اصلي ضعف جايگاه نظارتي مجلس عنوان و بيان کرد: بهعنوان مثال، يکسري از نمايندگان مجلس به آقاي زنگنه، وزير نفت درباره جزئيات قراردادهاي مختلف نفتي نامه نوشتند، در صورتي که پس از يکسال و اندي هنوز ايشان به اين نامه جواب ندادهاند. يکسري ديگر از نمايندگان به جاي اينکه به سوالات تخصصي همکاران خود پاسخ بدهند، در نامهاي ديگر به آقاي زنگنه، از ايشان تقدير و تشکر کردند. وي افزود: نمايندگان مجلس به جاي پيشبرد منافع ملت، مدام در پي اين بودند که بيچون و چرا از دولت حمايت کنند چون احساس ميکردند به اين شکل ميتوانند بيشتر در قدرت بمانند.
دبيرکل جمعيت ايثارگران انقلاب اسلامي با اشاره به طرحهاي روي زمين مانده نمايندگان درباره سوخت گفت: دولت به مدت چندين سال، طرحهاي نمايندگان درباره موضوع سوخت و بقيه موضوعات را اجرايي نکرد. اساسا دولت کارها را بدون کار کارشناسي انجام ميدهد اما نمايندگان هيچ سوال و بازخواستي از دولت ندارند. در مجلس دهم، وزرا هر وقت به مجلس ميرفتند، طلبکار بيرون ميآمدند. البته من نميخواهم ميان مجلس و دولت مدام درگيري باشد اما مجلس بايد روي اقدامات دولت نظارت داشته باشد. وي با بيان اينکه مشکل اصلي کشور ما قانونگذاري نيست، بلکه مشکل اصلي ما عدم نظارت بر اجراي قوانين وضعشده است، گفت: وقتي نمايندگان منافع ملت را نبينند، اين بُعد از وظايف مجلس يعني نظارت به مشکل برخواهد خورد. فردي که ميخواهد به مجلس بعدي برود، بايد بداند که بزرگترين وظيفه و مسووليتش نظارت است.
هاشميطبا: مجلس دهم بر زندگي مردم اثرگذار نبود
مصطفي هاشميطبا، فعال سياسي اطلاحطلب در گفتوگو با «صبحنو» درباره عملکرد مجلس دهم، گفت: مجلس، امروز از دو لحاظ در رأس امور نيست يکي از لحاظ تفکري که در مجلس حاکم است و دومين مورد نيز ضعف نظارتي است.
وي افزود: مجلس در برابر تحريمهايي که توسط آمريکا اعمال ميشود بايد قوانين مربوطه را براي عدم تأثير اين تحريمها در جامعه و نحوه عمل دولت تدوين ميکرد، درحاليکه اکثر نمايندگان اصولاً بيشتر به مسائل محلي خود اهميت ميدهند و به فکر رأيآوري مجدد از حوزه انتخابيه خودشان هستند و به موضوعات ملي کم توجهاند.
اين فعال سياسي افزود: طبيعتاً اگر مجلس در برابر فشاري که از طرف دولت آمريکا به کشور وارد ميشود موضع داشت و قوانين و مقرراتي براي حمايت و صيانت از مردم و اقشار کم درآمد و نحوه عمکلرد دولت تصويب ميکرد طبيعتاً دولت هم مجبور ميشد به آن عمل کند اما در اين مورد مجلس خود را کنار کشيد.
هاشميطبا با بيان اينکه مجلس دهم تأثيرگذار در زندگي مردم نبود، خاطرنشان کرد: از لحاظ اعمال نظارت هم مجلس خوب عمل نکرد و نسبت به مسائل غيردقيق بود؛ بنابراين مجلس در رأس امور
نيست.