2020-03-09T21:40:00+03:30
(۲۱:۴۰) ۱۳۹۸/۱۲/۱۹
شرق
لینک کوتاه در کلیبرد کپی شد!
http://akhr.ir/6140285
شرق/ متن پيش رو در شرق منتشر شده و انتشار آن در آخرين خبر به معناي تاييد تمام يا بخشي از آن نيست
نامش به قطعنامه 598 گره خورده است؛ به همين اعتبار شايد تنها دبيرکل سازمان ملل بود که در ايران مردم کوچه و بازار هم درباره او حرف ميزدند؛ آنهم در سالهايي که ارتباطات و انتقال اطلاعات به شکل امروز درنيامده بود. خاوير پرز دکوئيار در صدسالگي درگذشت؛ در ليما پايتخت پرو، همانجايي که سال 1920 چشم به جهان گشوده بود. دکوئيار در 62 سالگي دبيرکل سازمان ملل شد و در قريب به 10 سالي که اين سمت را بر عهده داشت، در منازعات و مناقشات بينالمللي زيادي بهعنوان ميانجي نقشآفريني کرد؛ تا جايي که گاهي به شوخي خود را «رئيس دنيا» ميناميد. او در سال پاياني جنگ به ايران آمد و البته تنها دبيرکل سازمان ملل بود که با آيتالله خامنهاي، رئيسجمهوري وقت و مقام معظم رهبري ديدار کرده بود.
10 سال دبيرکلي و چالشهاي بينالمللي
دکوئيار کمي بعد از نشستن بر کرسي دبيرکلي سازمان ملل، با پرونده درگيري انگليس و آرژانتين بر سر جزاير مالويناس مواجه شد. او پيش از اين با ورود به وزارت خارجه پرو، وارد عرصه سياست شده بود. دکوئيار در دانشگاه کاتوليک ليما حقوق خوانده بود و بعد از ورود به وزارت خارجه در سفارتهاي پرو در اروپا و آمريکاي لاتين کار کرد. او به سال 1982 بهعنوان پنجمين دبيرکل سازمان ملل کارش را آغاز کرد. جنگ داخلي السالوادور، گروگانگيري آمريکاييها در لبنان، صلح کامبوج و استقلال ناميبيا چالشهاي بينالمللياي بود که در دوره او اتفاق افتادند. دکوئيار در همه اين رويدادها نقش پررنگي را در ميانجيگري بهعنوان دبيرکل سازمان ملل ايفا کرد. او در جريان جنگهاي يوگسلاوي، در مذاکرات ميان صربها و کرواتها نيز نقش داشت. ايفاي نقش براي خروج نيروهاي شوروي از افغانستان، ديگر نقطه فعاليت او بود. او همچنين بهعنوان نماينده ويژه سازمان ملل در ميانجيگري صلح بين يونان و ترکيه در ۱۹۷۴ حضور پررنگي داشت. به اين ترتيب گستردگي حضور او در توافقنامههاي بينالمللي از خاورميانه گرفته تا اروپا و آمريکا را دربر ميگرفت. پس از مرگش، وزارت دادگستري و حقوق بشر پرو در توييتي درباره دکوئيار نوشت: «او در مقام يک وکيل، ديپلمات و دبيرکل سازمان ملل همواره ذات انساني و دغدغههاي خود را در قبال آسيبپذيرها نشان داد». دکوئيار اولين دبيرکل سازمان ملل از آمريکاي لاتين بود. رئيسجمهور پرو در توييتي نوشت دکوئيار «همه زندگي خود را وقف کار براي توسعه و پيشرفت کشورش کرد» و «دموکراتي تمامعيار» بود. دبيرکل فعلي سازمان ملل نيز در بيانيهاي او را دولتمردي برجسته، ديپلماتي متعهد و الهامبخش دانست که «تأثير عميقي بر سازمان ملل و جهان گذاشت». آنتونيو گوترش دو ماه قبل در مراسم تولد صدسالگي دکوئيار نيز گفته بود: فعاليتهاي او نهتنها نقش سازمان ملل را پررنگ کرد، بلکه «کل حيات سياسي جهان در قرن بيستم» را تحت تأثير قرار داد. محمدجواد ظريف، وزير خارجه ايران نيز پس از مرگ دکوئيار نوشت که از خبر درگذشت او «اندوهگين» شده است. ظريف نوشت: «بهعنوان يک ديپلمات جوان، مهارت او را تحسين ميکردم؛ او پايان بسياري از درگيريها را سرپرستي کرد، ازجمله آتشبس جنگي که صدام حسين بر ايران تحميل کرد». ظريف در مقطع جنگ ايران و عراق، در نمايندگي ايران در سازمان ملل حضور داشت. او در قطعنامه 598 نيز نقش فعالي داشت؛ قطعنامهاي که به يکي از طولانيترين جنگهاي قرن بيستم خاتمه داد و از نقاط عطف کارنامه سياسي دکوئيار نيز محسوب ميشود.
