ايران/
متن پيش رو در ايران منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست
مريم سالاري| تروئيکاي اروپايي دست خود را روي ماشه برجام گذاشته است. آن هم در بحبوحه تلاشهاي پيدا و پنهان براي تحقق بخشيدن به منافع ايران که با خروج يکجانبه امريکا روند دستيابي به آن، مخدوش شد و حالا شرکاي اروپايي برجام راه نجات خود را در تهديد به استفاده از مکانيسم ماشه يعني بازگرداندن خودکار تحريمهاي چندجانبه ميدانند. رحمان قهرمانپور، کارشناس مسائل استراتژيک در گفتوگو با «ايران» درباره اهداف و پيامدهاي اين تهديد سخن گفته است.
کشورهاي اروپايي طرف برجام پس از مواجهه با متوقف شدن تدريجي تعهدات برجامي ايران، به تازگي بر امکان استفاده از مکانيسم ماشه تأکيد کردهاند. هدف از اين تهديد چيست؟
شرکاي اروپايي برجام براي حفظ اين توافق سياست چماق و هويج را در پيش گرفتهاند. از يک طرف چند کشور مهم اروپايي به تازگي به اينستکس پيوستهاند که ميتواند امکان عمليات اين سازوکار مالي را تقويت کند که به نوبه خود تحول مهمي است از طرف ديگر نيز، همزمان سه کشور اروپايي طرف برجام به ويژه فرانسه تأکيد کردند که امکان استفاده از مکانيسم ماشه وجود دارد. من قبلاً هم گفتم برخلاف نظر برخيها معتقدم ممکن است اروپا به سمت استفاده از مکانيسم ماشه برود و امکانش منتفي نيست ولي سياستشان اين است که احساس چماق و هويج را تقويت کنند که ايران به سمت گام پنجم نرود. چون اگر ايران گام بعدي را بردارد، ممکن است شرايط پيچيدهتر شود ضمن اينکه اروپا وضعيت سختي بويژه در خاورميانه دارد و موقعيت آن روز به روز در حال تضعيف شدن است کسي آنها را جدي نميگيرد. از سوي ديگر مشکلات داخلي دارند. صحبتهايي که مکرون انجام داده مبني بر اينکه ناتو دچار مرگ مغزي شده و جواب تندي که اردوغان به او داده است، نشان ميدهد اروپاييها در موقعيت سختي هستند و احساس خودشان اين است که زمان به ضرر آنها پيش ميرود و اگر نتوانند کاري انجام دهند، ممکن است از بازي برجام کنار گذاشته شوند. بنابراين، چنين سياستي اتخاذ کردند. از يک طرف دارند اينستکس را تقويت ميکنند ولي از طرف ديگر امکان استفاده از مکانيسم ماشه را مطرح کردند اما حرفي که آقاي عراقچي زده است و به نظر ميرسد حرف ايران باشد، اين است که برجام ديگر خيلي تضعيف شده است و آنها اميدي ندارند که اروپا بتواند کاري کند.
آيا از نظر حقوقي مانعي بر سر راه اروپا جهت استفاده از اين مکانيسم وجود دارد؟ کشورهايي مانند روسيه و چين امکان وتوي تصميمات آنها را دارند؟
نه امکان وتو وجود ندارد. جملهبندي پيرامون مکانيسم حل اختلافات در برجام خيلي پيچيده است اما ساده آن اين است که اگر اين چند کشور مانند فرانسه و انگليس به شوراي امنيت مراجعه و اعلام کنند که ايران برجام را به صورت فاحش نقض کرده است، درخواست ميکنند که تمديد تعليق تحريمها متوقف شود. امکان رأيگيري که مثلاً روسيه و چين وتو کنند وجود ندارد. برجام يک توافق حقوقي نيست بلکه سياسي است. بنابراين مکانيسم حل اختلاف آن نيز سياسي است. به همين دليل براي تعليق تحريمها رأيگيري انجام نخواهد شد.
مگر قطعنامه 2231 مصوب شوراي امنيت نيست؟
معتقدم در قطعنامه 2231 شرايطي که منجر به وتوي اقدام اروپا شود، وجود ندارد. يعني روسيه و چين نميتوانند اقدام اروپا را وتو کنند. اروپا به صورت اتوماتيک از مکانيسم ماشه استفاده ميکند و روسيه و چين نميتوانند از آن استفاده کنند چون اگر ميتوانستند، تا حالا حرف آن را زده بودند اما تا حالا حرفي مبني بر اينکه اگر اروپا از مکانيسم ماشه استفاده کند، نزده است. مکانيسم حل اختلاف قطعنامه اين گونه است؛ ميگويد اگر يکي از طرفين برجام را به صورت فاحش نقض کرد آن وقت ديگر تعليق تحريمها تمديد نميشود. يعني قطعنامه 2231 قاعدتاً به حالت پيش از امضاي برجام برميگردد.
