مردم علیه دشمن
فرهيختگان/ متن پيش رو در فرهيختگان منتشر شده و انتشار آن در آخرين خبر به معناي تاييد تمام يا بخشي از آن نيست در کشور ما بعد از ورود و شيوع کرونا با هر مبدا و منشايي تدابير و تصميمات گوناگوني اتخاذ شده است، تدابير و تصميماتي که هر لحظه بهروز ميشوند و تمهيدات و پيوستهاي بيشتري به آن اضافه ميشود تا اينکه منجر به نتيجه و بهبود شرايط فعلي شود. با احتساب آمار مبتلايان به کرونا در ايران و براساس اعلام مراجع بينالمللي تا بهحال بيش از 81هزار نفر در دنيا به اين ويروس مبتلا شدهاند و از اين تعداد دوهزار و 770 نفر جانشان را از دست داده و بيش از 30هزار نفر نيز بهبود پيدا کردهاند. فرانسه اولين جانباخته از ابتلا به کرونا در اين کشور را ثبت کرد و برزيل هم در آمريکايجنوبي خبر از ثبت اولين مورد ابتلا به کروناويروس در اين کشور را تاييد کرد. خارج از دايره خواندن آمارها، همچنان و احتمالا عليالدوام (تا روزي که کرونايي روي کرهزمين در حال جولان دادن باشد) راهکار مواجهه با اين ميهمان ناخوانده همان مراقبتهاي شخصي و رعايت بهداشت فردي است و بعد از ابتلا هم که هزاربار و بلکه هم بيشتر گفته شده است که درصد قليلي از مبتلايان جانشان را از دست ميدهند و با مراقبتهاي معمول الباقي مبتلايان جان سالم به در ميبرند و به زندگي عادي برميگردند. کرونا را تبديل به انگ اجتماعي نکنيم از مقدمه تکراري حول ماجراي شيوع و جولان کروناويروس که عبور کنيم و دست از سر گفتهها و شنيدهها برداريم به مسائل مهم ديگري هم برميخوريم که گفتن و بازخواني آنها خالي از لطف نيست. قبل از ارائه تحليل يا بهتر هشداردادن، بهتر اين است يک ديالوگ آشنا را با هم مرور کنيم.«داداش من اگر بفهمم کرونا دارم هم به کسي نميگم، همين شماهايي که من رو ميشناسيد ديگه جواب سلامم رو هم نميديد. يه جوري همه ترسيدن و همه وحشت زدن که آدم ترجيح ميده به هر بيماري مبتلا بشه و هر مرضيرو تجربه کنه ولي کرونا نگيره.» اين ديالوگ و صحبتهايي از اين دست را من حداقل در چند روز اخير در اماکن عمومي و خصوصا اتوبوس و... زياد ميشنوم. ديالوگ بالا هم بين دو سرباز بود که ديروز در اتوبوس خط يک اتوبوسراني تهران شکل گرفت. دو روز پيش هم شاهد چنين گفتوگويي بين دو نفر ديگر از مسافران اتوبوس بودم و سواي اينکه چقدر به اين گفته اعتقاد داشتند يا نه، اما زنگ خطر جدي را به صدا درميآورد و ميتوان ذيل دوري از انگ اجتماعي به آن پرداخت؛ اينکه با نگاههاي سنگين و برخورد انتزاعي و به دور از واقعيت با پديده کرونا در مواجهه با مبتلايان و حتي افراد سالم مقدمات طردشدن افراد در جامعه و حتي خانوادهها را فراهم کنيم. به هرحال همانطور که ميدانيم و بارها گفته شده است علائم ابتلا به کرونا خيلي شبيه آنفلوآنزاست و از اينرو قطعا هرکسي که چنين علائمي دارد مبتلا به کرونا نيست، اما نگاه کلي حاکم بر جامعه (که البته اجتنابناپذير است) فضا را به سمتي برده است که خيلي از افراد براي فرار از انگ اجتماعي و مطرود شدن توسط جامعه علائمشان را پنهان ميکنند يا تا وقتي به حد اضطرار و خطر نرسيدند به پزشک و درمانگاه و بيمارستان مراجعه نميکنند. اين شايد توصيه عبث و درخواست بيهودهاي به نظر