آتشبس ايران و عراق
هشت سال بعد از جنگ تحميلي، ايران قطعنامه 598 را پذيرفت. قطعنامه در 29 تير 1366 تصويب شده بود و ايران 27 تير 67 آن را پذيرفت تا آتشبس بين ايران و عراق حاکم شود. نکته اينجا بود که پيش از قطعنامه 598، ايران هفت قطعنامه شوراي امنيت سازمان ملل درباره پايان جنگ را رد کرده بود. عباس ملکي، از اعضاي تيم مذاکرهکننده هستهاي و ديپلمات باسابقه، دراينباره به «شرق» توضيح داده بود: «وقتي قطعنامه در سال ۱۳۶۶ صادر شد، عراق همان موقع يعني يک سال پيش از ايران آن را پذيرفت. ايران به دليل وجود دشمن در خاکش، قطعنامه را نميپذيرفت و به همين دليل عراق فکر ميکرد هميشه همين منوال ادامه پيدا ميکند. وقتي ايران پذيرفت، ما به همراه آقاي ولايتي به نيويورک رفتيم. در جلسه با آقاي دکوئيار (دبيرکل وقت سازمان ملل)، از تهران تلکس رسيد که عراق دوباره از جنوب حمله و منافقين تا نزديکي کرمانشاه آمدهاند. وقتي آقاي ولايتي به دکوئيار گفت، او باور نميکرد که چنين حملهاي صورت گرفته باشد. او گفت بايد چک کنم. عصر آن روز گفت هواپيماهاي آمريکايي در منطقه تأييد کردهاند که نيروهاي عراق در جاهايي که نبودند، وارد خاک ايران شدهاند. تمام نگراني آقاي دکوئيار اين بود که آمريکاييها شايد پشت ماجرا باشند که آنها به او گفته بودند ما هم با حمله دوباره عراق به ايران مشکل داريم و مخالف هستيم. با فشار آمريکا و آقاي دکوئيار، عراقيها متوقف شدند». از نقاط مهم مورد توافق واقعشدن اين قطعنامه، غير از دلايل اقتصادي و سياسي، بند ششم آن بود؛ بندي درباره مشخصکردن شروعکننده جنگ؛ يعني موضوعي که براي ايران اهميت بسياري داشت. در اين بند آمده است: «از دبيرکل ميخواهد با مشورت ايران و عراق، مسئله تفويض اختيار به يک هيئت بيطرف براي تحقيق درباره مسئوليت منازعه را بررسي کند و در اسرع وقت به شوراي امنيت گزارش دهد». آيتالله هاشميرفسنجاني سالها بعد درباره اين بند گفت: «ايشان حاضر شد قطعنامه را به آن شکل عوض کند و براي ما قدم مهمي بود و پيگيري کرد که اين مسائل اجرا شود». اشاره مرحوم هاشمي به مشخصکردن کشور متجاوز و سپس بحثهاي مرتبط با غرامت بود. به همين دليل ايران سالهاي بعد از جنگ نيز بحث بند ششم قطعنامه را پيگيري ميکرد. دکوئيار سرانجام هشتم آذر 1370 در گزارشي بهصراحت اعلام کرد «عراق جنگ را شروع کرده است».
دکوئيار بعد از سازمان ملل عزم رياستجمهوري پرو را کرد؛ اما ناموفق بود و تنها براي مدت کوتاهي در سال 2000 بعد از استعفاي آلبرتو فوجيموري، رئيسجمهور وقت پرو، بهعنوان وزير خارجه و نخستوزير، به دولت انتقالي در برگزاري انتخاباتهاي آزاد و منصفانه کمک کرد. او که به فرهنگ و زبان فرانسوي علاقه زيادي داشت، سال 2004 سفير پرو در فرانسه شد و اين فصل آخر زندگي سياسياش بود.
بازار