ائتلاف علیه قالیباف
روزنامه سازندگي/ متن پيش رو در سازندگي منتشر شده و انتشار آن در آخرين خبر به معناي تاييد تمام يا بخشي از آن نيست آنها که در جلسه وفاق با هم ائتلاف کردند براي هم غريبه نيستند. احمدينژاديها و جبهه پايداري شايد در نقطهاي راههاي جدا از هم در پيش گرفتند و يا سبقه فعاليت جبههاي مشترک نداشته باشند اما همه آنها تاريخ مشترکي به نام «محمود احمدينژاد» دارند.حلقهاي که شايد ديگر توان بازگشت به نهادهاي قدرت را نداشته باشد اما ميتوانند حول محور نامش باهم وحدت کنند. برخلاف آنچه تصور ميشد که کار رياست مجلس تمام شده است و از اظهارات تکچهرههايي از جبهه پايداري و کنار کشيدن عليرضا زاکاني رياست محمدباقر قاليباف قطعي به نظر ميرسيد اما احمدينژاديها و پايداريها گويا ميخواهند طرحي نو در اندازند. حساب سادهاي که ميگفت رقابت بين گزينه احمدينژاديها، موتلفه و قاليباف است هم زودتر از آنچه تصور ميشد بر هم خورد. حتي مصطفي ميرسليم که با احساس تکليف بسيار بر حتمي بودن کانديداتوري خود تاکيد ميکرد هم وارد دايره ائتلافها شد. نتيجه تا اينجا اين است که ائتلاف وحدت پايداريها و احمدينژاديها و موتلفه گويا يک هدف را دنبال ميکند: محمدباقر قاليباف نبايد «رئيس مجلس» باشد. کميته وحدت و جلسه وفاق خبر از تحکيم مرزبندي جدي بين پايداريها و قاليباف ميداد. ادبيات پايداريها که در زمان بستن ليست و تا همين اندکي بعد در قبال قاليباف نرمتر شده بود و بعد از رضايت دادن آنها به سرليستي قاليباف در زمان بستن ليست تهران ديگر کمتر کليدواژه مبارزه با فساد را از آنها ميشنيديم. به يکباره رويکرد موتلفه و پايداري در ادبيات اعضاء اين دو طيف تغيير کرد و مسئله حفظ وحدت بر موضوع بيحاشيه بودن غلبه کرد و انگار نه انگار که همين پايداريها و آقايان ميرسليم بودند که حضور چهرههايي با پروندههاي اقتصادي پرحاشيه را به صلاح کشور نميدانستند. ورق اما دوباره برگشته است. کنايه معنادار دبيرکل حزب موتلفه به قاليباف مويد اين نکته است که اصولگرايان نميخواهند هزينه حواشي شهردار سابق تهران را بپردازند. بادامچيان اخيرا در مصاحبهاي عنوان کرده بود «رئيس مجلس نبايد دچار حواشي فساد اقتصادي باشد.» حالا همه در يک جبهه هستند تا دوباره قاليباف رئيس مجلس نباشد. رياست قاليباف و پدرخواندگي محصولي علي خضريان منتخب مردم تهران در توئيتي از تشکيل جلسه وفاق خبر داد. او روز پنجشنبه نوشت:«به برکت ماه رمضان در جلسه وفاق امروز که با حضور جمعي از منتخبان مجلس يازدهم برگزار شد، با توافق ميان آقايان سيدمصطفي ميرسليم،حميدرضا حاجيبابايي، علي نيکزاد و سيدشمس الدين حسيني کميتهاي ۷ نفره با سازوکار مشخص جهت کمک به وحدت جريان انقلاب براي رياست مجلس آينده تشکيل شد.» خضريان البته همان قدر که شفاف نامي از قاليباف يا نمايندهاي از جانب وي را نبرده است، مسئله سازوکار « وحدت» را غيرشفاف باقي گذاشت. اين خبر خيلي زود با واکنش الياس نادران مواجه شد و او نيز در حساب توئيتي خود نوشت:«آنها که در مقابل شوراي مرکزي فراکسيون و سازوکارهاي روشن فرآيند وحدت در آن پرچم جدايي بلند ميکنند چگونه خود را منادي وحدت و انقلابي ميدانند؟». توئيتي که با همراهي سيدمحمود رضوي همراه شد و او هم نوشت که به عنوان گام اول شفافيت براي مردم بيان بفرماييد چه کساني پشت جلسه وحدتشکن هستند و هدف آنها چيست؟ مبناي وحدت خدمت به مردم و انقلاب بوده، آيا اين جلسه در همان راستا است؟ پاسخ الياس نادران اما خط و خطوط و تقابلهاي نهايي را به خوبي عيان کرد و آوردن نام «نصرالله پژمانفر» و «صادق محصولي» کارگرداني اين سناريو را به نام جبهه پايداري زد و مجهولهاي پشت پرده معادلات را کمتر کرد. وي در پاسخي به محمود رضوي نوشت:«در جلسه اول به دوستاني که توسط جناب پژمانفر دعوت و توسط آقاي محصولي اداره ميشدند عرض کردم که راهاندازي يک جمع فقط با هدف «نه به قاليباف» عملي ضدوحدت است. هرچند که دليلي هم براي دعوت نکردن از قاليباف نداشتند.» «محمدصالح مفتاح» مديرمسئول سايت فردا- از مجموعه رسانههاي نزديک به قاليباف – نيز در همنوايي با نادران در توئيتي نوشت:«اين که برادران از حزب پايداري از سازوکار اصلي نيروهاي انقلاب جدا شدهاند و سازوکار موازي راه انداختهاند، محل سوال است. نام اين حرکت به هر چيزي شبيه است الا وفاق و وحدت. واژگان فارسي را پاس بداريم.» محسن دهنوي منتخب مردم تهران نيز در توئيتي در واکنش به خبر جلسه وفاق علي خضريان نوشت که «کساني که هميشه مانع وحدت بودهاند امروز پشت درهاي بسته به دنبال سازوکار ايجاد وحدت افتادهاند. اين مجلس بالحمدالله از ذخاير نيروهاي جوان انقلابي بهره ميبرد. آقاي محصولي! به زودي خواهيد فهميد که مجلس آينده جبهه پايداري نيست که برايش پدرخواندگي کنيد.» اميرابراهيم رسولي، از حاميان قاليباف نيز بود نيز در توئيتي نوشته است که چرا برخي خارج از مجلس در پي تعيين تکليف براي جايگاه رياست هستند. سايت نماينده نيز که از قديميترين پايگاههاي خبري در حوزه مجلس است و رسولي مديرمسئولي آن را برعهده دارد در روزهاي گذشته مطالب تندي در ارتباط با رويه جبهه پايداري منتشر کرده است. صف بندي برادرخواندههاي قديمي آنها که در جلسه وفاق با هم ائتلاف کردند براي هم غريبه نيستند. احمدينژاديها و جبهه پايداري شايد در نقطهاي راههاي جدا از هم در پيش گرفتند و يا سبقه فعاليت جبههاي مشترک نداشته باشند اما همه آنها تاريخ مشترکي به نام «محمود احمدينژاد» دارند. حلقهاي که شايد ديگر توان بازگشت به نهادهاي قدرت را نداشته باشد اما مهرههاي حاضر در نهادهاي قدرت ميتوانند حول محور نامش با هم وحدت کنند. برادرخواندههاي قديمي در جلسهاي دور هم جمع شدهاند تا محمدباقر قاليباف به رياست مجلس نرسد. علاوه بر تمامي اختلافاتي که با محمدباقر قاليباف دارند همه ميدانند گوشه چشم علي لاريجاني نيز به قاليباف است و بدش نميآيد تا ساختار ۱۲ ساله رياست خود را به قاليباف تحويل دهد. خبرهاي پيدا و پنهان از ساختار مجلس نيز ميگويد که مديران علي لاريجاني در ساختار مجلس به دنبال رايزني با قاليباف براي بقا در جايگاههاي خود هستند. موضوع آنقدر روشن است که منصور حقيقت پور، مشاور علي لاريجاني نيز اين مسئله