خبر ورزشي/ مهدي هژبري- ميگويند استراماچوني از استقلال قرارداد يکميليون دلاري خواسته و ما باور نميکنيم... ميگويند استراماچوني زير تمام قول و قرارهاي قبلياش زده و ميخواهد از محبوبيتش نزد هواداران سوءاستفاده کند و از استقلال باج بگيرد و باز هم ما باور نميکنيم. راستش مدتهاست چيزهايي که درباره استقلال ميشنويم، باورمان نميشود... چيزهايي که درباره استقلال ميشنويم، اصلاً شبيه مشاهداتمان نيست. آنچه ميبينيم، چيز ديگري است؛ آقايان با سوءمديريت خود يک مربي جوان و سربهزير خارجي را به نقطه انفجار رساندند و حالا که او ديگر وعدههايشان را قبول ندارد و براي اجراي قرارداد تضمين کتبي ميخواهد، سعي دارند با خبرسازي درباره خواستههاي او، هواداران را مقابلش قرار بدهند، اما شما که غريبه نيستيد، اگر استراماچوني واقعاً هم خواسته تازهاي در مذاکرات مطرح کرده و خواهان الحاق بند و تبصره جديد به قراردادش باشد، حق دارد. طي چند ماه حضور اين مربي در ايران، بلايي سرش آوردند که مادر بگريد!
استراماچوني يکي مثل کيروش است؛ يک حرفهاي... او اگر چيزي هم ميخواهد، براي خودش نيست، براي تيمش است. مگر کيروش ساختمان و زميني که براي تيم ملي ساخت را با خودش به کلمبيا برد؟ وقتي براي فوتبالمان مربي حرفهاي ميآوريم، رفتارمان بايد مثل حرفهايها باشد. متأسفانه همانطور که با سوء مديريت از کارلوس کيروش يک معترض ناسازگار ساختيم، حالا در حال تبديل استراماچوني به يک شاکي دائمي هستيم. مگر کيروش روزهاي اولي که به ايران آمده بود، با کسي دعوا ميکرد؟ بيتفاوتي و رفتارهاي غيرحرفهاي مديران ما باعث شد کارلوس کيروش ياد بگيرد در فوتبال ايران فقط با داد و هوار ميتواند به خواستههايش برسد. حالا هم خودمان به استراماچوني ياد داديم با قهر و ناز کردن ميتواند از استقلال امتياز بگيرد. اين مربي جوان براي اعتبار خودش و به قصد کار کردن به فوتبال ايران آمد، اما معاملهاي که مديران فوتبال ما با او کردند، شايد باعث شود در رفتارش تجديد نظر کند.
بازار