برای مشاهده نسخه قدیمی وب سایت کلیک کنید
logo
برگزیده
تحلیل ها

اندیشکده بروکینگز: دونالد ترامپ در مورد ایران چگونه فکر می‌کند؟

منبع
انتخاب
بروزرسانی
اندیشکده بروکینگز: دونالد ترامپ در مورد ایران چگونه فکر می‌کند؟
انتخاب/ متن پيش رو در انتخاب منتشر شده و انتشار آن در آخرين خبر به معناي تاييد تمام يا بخشي از آن نيست انديشکده بروکينگز-توماس رايت/ در 6 اکتبر 1980، دونالد ترامپ مصاحبه‌اي با رونا بارت، يکي از مشهورترين روزنامه‌نگاران آمريکايي انجام داد. چند هفته بيشتر از پايان بحران گروگانگيري و پيروزي رونالد ريگان در انتخابات رياست جمهوري بر جيمي کارتر نگذشته بود. گفتني است که در جريان گروگانگيري، ايران 52 ديپلمات آمريکايي براي 444 روز گروگان گرفت.  در ادامه اين مطلب آمده است: اين يک مصاحبه طولاني و پر دردسر در مورد داستان ترامپ تا به امروز بوده، او در آن زمان 34 سال داشت. بارت در جريان اين مصاحبه بار‌ها از ترامپ پرسيد که او براي قدرتمند‌تر کردن آمريکا چه کاري مي‌تواند انجام دهد؟ ترامپ پاسخ داد که آمريکا بايد تبديل به کشوري شود که همه دنيا به آن احترام بگذارند. اين گفتگو بدين شکل ادامه يافت: دونالد ترامپ: .... اوضاع ايران يک مورد خاص است. اينکه آن‌ها گروگان‌هاي ما را نگه مي‌دارند، خيلي مسخره است. به نظر من اينکه آمريکا عقب نشسته و به کشوري مانند ايران اجازه مي‌دهد تا ديپلمات‌هاي ما را به عنوان گروگان نگه دارد، وحشتناک است. صادقانه بگويم که فکر نمي‌کنم آنها اين کار را با کشورهاي ديگر انجام دهند. رونا بارت: احتمالا شما منظورتان اين است که ما بايد با سربازانمان به آنجا برويم و مانند ويتنام اتباع خودمان که ديپلمات هم هستند را نجات دهيم. دونالد ترامپ: بله. به نظر من هيچ ترديدي در اين باره وجود ندارد که ما بايد چنين کنيم. من فکر مي‌کنم در حال حاضر ما يک کشور ثروتمند نفتي هستيم و من معتقدم که بايد اين کار را مي‌کرديم. از اينکه اين تصميم گرفته نشد من شخصا بسيار نااميدم و فکر نمي‌کنم ديگر کسي روي ما حساب کند. همانطور که مورخاني مثل برندي سيمز و چارلي لادمن اشاره کرده‌اند، اين مصاحبه اولين اظهار نظر مشهور ترامپ درباره سياست خارجي آمريکا است. حالا در تاريخ 4 ژانويه سال 2020، يک روز پس از حمله هواپيماهاي بدون سرنشين آمريکا که منجر به ترور قاسم سليماني شد، ترامپ توييتي را منتشر کرده است. يکي از سوالات اصلي درباره حمله آمريکا به سليماني اين است که چرا ترامپ تصميم به انجام اين کار گرفت و اينکه او در آينده چه خواهد کرد. دولت وي سياستي بسيار نادرستي را در قبال ايران آغاز کرد که خروج از برجام، ممنوعيت سفر ايراني‌ها به اين کشور و اعمال تحريم‌هاي حداکثري بخشي از آن بود. در ماه‌هاي اخير اما ترامپ در سمت و سوي ديگري قرار گرفته است. وي حتي پس از حملات سپتامبر به تأسيسات نفتي عربستان، واکنشي نشان نداد و گفت که به جز نفت و داعش به چيز ديگري در خاورميانه اهميت نمي‌دهد. به نظر مي‌رسد وي مي‌خواهد از جنگ به خصوص در سال منتهي به انتخابات جلوگيري کند. وي که از مذاکره با رهبري ايران نااميد شده بود، سعي مي‌کرد با تشويق مکرون رئيس‌جمهور فرانسه به برقراري ارتباط با رئيس‌جمهور روحاني در حاشيه مجمع عمومي ايراني‌ها را غافلگير کند. سوابق تاريخي ما را راهنمايي مي‌کند. انقلاب ايران که به بحران گروگانگيري و انرژي منجر شد، يکي از تجربيات سازنده ترامپ در شکل‌دهي به تفکر او درباره نقش آمريکا در جهان بوده است. در سال‌هاي بعد، او اعتقاد داشت که اصلي‌ترين اولويت آمريکا بايد نفت و کسب احترام در جهان باشد. او از اينکه متحدين آمريکا به اندازه کافي براي اين کشور احترام قائل نيستند، عصباني بود. هنگامي که رهبران خارجي در هواپيما با رئيس جمهور آمريکا ملاقات نکردند هم او عصباني شد. مثلا تنها باري که وي از ولاديمير پوتين نااميد شد، اين بود که به نظر مي‌رسيد او قدرت نظامي آمريکا را دست کم مي‌گيرد مانند زماني که هواپيماهاي روسي کشتي‌هاي آمريکايي را تعقيب مي‌کردند يا وقتي روس ها نقشه‌اي را تهيه کردند که شامل مکان‌هايي بود که در محدوده موشک‌هاي هسته‌اي آنها است. ترامپ از