سرمقاله دنیای اقتصاد/ کرونا و جریان آزاد اطلاعات
جار/ « کرونا و جريان آزاد اطلاعات » عنوان سرمقاله روزنامه دنياي اقتصاد به قلم محمد ماشينچيان است که ميتوانيد آن را در ادامه بخوانيد: عصر روز گذشته تعدادي از اسناد داخلي دولت چين به بيرون درز کرده و در رسانههاي بينالمللي منتشر شده است. اين اسناد افشاشده نشان ميدهد مقامات چيني اين بار هم در گزارش کرونا همه واقعيت را نگفتهاند و صرفا به روايت بخشي از آن پرداختهاند. گزارش محرمانه مرکز کنترل و پيشگيري بيماريهاي شاندونگ در مواردي تا ۵۲ برابر با آمار رسمي منتشر شده ازسوي دولت چين فاصله دارد. بهعنوان نمونه، گزارش رسمي دولت که در ۲۵ فوريه منتشر شده تعداد کل مبتلايان را ۷۵۵ نفر اعلام کرده؛ در حالي که گزارش محرمانه تا تاريخ ۲۳ فوريه عدد ۱۹۹۲ نفر را نشان ميدهد. در گزارش ديگري به تاريخ ۲۲ فوريه، آمار رسمي دولت چين تنها چهار مورد ابتلاي جديد به کرونا را اعلام کرده در حالي که گزارش داخلي در همان تاريخ ۶۱ مبتلاي جديد را تاييد ميکند. در روزهاي اخير گزارشهاي رسمي اميدوارکننده از کاهش نرخ ابتلا حکايت داشت. مثلا گزارش کميسيون ملي بهداشت چين به تاريخ ۲۵ فوريه تنها ۹ مورد ابتلاي جديد را در استان هوبي، يکي از وخيمترين محلهاي شيوع کرونا نشان ميداد در حاليکه گزارش داخلي تنها در شاندونگ نرخ ابتلاي روزانه را دورقمي گزارش کرده است. مدلسازيهاي پژوهشگران در سراسر دنيا نيز اين ابهامات را تاييد ميکند. بهعنوان مثال، ۱۰ روز پيش دکتر لوسين دان، اقتصاددان دانشگاه اوهايو و دکتر ميهي، پروفسور پاتولوژي دانشگاه واشنگتن نتايج پژوهشي را منتشر کردند که نشان ميداد آمار دولت چين ۵ تا ۱۰ برابر با واقعيت فاصله دارد. هرچند هنوز براي صدور حکم قطعي درباره وضعيت کرونا زود است، اما نگاهي به تاريخ و سابقه نظامهاي متمرکز موضوع را تا حد زيادي روشن ميکند. هفده سال پيش، سندروم تنفسي حاد۱، مخفف به سارس، در چين شيوع پيدا کرد و ضمن سرايت به ساير کشورها، جان نزديک به ۱۰ درصد مبتلايان را گرفت. مقامات چيني در نوامبر ۲۰۰۲ از وضع شيوع و ماهيت بيماري و خطرات بالقوه آن اطلاع کامل داشتند. با اين حال چهار ماه طول کشيد تا واقعيت را بپذيرند. در فوريه ۲۰۰۳ بالاخره دولت چين ناچار شد وجود بيماري را تاييد کند اما مقامات اصرار داشتند که «اوضاع کاملا تحت کنترل است» و هيچ جاي نگراني نيست. در اين مدت دولت مرکزي هيچ اطلاعاتي با پژوهشگران و پزشکان ديگر نقاط دنيا به اشتراک نگذاشت و موضوع را بيسروصدا و امنيتي برگزار کرد. سياست حاشا يک ماه و نيم ديگر ادامه يافت و در اين مدت ويروس از هنگکنگ و بعد ساير کشورها سر درآورد. در طول نزديک به شش ماه انکار، افرادي تلاش کردند تا خطرات قريبالوقوع را هشدار بدهند اما برچسب خيانت و اقدام عليه امنيت خورده و با ايشان به سختي برخورد شد. پس از فرو افتادن پرده و عيان شدن عمق فاجعه، آمار مبتلايان و قربانيان همچنان غيرشفاف باقي ماند. بهعنوان نمونه، چنانکه بعدها معلوم شد، آمار مبتلايان در پايتخت با نرخي بالاتر از پيشبينيهاي منتشرشده رشد کرد. مسوولان بين واقعيت (آماري که از آن اطلاع داشتند) و موضع رسمي حزب (آمار منتشرشده از وضعيت تحت کنترل) بايد يکي را انتخاب ميکردند. طبيعي است که دولت دومي را انتخاب کرد. در نظر مسوولان انتخاب بين «واقعيت» و «خيالبافي مشتي ديوانسالار در حزب کمونيست» نبود، بلکه انتخاب بين پذيرش شکستي بزرگ و سرافکندگي مقابل شهروندان و نمايش ضعف مقابل دشمنان خارجي بود يا حفظ آبرو و نمايش اقتدار. جوزف کان، سردبير کنوني نيويورکتايمز و برنده جايزه پوليتزر خبرنگاري در سال ۲۰۰۶ بهخاطر پوشش وضعيت حاکميت قانون در چين، در آوريل ۲۰۰۳ در نيويورک تايمز نوشت: «دولت چين بهصورت روتين در مقابل حوادث اعم از طبيعي