سرمقاله فرهیختگان/ خیالتان راحت، راهحل دوپینگی نداریم
فرهيختگان/ « خيالتان راحت، راهحل دوپينگي نداريم » عنوان يادداشت روزنامه فرهيختگان به قلم محمد زعيم زاده است که ميتوانيد آن را در ادامه بخوانيد: تشييع ميليوني شهيد حاجقاسم سليماني که از حيث کميت و کيفيت حضار بيسابقهترين تجمع ايرانيان در چند دهه اخير بود حداقل دو پيام روشن براي جامعه ما داشت؛ اول امکان همگرايي اجتماعي بر سر مشترکات وجود دارد و دوم بخشهاي مهمي از مردم به امکان تغييرات مثبت اميدوارند.در اين شرايط يک نشانه اميدوارکننده براي ما تغيير سوال عمومي جامعه از «چه ميشود؟» به «چهکار بايد کنيم؟» است.ترجمه اين تغيير مهم حرکت از موضع انفعال به موضع فعال است، اتفاق مثبتي که هم بايد از آن صيانت کرد و هم به آن جهت دقيقتري داد و اين شايد مهمترين و فوريتدارترين مساله کشور در شرايط کنوني باشد. سهگانه صيانت از اميد گام اول براي حفظ اين موقعيت و حفظ آوردههاي حماسه شانزدهم دي، تقويت مجموعه اتفاقات و رويدادهايي است که همگرايي ملي حول گفتمان انقلاب اسلامي را تقويت ميکنند، قدم مکمل براي برداشتن اين گام هم طبعا کاستن و مقابله با اقدامات بيثمري است که ميخواهد اين انسجام ملي را حداقلي کند، نام بردن از مصاديق چنين رويکردي خصوصا آنچه در رسانه ملي اتفاق افتاده است، خيلي سخت نيست اما شايد خودش نقض غرض گام اول باشد.گام دوم مقابله با هر آن چيزي است که فضا را غيرحقيقي نشان ميدهد و بين واقعيتها و ادراک عمومي جامعه از واقعيتها فاصله مياندازد.کارويژه اصلي رسانههاي معارض در حال حاضر تمرکز بر همين مساله است، آنها تلاش ميکنند هرکدام با ادبيات خود با ساخت فراواقعيتي منفي از اوضاع، امکان هر نوع تغيير مثبتي را منتفي کنند و جامعه ايراني را به انفعال يا راديکاليسم و انتحار بکشانند.در اين ميان به مسلخ کشاندن رسانههاي خودي مانند آنچه در ماجراي بنزين يا هواپيما اتفاق افتاد، تکميلکننده پازل رسانهاي جبهه معارض است، عدهاي خواسته يا ناخواسته به سمتي ميروند که با خلع سلاح رسانههاي داخلي آنها را از دور رقابت با امپراتوري رسانهاي ضدايراني خارج کنند؛ اتفاقي که حتما دودش به چشم همه مردم ميرود.گام سوم اما تلاش براي واقعيتر کردن راهحلهاست، جامعه ايراني بايد بداند اولا براي آينده چشمانداز روشن است و راه براي انجام تغييرات مثبت بسته نيست، ثانيا اين تغييرات به دست خود ايرانيها انجام ميشود و ثالثا هيچ راهحل سادهسازي شده و يکخطي وجود ندارد. هزينه ناکارآمديها در سبد ايدئولوژي اين روزها ابعاد جنگ ادراکي سنگيني که از سوي طرف غربي مکمل کارزار فشار حداکثري آمريکا شده به حوزههاي متفاوتي از جمله سينما و ورزش هم کشيده شده است، ضريب دادن به انصراف نافرجام تعدادي از هنرمندان از جشنواره فجر و راه انداختن بازي حذف تيمهاي ايراني از جام باشگاههاي آسيا در راستاي اجتماعيسازي اين ايده است که نشان دهد هزينههاي زير بار حرف آمريکا نرفتن تا اين حد بالاست.اينکه جريان معارض و رسانههاي هدفمند و سيستماتيک آنها چنين چيزي را طرح کنند، خيلي دور از انتظار نيست ولي خوب است بدانيم جاهايي اقدامات ايذايي از اين جنس اثر ميکند که پيشتر ناکاراييهاي مهمي رخ داده باشد. با دلايل متقن ميتوان ثابت کرد آنچه در فوتبال رخ داده است حاصل سالها سادهانديشي، کمکاري مديران ايراني با يک مجموعه امنيتي-سياسي به نام AFC است، اين نگاه را ميتوان به حوزههاي ديگر هم گسترش داد. پس راه کاهش هزينه چنين طراحيهايي بالا بردن کارآمدي در بخشهاي مختلف است. سادهسازي ممنوع هم بايد چرخ سانتريفيوژ بچرخد هم چرخ زندگي مردم و با بستن با کدخدا هر دو اينها ميچرخد.اين ايده يکخطي شايد سادهسازيشدهترين کنش سياسي در چند دهه اخير ايران باشد، ايدهاي غيرواقعي و شعاري هيجاني که فقط به درد انتخابات ميخورد و نهتنها دردي را از کشور دوا نکرد، بلکه ريل غلطي را هم بنا کرد که به غلط ميتوان در آن مسائل پيچيده و غامض حکومتداري را در ايدههاي بيسر و ته يکخطي خلاصه کرد و آدرسي غلط داد و به کسي هم پاسخگو نبود و آخرش گفت من فقط همين را بلدم! بدتر از همه اينها ميتوان با انتخاب مسيري غلط، جامعه، اقتصاد و سياست را به سياست خارجي يعني چيزي که خيلي کنترلش به دست خودمان نيست شرطي و همه مردم کوچه و خيابان را به کارشناس ارشد روابط بينالملل تبديل کرد!در نقطه مقابل چنين رويکردي مدل سياستورزي صادقانه و واقعبينانهاي وجود دارد که با تمرکز بر همه روشنيها و نقاط مثبت با اميدبخشي، مشکلات را هم ميبيند و بهجاي ارائه راهحلهاي سادهسازيشده، يکخطي، هيجاني، دوپينگي و اميدوارانه راهحلهاي واقعي ارائه ميدهد.اينکه برخي از معمولي بودن نمازجمعه 27 دي ميگويند شايد به اين خاطر باشد که دنبال راهحلهايي از جنس مناظرات انتخاباتي ميگشتند و نه اينکه بايد قوي شويم! «بايد قوي شويم» و مجلس پيشرو در اينکه با راهبرد «بايد قوي شويم» بهعنوان يکتا راهبرد برونشد از اثرات سادهسازيهاي ناصادقانه، نبايد کليشهاي برخورد شود و بايد در شئون مختلف حاکميتي ظهور و بروز پيدا کند، شکي وجود ندارد.حتما يکي از مجاري تحقق اين راهبرد مجلس پيشرو است، درباره لزوم رقابت ايدههاي نو براي حکمراني بهجاي رقابت ليستهاي کهنه سياسي پيشتر گفتهايم و بعدتر هم خواهيم نوشت، از لزوم تمرکز گروههاي سياسي و فکري بر ارائه فهرست بر مدار کارآمدي خواهيم نوشت و تلاش ميکنيم بگوييم چرا رهبر انقلاب با شرح روايتي از پيامبر اکرم(ص) يادآوري کردند که براي مديريت جامعه اسلامي اگر کارآمد نباشيد حتي تقوا و مباني نظري در حد جناب ابوذر هم کفايت نميکند.