جایگزین برجام روی میز سناتورها
دنياي اقتصاد/ متن پيش رو در دنياي اقتصاد منتشر شده و انتشار آن در آخرين خبر به معناي تاييد تمام يا بخشي از آن نيست پس از ديدار خبرساز کريس مورفي، سناتور دموکرات آمريکايي و محمدجواد ظريف در نشست امنيتي مونيخ، حالا واشنگتنپست خبر ميدهد که رابرت منندز و ليندسي گراهام، دو سناتور تندروي ديگر نيز پيشنويس طرحي را براي قرار گرفتن واشنگتن بر مسير ديپلماسي با ايران در دست تهيه دارند. بر اين اساس قرار است فاز نخست توافق مزبور معطوف به نگرانيهاي هستهاي باشد که علاوه بر ايران شامل کشورهاي عربي حاشيه خليجفارس نيز خواهد شد و در مرحله دوم نيز ايران و آمريکا به پاي ميز مذاکره بروند تا بتوانند با حلوفصل اختلافات خود به يک توافق جامع دست يابند.
به گزارش گروه اقتصاد بينالملل روزنامه «دنياياقتصاد»، روزنامه واشنگتنپست در گزارشي به تلاشهاي سناتورهاي آمريکايي براي کشاندن واشنگتن و تهران به ميز مذاکرات پرداخت و نوشت: ديپلماسي هستهاي آمريکا با ايران به يک مانع برخورد کرده است. دو سناتور ضدايراني از هر دو حزب آمريکا در تلاشي هماهنگ بهدنبال ترسيم طرحي هستند که اعتقاد دارند ميتواند منجر به يک توافق بهتر شود. اين درحالي است که آنها بتوانند همکاران خود در سنا و البته دونالد ترامپ را متقاعد سازند که چنين طرحي ميتواند سرآغاز يک مسير ديپلماتيک باشد.
کريس مورفي، سناتور ارشد دموکرات تنها سناتور آمريکايي نيست که بهدنبال اعمال ديپلماسي با ايران است و در اين راستا نيز پيشتر درحاشيه کنفرانس امنيتي مونيخ با محمدجواد ظريف، وزيرخارجه ايران ديدار کرده است. اکنون سناتور ليندسي گراهام از جمهوريخواهان ضدايراني و رابرت منندز، سناتور دموکرات که البته از ابتدا نيز مخالف با برجام بوده است، به تازگي و در ديداري با برخي از رهبران اروپايي درحاشيه نشست امنيتي مونيخ، پيرامون برنامههاي جديد خود براي نيل به يک توافق هستهاي گفتوگو کردند که علاوه بر واشنگتن و تهران، متحدان آمريکا درحاشيه خليج(فارس) نيز در آن عضو باشند. اين دو سناتور در هواپيمايي که از کنفرانس امنيتي مونيخ درحال بازگشت به واشنگتن بوده به خبرنگار روزنامه واشنگتنپست گفتهاند که هم اکنون درحالحاضر مشغول کار بر قانوني هستند که جزئيات برنامه مذکور در آن لحاظ شده باشند.
در واقع ايده منندز و گراهام آن است که ايالاتمتحده ميتواند يک توافق هستهاي جديد را همزمان به ايران و کشورهاي عربي حاشيه خليج فارس پيشنهاد دهد. نخستين بخش اين توافق قرار است اطمينان حاصل کند که ايران و ديگر کشورهاي اين منطقه دسترسي لازم را به سوخت هستهاي براي مصارف صلحآميز و تامين انرژي خواهند داشت. در ازاي اين تضمين سوخت رساني هستهاي، هم ايران و هم کشورهاي حاشيه خليج فارس بايد از امکان غنيسازي داخلي اورانيوم براي هميشه صرفنظر کنند.
