قلعه نویی یا دایی؟؛ معادله چند مجهولی نیمکت تیم ملی
نود/ حضور قلعهنويي و دايي و بعد از آنها قطبي در راس کادرفني تيم ملي، بدون هيچ دستاوردي به پايان رسيد. به گزارش وبسايت نود، قلعهنويي يا دايي؟ اين سوالي است که اين روزها در حوالي تيم ملي زياد شنيده ميشود. دو گزينهاي که شايد کمتر کسي بخواهد به يکي از آنها راي بدهد. انتخاب اکثر اهالي فوتبال گزينه سوم يعني مربي خوب خارجي است. گزينهاي که گويا فعلا در دسترس نيست و انتخابها را به همين دو گزينه محدود کرده است. شايد در مقايسه با گزينههاي خارجي نتوان از ميان دايي و قلعهنويي يک نفر را انتخاب کرد اما اگر قرار باشد آمار و شرايط به نفع يکي از اين دو مربي راي بدهد کدام گزينه انتخاب خواهد شد؟ امير قلعهنويي پرافتخارترين مربي ليگ برتر هميشه يک جاي خالي بزرگ در کارنامهاش داشت؛ موفقيت با تيم ملي که هم خودش و هم طرفدارانش اعتقاد داشتند جامهاي رنگارنگش تضميني براي موفقيت در اين چالش است. اين جاي خالي در زمان بدي براي مربي پرافتخار ليگ پر شد. روزهايي که تيم ملي برانکو را بعد از زماني طولاني و باثبات و تا حدود زيادي موفق از دست داده بود. اگرچه برانکو خداحافظي شيريني بعد از پايان جامجهاني نداشت اما جانشيني او کار سختي بود که قرعه به نام قلعهنويي جوان افتاد. قلعهنويي 17 بازي روي نيمکت ايران نشست و 10 برد و 6تساوي و يک باخت را به نام خودش ثبت کرد. باخت او در يک بازي دوستانه مقابل مکزيک با نتيجه 4 بر صفر رقم خورد و در بازيهاي رسمي در 90 دقيقه باختي را تجربه نکرد. اتفاقي که قلعهنويي بعدها بارها و بارها در مصاحبههايش از آن به عنوان بزرگترين نقطه قوت تيمش نام برد و افتخار تيمش را حذف بدون باخت دانست! نکته تيم قلعهنويي نه نتايج به دست آمده که بيشتر کيفيت بازيهاي برگزار شده بود. انتخاب جام ملتهاي 2007 را ميتوان بهترين تورنمنت اين مربي دانست. ايران با کسب 14 امتياز موفق شد بالاتر از کره 11 امتيازي به عنوان تيم اول به جام ملتهاي آسيا صعود کند. در جام ملتها اما نتوانستيم در حد انتظار ظاهر شويم. مقابل ازبکستان يک بر صفر عقب بوديم و با يک کامبک و به سختي 2 بر يک برنده شديم. اين اتفاق مقابل چين افتاد و ابتدا دو گل دريافت کرديم و باز هم يک کامبک سخت که اين بار فقط به يک امتياز منجر شد. در نهايت هم برد مقابل مالزي بسيار نزديک به دست آمد. در شرايطي که اين تيم مقابل حريفان ما باختهاي پرگلي را تجربه کرد. اين نتايج به صعود ايران منتهي شد اما در اولين مرحله حذفي مقابل کره جنوبي تيم ملي بازي کم موقعيتي داشت و در ضربات پنالتي حذف شد. اگرچه در ضربات پنالتي شانس حرف اول را ميزند اما قلعهنويي کاري کرد که ردپايش در اين باخت وجود داشته باشد. او در تصميمي عجيب طالبلو را که آن زمان پنالتيگير خوبي بود جانشين حسن رودباريان کرد و او فقط يک پنالتي را مهار کرد. مهدوي کيا و خطيبي هم پنالتيهايشان را از دست دادند تا قلعهنويي خداحافظي زودهنگامي با تيم ملي داشته باشد. علي دايي دايي به عنوان جانشين قلعهنويي و پس از ماجراهاي طولاني کميته انتقالي به تيم ملي آمد. 15 برد و 6 مساوي و 3 شکست در 24 بازي عملکرد او به عنوان سرمربي تيم ملي بود. دايي هم به عنوان مربي تيم قهرمان صاحب نيمکت تيم ملي شد و در ابتدا شروع خوبي هم داشت. شروع حضور او در تيم ملي همزمان شد با مسابقات غرب آسيا که 4 برد را به همراه داشت و روزهاي طلايي دايي در تيم ملي در همين تورنمنت بود که با قهرماني ايران به پايان رسيد. چالش بعدي اما به آساني اين رقابتها نبود. انتخابي جامجهاني به کابوس دايي و تيم ملي تبديل شد. اگرچه اولين گام ها با تساوي بيرون از خانه برابر عربستان و سپس بردن کره شمالي همراه بود اما در قدمهاي بعدي حسابي با مشکل مواجه شديم. تساوي يک يک برابر اماراتي که پيش از اين بازي، همه بازيهايش را باخته بود با همين نتيجه در رويارويي برابر کره جنوبي در تهران همراه شد. تير نهايي به دوران دايي در تيم ملي اما در تعطيلات نوروز رقم خورد وقتي در خانه به عربستان باخت و تنها چند روز بعد، اخراج شد. شانس صعود تيم ملي به جام جهاني 2010 با اين نتايج به صفر نزديک و نزديک تر شده بود و درنهايت قطبي هم نتوانست چاره کار شود و اولين جام جهاني قاره سياه بدون ايران برگزار شد. دايي با چهارم شدن در گروه 5 تيمي، يکي از بدترين عملکردهاي ايران در انتخابي جامجهاني را رقم زد. حضور قلعهنويي و دايي و بعد از آنها قطبي در راس کادرفني تيم ملي، بدون هيچ دستاوردي به پايان رسيد. تيم ملي ايران با برانکو به نيمهنهايي جامملتها رفت و به جامجهاني هم صعود کرد. زمان کيروش هم دو صعود به جامجهاني و حضور در نيمهنهايي جامملتها به دست آمد اما در دوران اين سه مربي هيچ کدام از اين اتفاقات ثبت نشد. اتفاقي که اعتماد به مربيان داخلي را از بين برد و حالا بعد از کيروش و ويلموتس قرار است بعد از سالها از اين فرمول دوباره استفاده کنيم. اين که دايي به عنوان سرمربي انتخاب شود يا قلعهنويي تفاوت چنداني نميکند. مهم اين است يکي از اين دو مربي بتواند خاطرات بد گذشته را پاک کرده و اعتباري مجدد براي مربيان داخلي در تيم ملي دست و پا کند.