برسد، خصوصا حالا که رسانههاي رسمي و غيررسمي، دوستان و دشمنان درحال القاي ترس و وحشت به جامعه هستند، اما تجديدنظر و تلطيف نگاه به افراد جامعه و ترسيم فضاي رواني و اجتماعي دوستانهتر حتما ميتواند به کنترل و جلوگيري از اپيدمي اين ويروس مرموز کمک کند و زودتر از شر کرونا رها شويم. به هرحال خيلي از افرادي که مبتلا به اين ويروس هستند (به گفته کارشناسان بيش از 97 درصدشان) دير يا زود از اين بيماري رها شده و بهبود مييابند و دوباره قرار است در جامعه به روابط اجتماعي و کاريشان بازگردند. نگاه منفي و سوءظن به آنها حتما بر روح و روانشان اثر سوء خواهد گذاشت و فردا روزي که از اين ماجراي کرونا همه نجات پيدا کنيم، با چنين وضعي کار سختي درجهت ترميم فضاي رواني و اجتماعي خواهيم داشت. فراز و فرود تدابير و راهکارهاي مقابلهاي چند روز پيش در همين صفحه در ارتباط با راهکارهاي مختلف مواجهه با کرونا هم در کشور خودمان و هم در بيش از 30 کشور دنيا که با شيوع کرونا دست و پنجه نرم ميکنند و ميجنگند، صحبت کرديم و آنجا پرده از راهکارهاي مختلف اعم از قرنطينه شهري و محلي تا قرنطينه خانگي و... برداشتيم. دقيقا در همان گزارش هم گفتيم و نوشتيم که براي مواجهه با کروناويروس و شيوع آن صرفا يک راهکار وجود ندارد، همانطور که قرنطينه کردن شهرها و خانهها يکي از راههاست، آموزشهاي فردي و حمايت عاطفي و... هم راهکارهاي ديگري است که بسته به شرايط موجود در هر کشور و ميزان اپيدمي اين ويروس خطرناک اتخاذ و اجرايي ميشود. حتي از انتقادات موجود به راهکارها هم گفتيم و نوشتيم اگر قرنطينه کردن از نظر ما راهکار مناسبي به نظر ميرسد، خيلي از کشورها و کارشناسان در دنيا منتقد اين روش هستند و انقلتهاي بسياري را به چين وارد کردهاند که چرا دست به قرنطينه ووهان (محل شيوع کرونا) زده و ميليونها نفر را در خانهها محبوس کرده است. به هرحال آنچه اجتنابناپذير است، اقدام و عملگرايي و آنچه تحملناپذير است، بيعملي و سکون در تصميمگيري و انفعال است. در کشور ما هم بعد از ورود و شيوع کرونا با هر مبدا و منشايي تدابير و تصميمات گوناگوني اتخاذ شده است، تدابير و تصميماتي که هر لحظه بهروز ميشوند و تمهيدات و پيوستهاي بيشتري به آن اضافه ميشود تا اينکه منجر به نتيجه و بهبود شرايط فعلي شود. به هرحال از مرحله کمبودها حداقل در مراکز درماني و بيمارستاني تا حدي عبور کردهايم و تصاوير و اخبار تا حدي اميدوارکننده است. اما يکي از مسائلي که واکنشهاي زيادي را به دنبال داشت و در درست و غلط بودن آن اظهارات و سخنان و پيشنهادات گوناگوني مطرح شد، مساله تعطيلي شهرها و مراکز آموزشي و... بود. در همان اوايل شيوع کرونا در ايران تجمعات و مراکز آموزشي اعم از مدارس و دانشگاهها، خوابگاهها و... براي مدتي تعطيل و از مردم خواسته شد در خانهها بمانند و ضمن رعايت بهداشت فردي تا جاي ممکن از خانهها خرج نشوند و اجازه بدهند پروسه جلوگيري از شيوع و اپيدمي کرونا به سلامت اجرايي شود. در همين وانفسا اما اتفاقاتي افتاد که کمي از ريلگذاري اوليه خارج شديم و انتقادات و پيشنهادات به سمتوسوي ديگري رفت. تنشهاي خبري و مواجهه با مساله کرونا در ايران از رسانه شروع شد، آنجايي که