اين گزارش در توضيح بيشتر جزئيات اين توافق مينويسد: البته ايران داراي ظرفيت غنيسازي عظيمي است که در طرف مقابل کشورهاي عربي خليجفارس از چنين امکاني برخوردار نيستند. اما ايران نيز ميتواند در ازاي موافقت با اين طرح، خود را از بخشي از تحريمها رها کند. پس از آن ايران و آمريکا پاي يک ميز مذاکره مينشينند تا براي نيل به يک توافق جامع که شامل محدود ساختن برنامه موشکي ايران و فعاليتهاي منطقهاي اين کشور در ازاي رفع گسترده تحريمها است تلاش کنند. در نهايت نيز توافق نهايي پس از تصويب شدن در سناي آمريکا به يک معاهده لازمالاجرا بدل ميشود تا ايران اطمينان يابد که روسايجمهور آتي آمريکا آنگونه که ترامپ از توافق برجام اوباما خارج شد، امکان خروج از آن را نداشته باشند.گراهام در اين باره ميگويد: «معتقدم که توافق هستهاي کنوني با ايران از اساس خود دچار نقصهاي شديدي است اما اين به منزله پايان قصه نيست. هدف آن است که به ايران انرژي هستهاي بدون غنيسازي اعطا شود. در اين صورت آنها ميتوانند به انرژي هستهاي موردنظر خود دست يابند و جهان نيز هرگز نگران يک «بمب اتمي» نخواهد بود، چراکه ساخت بمب تنها در صورتي ممکن است که بتوان غنيسازي کرد»
براساس اين طرح، سوخت هستهاي که براي ايران در نظر گرفته خواهد شد در خارج از منطقه ذخيره ميشود و يک کنسرسيوم بينالمللي نيز ميتواند بر عرضه آن نظارت کند. اين طرح شباهت فراواني به پيشنهاد روسها نيز دارد که مسکو در سال ۲۰۰۵ به ايران ارائه کرد، اما اين کشور آن را رد کرد. ايده اين است که اگر خواست ايران تنها در اختيار داشتن انرژي هستهاي است، بنابراين نبايد مشکلي از بابت چشمپوشي غنيسازي اورانيوم در سطوح استفادههاي تسليحاتي داشته باشد.
منندز با همين استدلال در ادامه به واشنگتنپست ميگويد: «اگر ايرانيها اين پيشنهاد را رد کنند، حداقل بيميلي آنها ميتواند نيت اصلي ايران را براي در اختيار داشتن توانايي ساخت بمب نشان دهد. در چنين زماني ديگر رهبران اروپايي بايد متقاعد شده باشند که به کمپين فشار حداکثري واشنگتن عليه ايران بپيوندند.»
منندز که از ابتدا نيز با اعطاي حق غنيسازي به ايران در برجام مخالف بوده است، ميگويد: «ايرانيها يا بهدنبال استفاده از انرژي صلحآميز هستهاي هستند يا خواستار ساخت بمب هستند. اگر آنها اين انرژي را براي توليد بمب ميخواهند پس همه جامعه جهاني بايد آن را بداند و از اين رو به تحريمهاي آمريکا ملحق شود.»
منندز به واشنگتنپست گفته است که گراهام رابرات اوبرايان، مشاور امنيت ملي ترامپ را در جريان جزئيات اين طرح قرار داده و همچنين با مقامات بريتانيايي، فرانسوي و آلماني نيز در واشنگتن ديدارهايي را داشته است. گراهام نيز مدعي شده است که رهبران اروپايي در رابطه با ايده جديد در ديپلماسي با ايران «بسيار هيجانزده» بودهاند.
يکي از اين رهبران در نشست امنيتي مونيخ، امانوئل مکرون رئيسجمهوري فرانسه بوده است که ماهها قبل تلاش کرد تا ديداري ميان حسن روحاني و دونالد ترامپ برگزار شود. گراهام همچنين اين ايده را با رهبران مجلس نمايندگان آمريکا و شخص ترامپ نيز درميان گذاشت.
اين برنامه را ميتوان يک چرخش در مواضع جمهوريخواهان تندرويي دانست که هماکنون عليه ايران اتخاذ ميکنند. براي نمونه گراهام خود درحال بررسي طرحي است تا اندک معافيتهاي باقي مانده براي تجارت برخي کشورها با ايران نيز لغو شوند. گراهام نشان داد که درحال عبور از اين طرح است که نام تندروهاي جمهوريخواه نظير تام کاتن، تد کروز و مارکو روبيو در آن به چشم ميخورد.
گراهام ميگويد: «سياست تغيير رژيم که خواسته افرادي نظير کاتن و روبيو است در سياست خارجي دولت ترامپ جايي ندارد.»
واشنگتنپست ادامه ميدهد: شايد سناتورها حدس ميزنند در روزهايي که ترامپ توجه خود را بيشتر به پيروزي مجدد در انتخابات معطوف ساخته است و قصد دارد تا به موفقيتي در سياست خارجي بهعنوان برگ برنده دست يابد، شايد بهترين زمان براي توافق با ايران نيز باشد.
منندز ميگويد: «اگر چنين توافقي عملي شود، شايسته دريافت جايزه صلح نوبل خواهد بود و من مرتب اين را تکرار ميکنم و اميدوارم ترامپ آن را بشنود.»
اگرچه طرح گراهام-منندز هرگز ممکن نيست به سياست ايالاتمتحده بدل شود اما در يک زمينه حق با آنها است: اگر ترامپ بخواهد به توافق هستهاي با ايران دست يابد، بايد نهايت همکاري را با کنگره داشته باشد.