سرمقاله وطن امروز/ «نه» بزرگ ملت به غربگرایی
وطن امروز/ « «نه» بزرگ ملت به غربگرايي » عنوان يادداشت روزنامه وطن امروز به قلم سيداميرحسين قاضيزاده است که ميتوانيد آن را در ادامه بخوانيد: ملت ايران امروز از انحراف غربگرايانهاي که در جريان انقلاب در اين ۴۰ سال گذشته شکل گرفته، به يک انقطاع تاريخي رسيده است. نسخههاي متعددي که غربگرايان به ملت ايران ارائه کردند، يکي پس از ديگري شکست خورد. اين فرصت و آرمانشهر گام دوم انقلاب يعني انقطاع از يک سو و اميد از سوي ديگر، فرصتي تاريخي براي ملت ايران فراهم کرده است تا نسخههاي بدلي را کنار گذاشته و توسط افراد واقعا انقلابي، معتقد، متدين، عاقل و داراي دانش و مهارت کافي، براي اداره کشور و تحقق آرمانهاي گام دوم انقلاب هم مدل، هم برنامه و هم عمل مناسب ارائه کنند. نبايد اين فرصت به دعواهاي جناحي بر سر پستهاي مديريتي و اختلاف بر سر اينکه من بهترم يا تو بهتري و اينکه اين کرسي به چه کسي برسد و آن کرسي سهم چه کسي باشد تبديل شود. زنده نگه داشتن دعواهاي قديمي و ادامه آنها فرصت باقيمانده را از دست ما خواهد گرفت. ما اصلا فرصت نداريم، دير است و خيلي سريع و قوي و روشن بايد رو به آينده حرکت کنيم. کشور نياز به يک انقلاب اساسي در سازوکارهاي خود دارد. با اين روش اداره مجلس و دولت، انقلاب اسلامي عقيم ميماند؛ ما نه نياز به تغيير آدمها، بلکه نياز به تغيير رويکردها، برنامهها، سازوکارها و در نهايت يک انقلاب همهجانبه در ديوانسالاري کشور داريم و اين امر بايد از مجلس شروع شود. اصلاح و انقلاب در مجلس آغاز انقلابهاي درون نظام است. اين رويکرد انقلابي بايد نسبت به خود مجلس اتفاق بيفتد. بايد اين نياز و ضرورت فهميده شود. نگرانيم برخي دوستان بر سر دعواي اينکه چه کسي چه مسؤوليتي را قبول کند وظيفه تاريخي خود را فراموش کنند. ما تجارب بسياري را در مجلس کسب کرديم و خواستههاي مردم روشن است، مدل اصلاح نيز معلوم و مشخص و تهيه شده است؛ فقط نياز به اقدام داريم. نياز به اجماعسازي بر سر مدل وجود دارد که در اصل اين امر مخالفتي وجود ندارد، ممکن است به بحث و نظر نخبگاني نياز باشد که در اين مسأله هم مشکلي وجود ندارد اما بايد ابتدا با يک تفکر انتقادي به نسبت قله انقلاب اسلامي، مجلس را اصلاح کنيم سپس سراغ اصلاح دولت و ساير دستگاهها برويم. بايد قبل از آنکه به ديگران بپردازيم به اصلاح خود بپردازيم. مجلس بايد از حالت غيرمردمي خارج شده و مردمي شود. مجلس از حالت غيرانقلابي بايد به حالت انقلابي تبديل شود. مجلس بايد از حالت نظارتي غيرفعال خارج شده و به کنشگر فعال تبديل شود. نسبت مجلس و دولت بايد بازتعريف شود، امروز نسبت مجلس و دولت مطابق قانون اساسي نيست، مجلس قسمتي از دولت است، مجلس در برابر بودجه و لوايحي که دولت ارائه ميدهد منفعل عمل کرده، گاهي برخي مسائل ديده شده و اقداماتي صورت ميگيرد اما اينها کافي نيست. بايد در يک سال و نيم باقيمانده از دولت با حفظ و کنترل