سرمقاله فرهیختگان/ نگاهی به مواجهه مدیریتی با کرونا
فرهيختگان/ « اجسام از آنچه در ميکروسکوپ به نظر ميرسند کوچکترند! نگاهي به مواجهه مديريتي با کرونا » عنوان يادداشت روزنامه فرهيختگان به قلم سعيد نجبا و محمد آزادي(اعضاي هسته سلامت مرکز رشد دانشگاه امام صادق(ع)) است که ميتوانيد آن را در ادامه بخوانيد: مديريت بيماريهايي نظير «کرونا» ابعاد گوناگوني دارد که توجه متعادل و متوازن به يکايک آنها براي مديران ردهبالاي نظام سلامت ضروري است. براي مثال شناخت درست بيماري، برنامهريزي مقابله با شيوع، پيشبيني و مهياسازي منابع مورد نياز، پيشگيري از طريق اطلاعرساني و آموزش، بررسي و پيگيري موارد مشکوک، مراقبت و درمان افراد گرفتار و آمادگي رويارويي با تبعات احتمالي فردي و اجتماعي، ازجمله اين ابعاد بهشمار ميرود. اما مهمتر از موارد مذکور، جاري بودن نگاهي کلان و جامع در مديران است که بتوانند حتي در پيچيدهترين و مبهمترين شرايط نيز همه ابعاد لازم را با هم در نظر بگيرند و اهداف، برنامهها و اقدامات را همراستا کنند. چراکه تجربه موارد مشابه نشان داده، توجه بيش از حد به برخي جوانب و غفلت از جوانب ديگر، نتيجهاي جز گسترش و تشديد بحران در پي نخواهد داشت. بنابراين کوچکترين اقدامات هر بعد بايد دائما در نسبت ديگر ابعاد سنجيده شود. يکي از ابعاد مهم در مديريت بيماريهاي همهگير، شناخت صحيح آن است. در اين چند روز بارها شاهد بوديم که پزشکان به اتفاق ميگويند کرونا در بسياري جهات ضعيفتر از انواع آنفلوآنزا است. سوال اينجاست که اگر يک ويروس معمولي است چرا ميتواند تا اين حد بغرنج شود و کشور را به تعطيلي بکشاند؟ چرا سخن پزشکان و متخصصان ما تاثيري ندارد؟ چرا بهت و نگراني را به وضوح در چهرههاي مردم ميتوان ديد؟ پاسخ اين است که کرونا درواقع دو ويروس است! يک ويروس معمولي موسوم به کوويد-19 مربوط به بدن انسان، به همراه يک ويروس خطرناک فکري و اجتماعي به نام هراس. هراس با ترس متفاوت است. ترس واکنش طبيعي و فردي نسبت به رخدادهاي محيطي و جهت محافظت شخصي ضروري است، اما هراس که بهراحتي از سطح فردي به سطح اجتماعي منتقل ميشود، اصلا طبيعي نبوده و مذموم است. هراس نگراني اغراقآميز و وسواسگونهاي است که نهتنها آمادگي مقابله با مخاطرات را افزايش نميدهد، بلکه سيستم ايمني بدن و امنيت جامعه را تضعيف ميکند. مطمئنا اگر کرونا را اينگونه درک کنيم، اقدامات مديريتي ما متفاوت خواهد بود.بدونشک مبارزه با ويروس کوويد-19 در تخصص پزشکي است؛ لذا آموزشها و توصيههاي بهداشتي عزيزان متخصص اين حوزه بايد کاملا جدي گرفته شود. اما وظيفه مديران براي مقابله با ويروس هراس چيست؟ آيا بايد لحظهبهلحظه احکام مسئولان مختلف کميته مبارزه با اين بيماري را امضا کرد؟ آيا بايد در راستاي شفافيت، گزارش منظم و دقيق از آمار ابتلا منتشر شود؟ آيا تصميم به تعطيلي مدارس و دانشگاهها و... تا پايان تعطيلات نوروز بگيرند؟ يا همه شهرهاي درگير ويروس را قرنطينه کنند که نگراني شهرهاي ديگر برطرف شود؟ يا دهها گزينه ديگر براي اقدام. بايد توجه داشت که خرده واکنش نسنجيدهاي ميتواند ويروس هراس را تحريک کند. حتي همين که در هر ساعت از شبانهروز گفته شود از کرونا نترسيد يا با فونت درشت و مشت گرهکرده نوشته شود: #کرونا_را_شکست_ميدهيم، موجب دميدن در بادکنک کرونا و هراس از آن ميشود. اگر مديران درمورد محتوا و چگونگي انتقال اطلاعات به جامعه برنامه نداشته باشند، چارهاي جز غوطهور شدن در جريانهاي ايجادشده توسط اشتباهات خود و غرضورزيهاي ديگران نخواهند داشت. در اين ميان رسانهها و شکل خاص امروزي آن يعني شبکههاي اجتماعي به شيوه متفاوتي نقشآفريني ميکنند. به اذعان سازمان جهاني بهداشت مساله شايعات منتشرشده از بستر همين شبکههاي اجتماعي تبديل به يکي از چالشها و مخاطرات جديد در سلامت عمومي شده است.1 تصويري که رسانهها از طريق يک کليپ کوتاه چند ثانيهاي ميسازند بسيار عميقتر و اثرگذارتر از ساعتها بحث و گفتوگو است. هنوز هم کرونا قطعه فيلم فردي را به ذهن خيلي از ما متبادر ميسازد که ظاهرا سالم است و کار روزمرهاش را انجام ميدهد و ناگهان با صورت به زمين ميخورد؛ يا پرستاراني که از شدت خستگي کنار هم از هوش رفتهاند. بعضي هم منتظر چنين موجهايي هستند تا