و دستساز وامانده و عاجز بوده است. بهعنوان مثال فاجعه قحطي بزرگ دهه ۵۰ ميلادي در دوره مائو که نتيجه اشتراکيسازي اجباري بود و به مرگ ميليونها نفر انجاميد. تنها وظيفه مقامات دولتي در کليه سطوح (از دونپايه تا عالي) راضي کردن روساي مافوق است. هيچگونه مسووليتپذيري و پاسخگويي مستقيمي نسبت به شهروندان عادي احساس نميشود. در عوض همهجور انگيزهاي براي پنهان کردن اخبار ناگوار وجود دارد.» آنچه چين، بلکه دنيا، را نجات داد منافع اقتصادي ناشي از تجارت جهاني بود که دولت چين را مجبور به پذيرش مسووليت و انتشار برخي اطلاعات کرد. تا پيش از بروز سارس، برخي حوزهها مثل بانکداري و بخشي از صنايع تلکام به ناچار به سمت شفافيت حرکت کرده بودند، اما حوزه بهداشت و درمان که کاملا دولتي است خود را از هرگونه پاسخگويي مصون ميدانست. پس از وقوع سارس، واکنشهاي شرکاي تجاري بينالمللي و تاثير بياعتمادي بر تراز تجاري بود که چين را به قبول مسووليت ترغيب کرد. با اينحال رويه سياستمداران چيني تغيير معناداري پيدا نکرد. لانگ يونگتسو، سياستمدار بلندپايه چيني که فارغالتحصيل مدرسه اقتصاد لندن است و از جناح معتدل و طرفدار گفتوگو با دنيا در حزب کمونيست چين بهحساب ميآيد و در سال ۲۰۰۱ در راس هيات مذاکرهکننده پيوستن اين کشور به سازمان تجارت جهاني بود، کمي پس از وقوع فاجعه سارس در اجلاسي در هنگکنگ موضوع را، همچنان با آمار قديمي حزب، اينطور توضيح ميداد: «۱۲ نفر در پکن مبتلا و فقط سه نفر فوت شدند. پکن يک شهر ۱۰ ميليون نفري است. لازم نيست شلوغش کنيم.» امروز، پس از چندين آزمون و خطاي مرگبار با جان شهروندان و از بين رفتن دهها ميليون نفر زير دست و پاي مسوولان بيکفايت چيني، اين بار دولت چين براي روبهرو شدن با گونه جديدي از ويروس کرونا آمادهتر از قبل است. البته حافظه بسياري از هموطنان به هفده سال و هفتاد سال پيش قد نميدهد و به همين دليل ساخت سوله چندهزار تختخوابي را نتيجه سيستمي کارآمد تلقي ميکنند. غافل از اينکه حکومت چين همچنان بر انکار و پنهانکاري اصرار ورزيده و چاره کار را در پروژههاي نمايشي و کمپينهاي بادقت فيلمبرداري شده روابط عمومي جستوجو ميکند. بيش از يک ماه پيش، لي يوئان، در مقالهاي که در نيويورک تايمز منتشر شد، نوشت: دولت چين انتقادات را سانسور و افرادي را که به نشر شايعات متهم هستند، دستگير ميکند. سرکوبِ اطلاعرساني بسيار نگرانکننده است. زو ژييوان، روزنامهنگار و اينک مجري تلويزيوني چيني ضمن بازنشر يکي از مقالاتش در سال ۲۰۰۳، در رسانههاي اجتماعي نوشت: «فکر ميکردم وقايع سارس دولت را وادار به تجديد نظر در ساختار حکومت کند. چقدر ساده بودم!» بسياري از افراد شجاعي که در سال ۲۰۰۳ براي اطلاعرساني و نشر حقيقت تلاش ميکردند مرعوب و بعضا سربه نيست شدند. برخي پزشکان که در اطلاعرساني سارس نقش بازي کردند بهاي سنگيني پرداختند. نزديک به دو دهه بعد نيز پزشکي که شيوع کرونا را علني کرد، با خشم مسوولان مواجه شد و برچسب خيانت خورد، هرچند جانش را در اين راه از دست داد. در طول ۱۷ سال گذشته تقريبا تمام رسانههاي مستقل که در دهه ۹۰ و ۲۰۰۰ فعال بودند تعطيل و گروههاي طرفداري و سازمانهاي مردمنهادي که در اين حوزهها تلاش ميکردند منهدم شده يا استقلالشان را براي پيگيري و افشاي حقيقت از دست دادهاند. بهقول لي يوئان: «آنچه باقي مانده، جباريت عنانگسيخته است، مشتي اطلاعات مخدوش و انبوهي شهروند عادي تکافتاده، شکننده و خشمگين.» وقتي که دولت تنها منبع اطلاعرساني باشد و جريان آزاد اطلاعات به بهانههاي گوناگون مخدوش و محدود شود، مصلحتانديشيهاي سياسي و جناحي جاي حقيقت را خواهد گرفت و زندگي انسانها در اهم فالاهم سياستمداران به چند عدد و رقم فروکاسته خواهد شد. پينوشت: ۱. Severe acute respiratory syndrome