برخلاف خيلي از کشورهاي دنيا تکصدايي و متولي واحد جاي خودش را به چندصدايي داد و هرکسي شروع به اظهارنظر در ارتباط با آمار مبتلايان و جانباختگان و شرايط موجود کرد. آنجايي که از نماينده مجلس و فلان رئيس بيمارستان و دانشگاه علوم پزشکي تا فلان متخصص و شهروند عادي همه تريبوندار شدند و شروع به اظهارنظر کردند و ذيل همين اتفاق بخش زيادي از توان رسانههاي رسمي که لازم بود براي روشنگري و اميدبخشي هزينه کنند، صرف تاييد و تکذيبهاي اظهارات عجيب شد. با اين همه و بعد از عبور از اين وضعيت شلمشورباي رسانهاي که حالا البته تا حدي کنترل شده است، سيل نقدها و انقلتها به سياستها و راهکارها رسيد. عدهاي ميگفتند چرا فلان شهر را که مبدا شيوع بوده قرنطينه نکرديد، چرا همه مراکز آموزشي و مشاغل و... را تا بعد از عيد تعطيل نميکنيد و چرا فلان کار را نميکنيد و بهمان کار را ميکنيد. در همين فضاي ملتهب و خودمتخصصپنداري همهگير، حسن روحاني در آخرين جلسه ستاد مبارزه با کرونا اظهارات و تصميمات نهايي اين ستاد را اعلام کرد که هم کمي تعجببرانگيز بود (براي گروهي از افراد) هم کمي اميدبخش (براي گروهي ديگر از افراد). واکنشها به «از شنبه همهچيز عادي ميشود» روحاني در جلسه ستاد مبارزه با کرونا در ارتباط با آخرين اقدامات و تمهيدات انديشيده شده پيرامون مقابله با اين ويروس چيني خاطرنشان کرد: «خوشبختانه گزارش وزير بهداشت اميدوارکننده است و حرکت به سمت کنترل ويروس کروناست. در موضوع ويروس کرونا و اخبار و اطلاعات مربوط به آن، مرجع فقط صدا و سيماست. متاسفانه در فضاي مجازي و رسانههاي معاند حرفهاي عجيب و غريبي گفته ميشود که مردم نبايد به آن توجه کنند و از طرفي مسئولان فضاي مجازي بايد در اين زمينه به خوبي وظايف خود را انجام دهند. کار و فعاليت در کشور بايد به صورت آنچه در ماهها و هفتههاي گذشته بوده ادامه پيدا کند، منتها هرکجا جمعيت و اجتماعي است همه بايد مراقبتهاي لازم پزشکي را انجام دهيم. هر جايي که ستاد از شنبه لازم ديد اگر مدرسه، دبيرستان، دانشگاهي و محل اجتماعي يا مورد خاصي را تشخيص داد خودش اعلام ميکند، بنابراين از روز شنبه همه روالها با صورت عادي خواهد بود اگر مورد خاص و شرايط ويژه را ستاد ملي به آنها اعلام ميکند و اجتهاد در برابر اين مورد خاص نبايد داشته باشيم، همه موظف هستند از ستاد اطاعت کنند.» اين سخنان روحاني به مذاق خيليها خوش نيامد، عدهاي اين اظهارات را ناشي از بياطلاعي رئيسجمهور نسبت به اتفاقات در جريان و شيوع کرونا دانستند اما برخي ديگر اين تصميمات را درست و لازم دانستند و تعطيلي کشور را به هيچ شکل و شمايلي به صلاح نميدانند. دوره قرنطينه گذشته است، الان مردم بايد خودشان مراقبت کنند در همين راستا و در تحليل اظهارات رئيسجمهور مبنيبر عاديسازي شرايط و همچنين تبيين وضعيت موجود و اطلاع از آخرين اتفاقات شرايط کرونايي کشور، با برخي کارشناسان و مسئولان اين حوزه گفتوگو کرديم تا نظرات آنها را هم در تکمله اتفاقات و سياستهاي پيشرو داشته باشيم و تصوير بهتري از آينده ارائه کنيم. مينو محرز، عضو کميته کشوري بيماريهاي عفوني وزارت بهداشت در ارتباط با شبهات گوناگون حول ماجراي ويروس کرونا با تاييد و