ايران متنفر نيست و تمايل وي براي مذاکره نيز گواهي بر همين موضوع است. ولي در هر حال او نسبت به تحقير آمريکا بسيار حساس است. از نظر ترامپ اتفاقاتي نظير گروگانگيري سفارت آمريکا در تهران در سال 1979 يا حمله به کنسولگري اين کشور در بنغازي ليبي در سال 2012 مي‌تواند اقتدار وي و کشورش را زير سوال ببرد. گزارش‌هاي متناقضي از روند تصميم گيري درباره حمله به سليماني وجود دارد. برخي گزارش‌ها مي‌گويند پنتاگون گزينه‌هايي را کنار هم چيده تا در نظر ترامپ اين بهترين تصميم به نظر برسد. گزارشي در واشنگتن پست با اشاره به همين نکته مي‌گويد: مايک پمپئو و مارک اسپر براي مدتي تلاش کرده بودند تا ترامپ را متقاعد به گرفتن اين تصميم کنند. شايد اين گزارش واشنگتن پست تلاشي از سوي اسپر و پمپئو براي برداشتن فشارها از روي خودشان باشد چرا که بسياري به آن‌ها انگ بي کفايتي مي‌زدند، اما به هر حال يک عنصر ثابت همه گزارش ها اين است که ترامپ تا قبل از حمله به سفارت قصد چنين کاري را نداشت. ترامپ اغلب بعد از اينکه مورد انتقاد قرار مي‌گيرد به سرعت لحن‌اش تهاجمي مي‌شود، حتي اگر اين کار به نفع او نباشد. او پيش‌تر نيز در مورد بحران‌هاي مختلفي اين رويکرد را دنبال کرده است. نکته بد ماجرا اينکه اين عکس‌العمل‌هاي او دقيقا نقطه مقابل خواسته‌اش مبني بر اينکه تصويري مقتدر از خودش و آمريکا نشان بدهد، است. البته اگر ايران به حمله به متحدان آمريکا يا منافع استراتژيک اين کشور در عراق ادامه مي‌داد، احتمالا پاسخ او هم متفاوت خواهد بود. ترور سليماني يک خطاي استراتژيک است. شايد نبود او اکنون باعث رضايت خاطر آمريکا شود، اما بدون شک در بلند مدت به منافع آمريکا آسيب مي‌زند. با اين حال، بسياري از مشکلات جانبي براي ترامپ اندک است. او اهميتي نمي‌دهد که عراق ممکن است نيروهاي آمريکايي را اخراج کند چرا که معتقد است آن‌ها نخست بايد هزينه حضور آمريکا را بپردازند. اگر ايران از برجام خارج شود و سپس ثبات موجود در اين کشور و تهران به هر شکلي از بين برود بازگشت احتمالي داعش يکي از آثار آن است که احتمالا ترامپ نمي‌تواند پيش‌بيني کند. او نمي‌تواند نسبت به اين موضوع که عربستان سعودي خواستار کاهش تنش است، بي‌توجه باشد. حالا از نقض قوانين بين‌المللي و ايجاد يک رويه نادرست در ترور هدفمند مقامات دولتي، بگذريم. به هر حال ترامپ پس از ترور دومين فرد مهم در ايران، در تنگنا قرار گرفته است. اگر ايران با حمله به آمريکايي‌ها واکنش نشان دهد‌، ترامپ خودش را در تگنايي شديد مي‌بيند که به آن پاسخ دهد و اين بي شک خطر جنگ گسترده‌تر را که او مي‌خواهد از آن جلوگيري کند، به همراه دارد. بنابراين او سعي دارد با تهديد به ايران اين کشور را از پاسخ‌تلافي جويانه باز دارد، هرچند که بعيد به نظر مي‌رسد او موفق شود و اکنون به نظر مي‌رسد جنگ همه جانبه با ايران محتمل است. در مصاحبه با بارت، ترامپ درباره جرقه جنگ در خاورميانه صحبت کرد. اين عبارتي مناسب براي خلاصه کردن رويکرد ترامپ نسبت به سياست خارجي است او اميدوار است که اين جرقه جنگ ديگران را تسليم کند. جنگ همه جانبه بين آمريکا و ايران بعيد است، چرا که اين امر به نفع منافع ايران نخواهد بود. ايران ممکن است متحدان آمريکا را به جاي آمريکايي‌ها مورد هدف قرار دهد يا واشنگتن را به روش‌هاي ديگر مثل وادار کردن به خروج از عراق تحت فشار بگذارد. اگر مستقيماً به آمريکايي‌ها حمله کند، ترامپ ممکن است در نهايت دست به عملي مستقيم بزند. با اين حال، اين وضعيت ممکن است به سرعت تبديل به جنگ شود. شکي نيست که ترامپ شخصيتي منحصر به فرد است. او به طور عادي اطلاعات را پردازش نمي‌کند و همواره در معرض تاثير مشاوره‌هاي غلط است. وي يکي از ضعيف ترين و کم تجربه ترين تيم‌هاي امنيت ملي را دارد. او براي جنگ با ايران متحدين زيادي نخواهد داشت، حتي بنيامين نتانياهو، نخست وزير اسرائيل نيز سعي داشت فاصله خودش با اين حمله آمريکا را حفظ کند. به هر حال شکي نيست که اگر او به پيروزي در اين جنگ اطمينان داشت و برايش راحت بود ابايي از انجام آن نداشت تا بلکه اسم خود را در تاريخ ثبت کند.
ما را در کانال «آخرين خبر» دنبال کنيد