سرمقاله خراسان/ میان 2 کرونا!
خراسان/ « ميان 2 کرونا! » عنوان يادداشت روز در روزنامه خراسان به قلم سيدصادق غفوريان است که ميتوانيد آن را در ادامه بخوانيد: شايد اگر کشورها 10 سال قبل گرفتار «کرونا» مي شدند، به ميزاني که امروز از آن مي ترسند، نمي ترسيدند.يکي از بدترين خاطرات ما از «فضاي مجازي» به طور قطع همين روزها در حال رقم خوردن است. حتما شما هم در اين موضوع با ما هم درديد و برايتان اين حالت پيش آمده که پيام هاي ارسالي و محتواي صفحات افراد در فضاي مجازي شما را خسته و کلافه کرده است.اين روزها انبوهي از پيام ها، توصيه ها و دلسوزي هاي درهم و برهم در فضاي مجازي در حال انتشار است که به طور طبيعي منابع و محتواي مفيد هم در اين بلبشو گم شده است.اين وضعيت امروز جامعه، ما را ميان دو کرونا قرار داده است: 1 – ويروس کرونا 2019 يا (COVID-19) که از خفاش به انسان منتقل و از شهر ووهان چين به جهان صادر شده و کم وبيش در حال گسترش است، مشخصات اوليه اش شبيه آنفلوآنزاست، و به دليل سرعت انتقال و نبود داروي درمان، طي دو ماه گذشته حدود سه هزار قرباني گرفته است. 2 - «کرونا»يي که فضاي مجازي در حال ساختن آن است. بيماري يا ويروسي با حجم وسيع اطلاعات سياه و سفيد درباره اش که ديگر هيچ راهي براي تشخيص درست و غلط آن وجود ندارد. دلهره از کدام کرونا؟ به طور قطع نمي توان حال و روز پراز ترس و دلهره اکنون بخش قابل توجهي از جامعه را نديد و کتمانش کرد اما واقعيت اين است که اين حالت اضطراب محصول همان کرونايي است که فضاي مجازي آن را ساخته است_که البته نقش اطلاع رساني ناقص و ضعيف مسئولان در آن بي تاثير نيست - و الا ويروسي که متخصصان از آن سخن به ميان آورده اند، با رعايت دقيق اصول و آداب بهداشتي چندان هم نمي تواند دلهره آور باشد مگر اين که به هر نحو تصور کنيم ما حتما مبتلا مي شويم و خيلي زود هم از دنيا مي رويم. بماند که البته «مرگ» حق است و سرانجام يک روز به سراغمان خواهد آمد چه زود يا دير. ناخودآگاه در حال ترسيدن هستيم بنابراين آن چه به نوعي امروز بلاي جانِ بخشي از جامعه شده، ترس و دلهره اي است که از کشاکش اخبار و محتواي درست و غلط فضاي مجازي پديده آمده و ناخودآگاهمان را اسير و گرفتار خود کرده است. به طور قطع اکنون هيچ قصد آن نداريم که نبود «پروتکل جامعه اطلاع رساني در بحران» را در کشور توجيه کنيم و آسيب هاي موجود اين روزها را تنها به نحوه استفاده کاربران از فضاي مجازي محدود و معطوف کنيم که بي شک «نقص و وجود ابهام» در نحوه اطلاع رساني آغازين اين پديده بر برخي کم اعتمادي ها به متوليان امر و رجوع به هر خبر و تحليل در فضاي مجازي دامن زده است. گروهي که اين روزها کم پيدا شدند به هر روي اين روزهاي کرونايي که در انتهاي سالي پر از حوادث و اتفاقات سراغ ما آمده در شرايطي در حال گذر است که جاي خالي روانکاوان و متخصصان روان شناسي به شدت احساس مي شود. همه ما اين ساعات و لحظه ها در حال مرور محتوا و اخبار تکراري هستيم؛ اطلاعاتي که حتي در بازه هاي کوتاه برايمان کم اهميت مي شود اما کيست که نداند همه ما در اين شرايط نيازمند بازيابي روحي و رواني هستيم و بيش از هر زمان ديگري نيازمنديم که بدانيم چگونه مي توانيم خودمان و اطرافيانمان را در شرايط ايده آل روحي قرار دهيم. به طور قطع در اين ميان جايگاه رسانه ها و رسانه ملي، نقشي بي بديل است که اي کاش اين «رسانه ملي» آگاه بود به نيازهايي که بايد اين روزها بدان مي پرداخت...