تاکيد بر نقش مردم در مبارزه و مواجهه با کرونا به «فرهيختگان» گفت: «مردم بايد اصول بهداشتي خصوصا بهداشت فردي را رعايت کنند. اين اصليترين گزارهاي است که بايد اتفاق بيفتد و از اين روش ما ميتوانيم به سمت کنترل و عبور از شيوع کرونا حرکت کنيم. شدت ارجاع بيمار علامتدار کرونا به بيمارستانهاي معين کمتر شده است و مردم بايد با مراقبتهايي که انجام ميدهند از ابتلاي جديد جلوگيري کنند. بالاخره اين ويروس قرار نيست هميشه بماند و سربار مردم و مملکت باشد و بايد کنترل و ريشهکن شود. در ارتباط با تعطيل شدن يا نشدن تجمعات و مراکز آموزشي اعم از دانشگاهها و مدارس و... هم بايد بگويم امروز مساله قرنطينه اصلا مطرح نيست. چين چنين اقدامي را انجام داده و شهرها را قرنطينه کرده است ولي هنوز مشخص نيست اين کار درستي باشد يا نه و مجامع بينالمللي هم اين کار چين را تاييد نکردند. الان مثل قديم نيست که شهر کوچکي باشد و خيلي مسائل خاصي نباشد و آن را قرنطينه کنيم. الان بايد مردم خودشان را قرنطينه کنند، يعني حتيالامکان اگر کاري ندارند از منازلشان خارج نشوند. ميبينيم که رسانهها فقط در حال آزاردادن مردم هستند، يکدفعه شايعه ميکنند که قرار است تهران قرنطينه شود و همه هجوم ميآورند براي خروج از شهر و تجمعات عجيبي شکل ميگيرد، مردم به فروشگاهها و... هجوم ميبرند و اين خودش نوعي تجمع است که ما آن را منع ميکنيم. دانشگاهها و مدارس و... تعطيل باشند يا نه هم بستگي به وضع اپيدمي بيماريها دارد. به اين بستگي دارد که بيماري درحال حاضر در چه حدي است و آلودگي چقدر است. اصولا هرچه تجمع کمتر بهتر است، اما تصميمگيري در اين باره به عهده وزارت بهداشت است و آنها هم با بررسي اطلاعات موجود و... در اينباره تصميم نهايي را ميگيرند که دانشگاهها و مدارس باز باشد يا خير. اصولا وقتي شدت اپيدمي داريم هرچه تجمع کمتر باشد، بهتر است. قرنطينه الان مطرح نيست و ما بايد خودمان رعايت کنيم. اگر من بيمار هستم در خانه بمانم چون وظيفه من اين است که خودم را سالم نگه دارم و بعد هم به جامعه آسيب نزنم، من مسئول عدم سرايت به هموطنانم هم هستم. قرنطينه امروزي اين است و با همکاري خود مردم صورت ميگيرد. با اين وضعيت احتياجي به اين نيست که در و پيکر شهري که چند ميليون جمعيت دارد را ببنديم و اين اتفاق هم اصلا ممکن نيست. هر روز بايد مواد غذايي و... به اين شهر وارد و از آن خارج شود و از نظر اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي چنين امکاني وجود ندارد. اين مشکل که کرونا تبديل به يک انگ اجتماعي شده هم وجود دارد، بهخاطر اينکه مردم ميترسند و ترس از اين بيماري باعث شده است بدتر هميشه در وحشت باشند و در اين شرايط هم تصميمات غلط گرفته ميشود و اين مشکل هم متاسفانه بين مردم ما وجود دارد. اين اتفاق يک تجربهاي شد که رسانهها بهطور ممتد و مستمر مردم را براي مصائب و بيماريها و راههاي سرايت و درمان و... آماده کنند و آنها را از ترس و وحشت دور نگه دارند. درنهايت هم اينکه براساس آمار و اطلاعات موجود از نظر بيماران شديدي که به بيمارستانهاي معين مراجعه ميکردند ما با کاهش مراجعه روبهرو هستيم. تعداد خيلي زيادي از افراد هم علائم خيلي مختصري دارند.» بايد با مکانيسمي اميد را به جامعه بازگردانيم بعد از مينو محرز، علي دباغ عضو هياتعلمي دانشگاه علوم پزشکي شهيد بهشتي هم در گفتوگو با «فرهيختگان» به تشريح وضعيت موجود پس از شيوع کرونا در کشور پرداخت و همچون بسياري ديگر از کارشناسان و متخصصان با تاکيد بر رعايت بهداشت فردي و اجتماعي گفت: «در ارتباط با اينکه آيا اين بيماري دورهاي دارد و چه زماني دوره آن به اتمام ميرسد و از شر آن راحت ميشويم؟ بايد بگويم فکر نميکنم الان به اين راحتي بتوان معلوم کرد که اين ويروس تا چه زماني ماندگار است و چه دورهاي دارد. اين ويروسي است که از تقريبا دو ماه پيش در کل دنيا شايع شده و وقتي يک ويروس تازه شايع شده است هنوز رفتارش قطعي نيست و نميتوانيم براي آن دورهاي را درنظر بگيريم. ضمنا الان اگر نگاه کنيد روز اول در چين بود و حالا به 40 کشور دنيا رسيده است. دنيا در آستانه يک پاندمي ويروس (ويروسي که به همه جاي دنيا سرايت کند) است. البته اين هم قطعي نيست و تاکيد ميکنم نميتوان به قطعيت گفت که دنيا با يک پاندمي ويروسي مواجه است. درباره اين هم که تعطيلي مدارس و دانشگاهها کمکي به روند مبارزه با کرونا ميکند يا نه، بايد بگويم من شخصا نظرم اين است که شايد اگر ما بتوانيم ياد بگيريم با اين ويروس اين مدت (يکماه دو ماه يا هرچي) درست زندگي کنيم بخش قابلتوجهي از راه مقابله و مبارزه را رفتهايم. ترس و هراس و اضطراب و افسردگي همه سيستم ايمني جامعه را نابود ميکند. اگر بشود يکجوري با مکانيسمي، اميد و تلاش را به جامعه برگرداند شاهد اتفاقات خوبي خواهيم بود و اثر اين اميدبخشي خيلي بهتر است. بايد ما ياد بگيريم که با يکسري کارها و ابداعات شرايط را بهبود بخشيم. مثلا افراد ياد بگيرند با فاصله حداقل يک متر از ديگران حضور داشته باشند و امورشان را انجام دهند. فرقي نميکند افراد سالم هستند يا ناسالم. اگر وقتي به خانه ميآييم دستمان را ابتدا بشوييم، کفشها را خارج از خانه و لباسها را در يک کمد جداگانه قرار دهيم و اين کار را همه انجام دهيم شايد بشود اقداماتي انجام داد که اين اسب سرکش و چموش کرونا را مهار کنيم. من ميدانم حوصله سر رفتن و خسته شدن مردم خودش يک ضربه است ولي به هرحال انجام اين کارها براي کنترل کرونا لازم است. الان اگر همهجا تعطيل باشد بالاخره يک خريد که ميخواهيم انجام دهيم و از خانه خارج شويم، خب اگر براي همين خريد کردن ساده هم خيلي چيزها را رعايت نکنيم باز به همان خانه اول برميگرديم. پس همه اينها به رفتار اجتماعي ما و فرهنگ سلامت ما بستگي دارد و ما بايد به داد خودمان برسيم و به خودمان کمک کنيم. ما اگر به جاي واژه ترس در مواجهه با کرونا واژه احتياط را انتخاب کنيم چيزي را از دست ندادهايم. هر دو ايراني تا يک مدتي يک متر تا دومتر از هم فاصله داشته باشند، چون نميدانيم چه کسي مبتلاست و چه کسي نيست و شايد هماني که سالم به نظر ميرسد جزء همان 80 درصدي باشد که علائمي ندارند. روزانه دستانمان را مکرر بشوييم، وسايلي را که از بيرون ميخريم و قوطيها و بستهبنديها را ضدعفوني کنيم. اين رفتارهاي فردي خيلي در پيشگيري از ابتلا به اين ويروس کارساز است و بايد به آنها عمل کنيم.» * ابوالقاسم رحماني