نیوزویک: ترامپ باید یک قدم بزرگ به عقب بردارد
ديپلماسي ايراني/ متن پيش رو در ديپلماسي ايراني منتشر شده و انتشار آن در آخرين خبر به معناي تاييد تمام يا بخشي از آن نيست در چند هفته اخير تنش ها بين واشنگتن و تهران با چنان سرعتي افزايش يافته که اگر دونالد ترامپ حقيقتا درباره بي ميلي خود به درگيري در جنگ جديدي در خاورميانه جدي باشد، بايد براي کاهش تنش ها بيشتر تلاش کند؛ از اعمال تحريم هاي جديد خودداري کند و به توافق هسته اي ايران برگردد.
دنيل آر. دپتريس-نيوزويک/ نزديک شدن وقوع يک فاجعه بين ايالات متحده و ايران در هفته گذشته يک شمشير دو لبه بود. در روي مثبت آن، هر دو کشور به اين نتيجه رسيدند که پايان مسير تنش هاي نظامي بن بست است. اما تنش ها در روابط ايالات متحده و ايران که با 40 سال عمليات پنهاني، انزواي ديپلماتيک و بي اعتمادي فراگير تعريف مي شود، هنوز هم بسيار شديد است.
دونالد ترامپ، رئيس جمهوري ايالات متحده، شامگاه 7 ژانويه با تصميم گيري به خودداري از تلافي حمله موشکي بالستيک ايران به دو پايگاه عراقي مقر نيروهاي آمريکايي تصميم درست را گرفت. حمله موشکي ايران به نوبه خود اقدامي تلافي جويانه در برابر ترور قاسم سليماني، فرمانده نيروي قدس، بود. گستره محدود حمله ايران، نبود تلفات در طرف آمريکايي و اين حقيقت که ايران پيش از عمليات خود به دولت عراق هشدار داده بود، همگي نشان دهنده اين بودند که ايران بيشتر به يک اقدام تلافي جويانه نمادين گرايش دارد. ظاهرا ترامپ پيام را دريافت و متناسب با آن عمل کرد.
اما دولت ترامپ با اعمال تحريم هاي بيشتر عليه ايران مخاطره از بين بردن اندک فرصت باقي مانده براي کاهش تنش ها را ايجاد کرد. او 10 ژانويه با امضاي يک دستور اجرايي، از مجازات هر فرد، نهاد يا دولتي با صنايع عمراني، توليد، معدن و نساجي ايران معامله يا تبادلات مالي داشته باشد، خبر داد. اين يک اقدام اشتباه با پيامدهاي خطرناک است چرا که احتمال يک اتفاق ديگر مشابه افزايش تنش ها را افزايش مي دهد. تا زماني که ايالات متحده از کمپين اعمال فشار حداکثري به عنوان سنگ بناي استراتژي خود استفاده کند، روابط آن با ايران همانند باروت قابل انفجار خواهد ماند.
دولت ترامپ در ماه مه 2018 بر سر اينکه خروج از توافق هسته اي ايران، اعمال مجدد تحريم هاي مالي و تحت فشار گذاشتن اين کشور آن را به تسليم در برابر فهرست طولاني خواسته هاي آمريکا مي کند، قمار کرد. فرضيه اين سياست گذاري ساده بود: هرچه ايراني ها پول کمتري در حساب هاي بانکي خود داشته باشند، ساده تر در برابر ايالات متحده سر خم خواهند کرد. تقريبا بلافاصله مشخص شد که اين فرضيه نادرست است. ايران آنطوري که ايالات متحده پيش بيني کرده بود، تسليم نشد و در صدد تلافي برآمد و به شيوه اي هدفمند شروع به عقب نشيني از تعهدات برجامي کرد. هر چه آمريکا تحريم ها را تشديد کرد، ايران هم بيشتر به اتخاذ رويکرد تهاجمي روي آورد. حملات اخير ايران به پايگاه هاي نيروهاي آمريکايي در عراق يکي از جديدترين اتفاقات در زنجيره اي بودند که ترامپ با اعمال فشار حداکثري آغاز کرد.
اگر سوال اين باشد که آمريکا دقيقا از استراتژي اعمال فشار حداکثري چه چيزي به دست آورده، چيز زيادي براي پاسخ وجود ندارد. نتيجه نااميد کننده است: ايران هر ماه به ذخاير اورانيوم غني شده خود مي افزايد؛ خاورميانه غرق در درگيري هاي نيابتي است؛ چشم انداز مذاکره تقريبا از بين رفته و آمريکا به آستانه يک جنگ بزرگ ديگر در منطقه رسيده است. اصرار بيش از اندازه بر استراتژي اعمال فشار حداکثري که کاخ سفيد دنبال مي کند، يک اقدام خطرناک است که به مرور زمان واشنگتن و تهران را به جاي ناخوشايندي مي کشد.
اعمال فشار حداکثري و کاهش تنش ها با يکديگر در تناقض هستند. پس اين سوال مطرح مي شود که واشنگتن بايد چه مسيري در پيش بگيرد؟
اول اينکه ايالات متحده بايد به مشکل ايران به صورت يک کل نگاه کند و به هر اقدام اين کشور واکنش نشان ندهد. جمهوري اسلامي يک قدرت منطقه اي با اقتصادي تقريبا به اندازه اقتصاد ايالت ميشيگان است. نگراني ها درباره تبديل شدن ايران به هژمون خاورميانه کمي بيش از اندازه است. دوم اينکه کاخ سفيد بايد ديپلماسي را بار ديگر در صدر ابزار سياسي در نظر بگيرد. مقامات دولت ايالات متحده از آمادگي خود براي شرکت در ديپلماسي بي قيد و شرط با ايران صحبت مي کنند، اما هيچ کاري براي به حرکت درآوردن توپ ديپلماتيک در زمين انجام نمي دهند. واشنگتن به جاي خودداري از اعطاي رواديد به وزير امور خارجه ايران، بايد از هر فرصتي براي مذاکره استفاده کند. سوم اينکه دولت ترامپ بايد به شرايط پيش از خروج از توافق هسته اي در ماه مه 2018 برگردد. برجام شايد توافق ايده آلي نبود، اما بزرگترين عامل مناقشه را دست کم به طور موقت از بين برده و فضايي براي بهبود روابط ايجاد کرد. کاخ سفيد بايد يک پيشنهاد ممکن به ايران بدهد: اگر تهران به رعايت کامل تعهدات برجامي بازگردد، واشنگتن هم به آن بازمي گردد و تحريم ها را لغو مي کند. اين مناسبات سريع ترين و ساده ترين راه براي تثبيت روابط ايالات متحده و ايران و ايجاد انگيزه براي مذاکرات جامع تر درباره ساير موضوعات است.
با اين حال، مساله مهم تر براي کاهش تنش ها اين است که ايالات متحده نيروهاي خود را از تيررس ايران دور کند. آخرين چيزي که ايالات متحده به آن نياز دارد، تبديل شدن کمپين اعمال فشار حداکثري به يک فاجعه نظامي است. نگراني ها از جنگ در نتيجه تحولات چند هفته گذشته بايد زنگ هشدار را در گوش دو طرف به صدا درآورده باشد؛ اگر هر دو خويشتن داري پيشه نکنند، چرخه تشديد تنش ها مي تواند به خشونت بينجامد. اکنون که شرايط دست کم در ظاهر اندکي آرام شده، ايالات متحده بايد از فرصت پيش آمده براي ارزيابي مجدد استراتژي خود پيش از منجر شدن آن به آسيب هاي بيشتر، استفاده کند.