هر رهبر، یک مدیر
آخرين خبر/ انتشار اين متن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست. هفته گذشته درباره چند مورد از مواردي که در شخصيت يک فرد به عنوان رهبر سازمان بايد وجود داشته باشد، صحبت کرديم. اما اين هفته به مسئله اي خواهيم پرداخت که دانستن آن وظيفه شما را در قبال کارتان دو چندان مي کند. مهم نيست که شما چه تيمي را با چه تعدادي از افراد اداره ميکنيد.زبان کاري مشترک در تمام مديران موفق در سطح اول جهان، يکي است. در دنياي امروز، ارتباطات حرف اول را مي زند. پس براي ايجاد روندي رو به رشد بايد مديريت سنتي را کنار بگذاريد. در کشورهاي در حال توسعه اي مثل کشور ما، مديريت سنتي با سرعتي زياد، روندي نزولي دارد. بنابراين کساني پيشرو خواهند بود که به سرعت خوشان را با جهان امروز سازگار کنند. به اين موضوع اشاره کرده بوديم که شما به عنوان رهبر گروهتان بايد احساسات اعضا را در دست بگيريد. اگر شما به يک مدير کاري را واگذار کنيد، شايد او بتواند آن وظيفه را تا پايان کار و گرفتن نتيجه مطلوب به خوبي انجام دهد، اما همين که با بحراني مواجه شود، امکان تسليم شدن فرد بسيار بالاست. در چنين شرايط بحراني نياز به يک رهبر با ويژگي هاي خاص رهبري است. بنابراين هر رهبر بايد ويژگي هاي مديريتي نيز داشته باشد در صورتي که يک فرد به عنوان مدير يک سازمان ويژگي هاي يک رهبر را ندارد. يکي از ويژگي هاي مديريتي رهبر، داشتن برنامه ريزي است. چه کاري دقيقا بايد انجام گيرد؟ اگر در جهت برنامه ريزي هايتان عمل کنيد، احتمال ناکام ماندن خودرا تا حد زيادي کاهش مي دهيد. سعي کنيد واقع بين باشيد. مخصوصا در مورد مسائل مالي تمامي جوانب را در نظر بگيريد. به حدس هايتان اعتماد نکنيد. هرجاي کارتان که احساس کرديد روش تان جواب نخواهد داد، به عقب باز گرديد و دوباره برنامه ريزي کنيد و روش مناسب را در پيش بگيريد. از قانون 10-90 استفاده کنيد. به اين معنا که 10درصد از زمان اوليه اي که شما براي برنامه ريزي استفاده ميکنيد، به اندازه90درصد در موفقيت آينده شما هنگام استفاده از آن برنامه تاثير خواهد داشت. کسي از ما هست که چنين فرمولي را دوست نداشته باشد؟ اين نکته را به خاطر بسپاريد که اگر از طريق برنامه ريزي آمادگي قبلي خودتان را بالا ببريد، ازعملکرد ضعيف جلوگيري خواهيد کرد. برنامه هايتان را سازماندهي کنيد. تمامي چيزهايي که براي رسيدن به هدف نياز داريد، روي کاغذ بياوريد. از نيروي کار گرفته تا ميزان سرمايه اي که لازم داريد. کوچک ترين چيز هارا بنويسيد و افکارتان را روي کاغذ وارد کنيد. مراقب باشيد که همين چيزهاي کوچکي که زياد هم مهم به نظر نمي رسند، مي توانند پروژه شمارا با شکست مواجه کنند. اين ضرب المثل انگليسي را با خود تکرار کنيد«چون سم اسبي به ميخ کوبي نياز داشت، يک اسب از دست رفت. به خاطر يک اسب، يک سوار از دست رفت. به خاطر يک سوار، يک جنگ شکست خورد. و به خاطر شکست در جنگ، يک امپراطوري سقوط کرد. و افسوس که چه چيزهايي به خاطر به يک ميخ کوچک از بين رفت.» طبق نظرسنجي هاي انجام شده از کارکنان سراسرجهان، يک مدير خوب ويژگي هايي دارد که به آن ها خواهيم پرداخت. مديران و رئيسان خوب داراي ساختار هستند. يعني افرادي که براي آن ها کار ميکنند، مي دانند که دقيقا چه کاري را بايد انجام دهند و اصلا چرا اين کار را بايد انجام دهند. حتي ميدانند که با چه استانداردي بايد آن را انجام دهند. اين مديران کاملا اعضاي گروهشان را توجيه کرده اند و اين ساختار منسجم را در تيم شان به وجود آورده اند. آن ها به کارکنان شان توجه بسياري ميکنند. اعضاي تيم شما بايد اين احساس را در خودشان حس کنند که شما به آن ها اهميت مي دهيد. فراموش نکنيد که شما براي به جلو رفتن به آن ها نياز داريد و بايد به پيشرفت آن ها کمک کنيد. بهترين رهبران کساني نيستند که پيروان زيادي براي خود به وجود مي آورند، بلکه کساني هستند که تلاش مي کنند از ديگران رهبر بسازند. در واقع هرچه شما مسير را براي ديگران هموارتر کنيد، نردبان موفقيت خودتان را نيز زودتر خواهيد ساخت. نکته ديگري که در مديران سطح بالاي جهان مشاهده شده، اين است که آنان به کارکنان خود آزادي عمل مي دهند. اگر مسئوليتي به کسي واگذار کرديد، نبايد در مسير او قرار بگيريد و نبايد نحوه انجام کار را به او بگوييد و نبايد در شيوه اي که در پيش گرفته دخالتي داشته باشيد. فقط در حد تذکر و کمک هاي مورد نياز، مي توانيد نکاتي را با او درميان بگذاريد. همه افراد دوست دارند در حوزه خلاقيت شان کار کنند. شما به عنوان رهبر و مدير وظيفه داريد اين فرصت را در اختيار آنان بگذاريد. البته فراموش نکنيد که شما بايد از افراد و خلاقيت شان در جهت پيشرفت و رسيدن به اهداف سازمانتان استفاده کنيد. چگونه پيشرفت را در سازمان خود به وجود آوريم؟ چگونه زمينه را براي پيشرفت ديگران ايجاد کنيم؟ reviverگروه روانشناسي صنعتي و سازماني