شرايط کشور و تلاش براي بازگرداندن دولت به ريل اصلي، مقدمات روي کار آمدن يک دولت حزباللهي، انقلابي و جوان را فراهم کنيم. کار اين مجلس بويژه در 2 سال اول بسيار سنگين است، چرا که بايد براي برگرداندن ريل منحرفشده دولت به مسير انقلاب تلاش کند. نمايندگان تازهوارد و نمايندگان قديمي بايد ضرورت اين مسأله را بخوبي درک کنند، در غير اين صورت نميتوانند هدايتگر بقيه و اصلاحکننده امور کشور باشند. بايد منتخبان مردم قبل از شروع به کار مجلس با هم تبادلنظر کنند تا از همان روز اول مجلس در 7 خرداد 99، داراي برنامه روشني باشيم. پيشنهادهايي وجود دارد که ميتوانيم با ارائه آنها مشارکتطلبي کرده و اصلاح کنيم تا بعد از اجماع عملياتي شود؛ وقت ما بسيار است، کم فقط 3 ماه! راهيافتگان به مجلس مراقب باشند سرمست از پيروزي نشوند. شايد نميدانند بار اين مسؤوليت چه بلايي به سرمان ميآورد. فضا، فضاي سرمستي نيست. در يکي از خطيرترين دورههاي تاريخ انقلاب اسلامي، يکي از سنگينترين بارهاي ممکن بر دوش جبهه انقلاب گذاشته شده است، درست به خطيري دوره اول انقلاب که ضدانقلاب در داخل کشور جنگ مسلحانه ميکرد، زماني که رئيسجمهور خائن بود، دشمن خارجي تا پشت دروازههاي اهواز جلو آمده بود، تجزيهطلبان هر تکه از خاک ايران را جدا ميکردند، زماني که دعواهاي مذهبي در کشور وجود داشت. کدام پيروزي و سرمستي؟! راهيافتگان به مجلس بايد آماده شهادت باشند، بايد اينگونه پاي در ميدان بگذارند، اگر غير از اين را فهميده باشند هم خود را خسرالدنيا و الآخره ميکنند و هم بلايي بر سر جمهوري اسلامي ميآورند که جبرانناپذير خواهد بود. مردم از ما انتظار دارند، ميگويند ما راي به جريان انقلابي فعال در ميدان داديم، بيش از اين چه کار بايد ميکرديم که نکرديم؟! سرمان را بالا بگيريم و به اشاره دست ولي خدا نگاه کنيم، نه جلوي پاي خودمان را؛ ببينيم ولي خدا به کجا اشاره ميکنند. مجلس يعني نمايندگان، اگر ۱۵۰ نماينده از ۲۹۰ نفر آنها اينگونه فکر کنند، ميشود به مجلس آينده اميدوار بود. دعوا نتيجهاي ندارد. راهيافتگان به مجلس بزودي با مسؤوليت خود آشنا ميشوند، خواهند فهميد چه مسؤوليتي بر دوش آنها گذاشته شده است. مسير، مسير گذشتن از تعلقات و چسبيدن به ولي خداست. وحدت نبايد بر سر تقسيم قدرت باشد، بايد سر را بالا گرفت و به اشاره دست ولي خدا توجه کرد. در اين مسير بايد با تمام قوا وحدت کرد و به صورت جهادي در ميدان و آماده شهادت باشيم. انقلاب ما امروز چمران و حاجقاسم ميخواهد؛ منعطف، متفکر، جهادي، انقلابي، ازخودگذشته، آماده شهادت، غيروابسته و آزاد از همه تعلقات. نياز امروز انقلاب، مدل حاجقاسم است. امروز مسأله ما اصلاحطلبان نيستند، مسأله امروز ما بقا و رشد نظام اسلامي است، انقلاب اسلامي در گردنه يک پيچ تاريخي است. در 4 سال گذشته مجلس دست «افراد اشتباه» بود اما امروز مردم ميگويند مجلس را به دست نيروهاي انقلابي سپرديم. مسأله اميد مردم است؛ با اميد مردم چه خواهيم کرد؟