الجزیره: مسیر مطلوب برای ایران و آمریکا کدام است؟
تابناک/ متن پيش رو در تابناک منتشر شده و انتشار آن در آخرين خبر به معناي تاييد تمام يا بخشي از آن نيست تنشهاي اخير بين ايران و آمريکا، نگرانيهاي زيادي را در سطح منطقهاي و بين المللي به وجود آورده و بسياري از ناظران، تشديد تنشها را به نفع هيچ يک از طرفين نميدانند. در همين زمينه، شبکه خبري الجزيره به نشانههايي از پايان تنشها و تمايل طرفين به ديپلماسي اشاره کرده و نوشته است: اکنون ميدانيم که سپاه پاسداران انقلاب اسلامي (IRGC) به اشتباه موشک را به سمت هواپيماي مسافربري اوکرايني شليک کرد. اينکه فضاي هوايي ايران در زمان چنين تنشها و تهديدهاي تلافي جويانه - که باعث بروز خطاي انساني شد، براي هواپيماهاي غيرنظامي باز بود - نشانه نگراني از ضعف ايران در مديريت چنين بحرانهايي است. اين واقعه هنوز هم ميتواند هشداري باشد مبني بر اينکه فرصت طلبي ترامپ با عواقب پيش بيني نشدهاي براي منطقه همراه است و ميتواند به يک خسارت قابل توجه در زندگي غيرنظاميان منجر شود. حادثه ناگوار هواپيماي ساقط شده، بيش از هر چيزي به ما مي گويد که چگونه تشديد تنش ها در سطح نظامي مي تواند جان غيرنظاميان را با خطر جدي مواجه کند. تراژدي که با ترور ژنرال قاسم سليماني در عراق آغاز شد و با پاسخ تلافي جويانه ايران به پايگاه عين الاسد آمريکا در عراق ادامه پيدا کرد. روشن است که تنش هاي رو به افزايش در منطقه باعث شده که سطح آسيب پذيري آن در حال حاضر زياد شده و منطقه و جهان را در آستانه يک درگيري بالقوه قرار داده است. خاورميانه يکي از قطب هاي عمده حمل و نقل، تجارت و مالي جهان است. تقريباً يک پنجم از نفت جهان از تنگه هرمز عبور مي کند. در حالي که ده ها ميليون مسافر از طريق فرودگاه هاي خليج فارس مانند دبي و دوحه به ساير نقاط جهان جابجا مي شوند. سقوط غم انگيز هواپيما گواهي بر اين واقعيت است که در اين منطقه شلوغ نمي توانيد تنش ها را به حدي گسترش داد که منجر به تلفات انساني نشود. با پيروي از قوانين بين المللي، ايران به عنوان يک کشور با حفظ استانداردهاي بالاتر و تعهد به حقوق بين الملل تلقي خواهد شد؛ در مقايسه با دونالد ترامپ رئيس جمهور ايالات متحده و تهديدهاي وحشيانه وي مبني بر هدف قرار دادن ميراث فرهنگي ايران و شکستن هنجارهاي بين المللي. نه ايالات متحده و نه ايران، هيچ علاقه اي به اين وضعيت ندارند که به يک جنگ تمام عيار تبديل شود. از گزارش ها مشخص است که دو طرف در طول بحران، کانال هاي ارتباطي پنهاني را از طريق واسطه هاي سوئيس حفظ مي کردند تا از بروز خطاهايي که مي تواند منجر به تشديد تنش ها شود، جلوگيري کنند. غريزه ايالات متحده از زمان پس از وقوع انقلاب اسلامي، تکيه بر سوئيسي ها به عنوان يک ميانجي گر قابل اعتماد با ايران بوده است. با وجود اين، در جهت پيشبرد ميانجيگري براي رسيدن به يک راه حل بزرگتر براي حل بحران، دولت هاي منطقه با برخورداري از همه طرف ها مي توانند نقش ارزنده اي داشته باشند. دبي اخيرا پس از احساس ترس از تلافي ايراني، لحن ملايم تري را در برابر تهران در پيش گرفته که اين نشانه مثبتي است. همچنين اين يک علامت مثبت بود که در دوازدهم ژانويه، امير قطر، تميم بن حمد آل ثاني، به تهران سفر کرد و در پانزدهم ژانويه وزير امور خارجه وي، محمد بن عبدالرحمن بن جاسم آل ثاني در تلاش براي آرام کردن تنش هاي بين المللي بود. به طور کلي ايران و آمريکا پس از يک دوره تنش و درگيري خطرناک و هراسناک، اکنون بايد به سمت ديپلماسي حرکت کنند و از سوي ديگر، بايد فضاي بيشتري براي بازيگران منطقه فراهم شود تا روي راه حل هاي ديپلماتيک کار کنند.