سواري بگيرند و بر فراز آن در طبل ناکارآمدي بکوبند و همه را به بيعرضگي و کمکاري متهم کنند. عدهاي هم دروغ ميپردازند يا با چند حرکت ساده با تلفن همراه خود، ندانسته در دروغپراکني شريک ميشوند. نمونه اين معضلات در سالهاي اخير کم نبوده و گويي هنوز هم تصميمي براي سياستگذاري درخصوص اين چالشها و هدايت افکار عمومي وجود ندارد. مسئولان امر بايد باور داشته باشند که نبايد از کوويد-19 هراسيد. رسيدن به اين باور کادر ارائه خدمات و مردم را دلگرم خواهد کرد و ديگر نياز به سخنراني دائمي نيست. در هفته اخير، مرکز پيشگيري و کنترل بيماريهاي چين گزارشي را منتشر کرده است که اطلاعات دموگرافيک بيش از 70 هزار نمونه را مورد تجزيه و تحليل قرار دادهاست.2 در اين گزارش تصريح شده است که بهرغم شيوع بسيار سريع، ويروس کوويد-19 در 81 درصد موارد خفيف بوده و در کل، نرخ مرگومير آن بسيار اندک و نزديک به 2.3 درصد است. در ميان موارد منجر به مرگ نيز اکثر اين افراد در سنين کهولت بوده يا مبتلا به برخي از بيماريهاي زمينهاي بودهاند. اگرچه جامعه ايران مسير کهنسالي را در پيش گرفته اما هنوز جوان و نيرومند است. لذا قطعا جاي نگراني بيمورد درمورد وخامت و همهگيري نيست. محکمترين شاهد بر اين استدلال نيز مرور وضعيت کشور ما در آنفلوآنزاهاي اخير است که بدون اين همه هياهو و جنجال کنترل شد. اگر بزرگنمايي ميکروسکوپ هراس از مجموعه کرونا حذف شود، ديگر بيماري عجيبوغريبي بهنظر نميرسد و با مراقبت برطرف خواهد شد. موضوع مهم ديگري که خاص کرونا نيست اما در آن بهوضوح ديده ميشود، رويکرد مديران نظام سلامت به مساله بهداشت است. در حال حاضر اغلب تريبونها و توصيههاي بهداشتي بر حداقل کردن تعاملات، رعايت فاصلهها و شستوشو متمرکزند. با اندکي تأمل و درنگ به فرض اينکه هرکدام از ما بخواهيم آگاهانه و فعالانه از خطرات احتمالي طول روز پيشگيري کنيم، زندگي طبيعي ما مختل خواهد شد. گويي فراموش کردهايم که بدن ما تا به امروز خيلي از کارها را خودش انجام داده است بدون اينکه ما آنها را حس کنيم. بهداشت خيلي خوب است اما نه با رويکرد منفعلانه و از موضع ضعف. کمي دورانديشانهتر مساله را ببينيم و توصيههايي داشته باشيم که بدن ما را در مقابل همه تهديدات مقاومتر کند. اين روزها کسي از تاثير کمتحرکي، الگوهاي نامناسب تغذيه و... بر سيستم ايمني بدن صحبت نکرد. شايد اين بيماري بتواند تلنگري باشد که وقت توجه عملياتي به اصلاح سبک زندگي فرا رسيده است. در چنين مواقعي حرفشنوي و تبعيت مخاطبان نيز خيلي بهتر از قبل خواهد بود. در پايان نگاهي هم بيندازيم به منشأ ويروس که اين روزها حرف و سخن از آن بسيار است. برخي چينيها را براي خوردن هر شيء متحرکي ملامت ميکنند و برخي ديگر اين ويروس را يکي از سلاحهاي جنگ اقتصادي عليه چين و کشورهاي ديگر برميشمرند. کاوش اين موضوع بايد در همين بحبوحه توسط متخصصان امر آغاز شود. فقط دو نکته درمورد صفر نبودن احتمال فرضيه دوم مطرح است؛ نکته اول اينکه سياستمداران آمريکا بارها بهصورت مستقيم و غيرمستقيم به تشکيل داعش اعتراف کردهاند3 و همگان به چشم خود ديدند که در راستاي منافع خود هيچ ابايي از کشتار فجيع مردم بيگناه و مظلوم به روشهاي گوناگون ندارند. جالب اينکه داعش هم با هراس توانست تا اين حد پيشروي داشته باشد (ر. ک. ماجراي پايگاه هوايي اسپايکر). و نکته دوم اشاره به پروژه سده آمريکايي جديد4 ايالات متحده است. در گزارش «بازسازي پدافندهاي آمريکا» از اين پروژه گزارهاي آمدهاست که شکلهاي پيشرفتهاي از جنگهاي بيولوژيک -که بتواند ژنوتيپهاي خاصي را هدف قرار دهد- ميتواند از جنگ بيولوژيک به يک ابزار مفيد سياسي تبديل شود.5 تحقيقات گسترده کشور آمريکا درباره اين موضوع نيز بر کسي پوشيده نيست. لذا محتمل دانستن جريانهايي از اين قبيل ميتواند نگاه دولتمردان در مواجهه با آن را متفاوت سازد. پينوشتها: 1. Manageing Epidemics, 2018 2. The Epidemiological Characteristics of an Outbreak of 2019 Novel Coronavirus Diseases (COVID-19) — China, 2020[J]. China CDC Weekly, 2020, 2(8): 113-122. 3. https://www.youtube.com/watch?v=RNha3nabZeI 4. PNAC 5. Rebuilding America’s Defenses - Strategy, Forces and Resources For a New Century