فارغ از رويکرد حقوقي، آيا ايران در مقابل نقض فاحش برجام از سوي طرف مقابل يعني خروج يکجانبه امريکا از برجام، دست برتر را ندارد؟ منظورم اين است که از نظر سياسي هم نميتوان حقي براي رجوع آنها به مکانيسم ماشه قائل بود؟
حقوق خاصي براي طرفهاي برجام ديده نشده است زيرا ماهيت اين توافق اساساً سياسي است. زماني که مذاکرات برجام در جريان بود، فرض اوليه اين بود که از خروج ايران از برجام جلوگيري کنند. يعني کسي فکر نميکرد که امريکا خارج شود. چون امريکا خارج شد ما ديديم که از حق خودش براي مکانيسم ماشه استفاده نکرد حالا دلايل خودش را هم داشت. به نظر من مهمترين دليلش اين بود که آنها خواستند بگويند که برجام يک توافق سياسي است و نه حقوقي و الزامات سياسي ندارد. درست است که ايران ناقض برجام نبوده است و اين بالاخره در افکار عمومي جهاني ديده ميشود روسها قويتر از گذشته از مواضع ايران حمايت کردند چينيها قويتر وارد صحنه شدند ولي واقعيت اين است که اين مسائل داراي ملاحظات سياسي است. يعني ايران هم حق داشته است در نهايت ملاحظات سياسي تعيين خواهد کرد که مسير حرکت چگونه باشد؛ يعني اگر شما نگاه حقوقي به برجام داشته باشيد، اروپا نميتواند از برجام خارج شود اما اگر نگاه سياسي داشته باشيم، واقعيت اين است که با خروج امريکا از توافق هستهاي، برجام آسيب جدي ديده و امريکا به عنوان يکي از اعضاي آن ناقض اين توافق به شمار ميآيد.
استفاده از اين مکانيسم چه عواقب سياسي براي مناسبات ايران و اروپا دارد؟
کشورهاي اروپايي پس از برجام بار ديگر اين فرصت را به دست آوردند تا بتوانند نقش فعالي در عرصه بينالمللي داشته باشند. اگر اروپا با وجود مشکلاتي که اينک با آنها دست و پنجه نرم ميکند، بار ديگر از پرونده هستهاي کنار رود و از مکانيسم ماشه عليه ايران استفاده کند، مرتکب يک اشتباه استراتژيک ميشود و با دستان خود باعث ميشود موضوع حل و فصل مسأله هستهاي ايران از حالت چندجانبه خارج شده و بار ديگر به موضوعي ميان ايران و امريکا تبديل شود. در واقع اروپا با اين کار نقش خود را از فرآيند حل موضوع هستهاي ايران حذف ميکند.
آيا تهديدات جديد اروپاييها به معناي آن است که مذاکرات جاري از جمله گفتوگو پيرامون طرح فرانسوي مسير خوبي را طي نميکند؟
معناي قويتر آن اين است که شايد اروپا ميخواهد امتيازات بيشتري بگيرد ولي از شواهد برميآيد که مسير ميانجيگري فرانسه جواب نداده است و اين تهديدات فرانسه هم شايد به اين خاطر است.
پيوستن کشورهاي جديد به «اينستکس» و تأکيد بيانيه جديد اروپاييها بر اهميت اضافه شدن اين کشورها به چه معناست؟ حفظ اندک بارقههاي اميد؟
واقعيت اين است ماهيت اينستکس تا الان معطوف به فروش مواد و تجهيزات و کالاهاي معاف از تحريمها به ايران بود؛ يعني شامل کالاهاي کشاورزي است که در ادبيات تحريم به آن کالاهاي بشردوستانه، پزشکي، کشاورزي و نظير اينها ميگويند. درخواست ايران اين است که اينستکس شامل نفت هم شود تا الان طبق آنچه اعلام شده هيچ نوع معامله انتقال پول حاصل از فروش نفت در اينستکس صورت نگرفته است و اين چند کشوري که پيوستند در اين مورد چيزي نگفتند. به بيان ساده اين کشورها حاضرند مواد غذايي کشاورزي و دارويي به ايران بفروشند و معنايش اين نيست که رويکرد آنها عوض شده است.
گفته مي شود که اقدامات تدريجي ايران مبني بر متوقف کردن تعهدات برجامياش خيلي راه گشايشي براي بنبست شکني از برجام به وجود نياورده است. آيا به مرگ برجام نزديک ميشويم؟
به نظر ميرسد اين گامها به تنهايي کافي نباشد و يک سري گامهاي مکمل لازم است که به هر حال تصميمسازان بايد تصميم بگيرند کدام است ولي آنچه ديده ميشود، اين است که شرايط روز به روز پيچيدهتر ميشود و فعلاً چشمانداز روشني براي حل مسأله وجود ندارد.
بازار