را به صراحت گفته و تاکيد کرده است که علي لاريجاني به رياست قاليباف تمايل دارد. ديگر چه دليلي محکمتر از اين براي آن که پايداريها و احمدينژاديها، بخش عظيمي از منتخبين مجلس يازدهم که منتقد نحوه رياست لاريجاني در مجلس هستند شهردار سابق را لاريجاني دوم ميدانند که خود را در جايگاه رياست، نمايندهتر از باقي نمايندگان به حساب ميآورد. مکانيزم استمزاج جلسه وفاق اما يک خروجي با نشانهگيري مستقيم عليه قاليباف دارد: «رئيس مجلس نبايد کانديداي رياستجمهوري باشد.» محمدباقر قاليباف نيز البته نميخواهد زير بار اين شرط برود. حالا جلسات وفاق تنها مرکز و مرجع ايجاد وحدت براي جايگاه رياست است. غلامعلي حدادعادل که پيش از انتخابات در قالب ائتلاف نيروهاي انقلاب، برخي گروههاي اصولگرايي را در چارچوب وحدت قرار داد، چهارشنبه گذشته در يک جلسه اعلام کرد که کار اين شورا به پايان رسيده و موضوع وحدت اصولگرايان درباره کرسي رياست مجلس برعهده منتخبان مجلس جديد خواهد بود. علاوه بر اين خبرها حاکي از آن است که طرفين ائتلاف پذيرفتند که از طريق استمزاج، نامزدي براي رياست معرفي کنند که بيشترين اقبال را دارد. اعضاء اين ائتلاف از اين که قاليباف اين مسئله را قبول کرده و به ائتلاف ميپيوندند اظهار بياطلاعي کردهاند. به طور مثال سيدشمسالدين حسيني در اينباره گفته است:«فعلا ۴ نامزد از جمله من، علي نيکزاد و حميدرضا حاجيبابايي و مصطفي ميرسليم در چارچوب اين مکانيزم قرار گرفتهايم. از سوي ديگر پيگيريها نشان ميدهد که ابراز تمايل يا پذيرش مکانيزم استمزاج که هماکنون ۴ نامزد رياست را بر سر ميز وحدت نشانده، تنها شرط براي قرارگرفتن يک نامزد در گروه وحدت نيست.» بنابر اظهارات حسيني، در واقع کميتهاي ۷نفره با سازوکار مشخص براي کمک به وحدت جريان اصولگرا براي رياست مجلس آينده تشکيل شده که شمسالدين حسيني، علي نيکزاد، حميدرضا حاجيبابايي و مصطفي ميرسليم سازوکار آن را پذيرفتهاند اما عضو اين کميته نيستند.کميته ۷ نفره قرار است فرآيندهاي رسيدن به وحدت را بررسي کند و در صورتي که جلسات وفاق نتواند به نتيجه مشخص درباره وحدت برسد، اين کميته در يک انتخابات داخلي در فراکسيون، جمعبندي خود را نسبت به فرآيند طي شده در اين مدت اعلام کرده و نتيجه نهايي را بهدست آورد. اين موضوعي است که پژمانفر عضو جبهه پايداري نيز آن را تاييد کرده و مدعي است که جبهه پايداري گزينه خاصي براي رياست در نظر ندارد. ماجراي مکانيزم استمزاج به توافق احمدينژاديها بازميگردد. شمسالدين حسيني تاکيد کرد که سه نامزد از گروه وزيران احمدينژاد ميان خود به اين نتيجه رسيده بودند که از طريق استمزاج، در نهايت يک نامزد را براي رياست مجلس معرفي کنند. در اين ميان ظاهرا برخي ديگر از اصولگرايان نيز که در تلاش براي رساندن گروههاي اصولگرا به وحدت بر سر رياست مجلس بودند و جلساتي با عنوان وفاق تشکيل دادند، از اين مکانيزم استقبال کردهاند. مکانيزمي که به نظر ميرسد قرار است بر اساس اقبال بيشتر يک کانديداي نهايي را مشخص کند. قاليباف يکبار در سال ۹۲ در مکانيزمي مشابه در ائتلاف بين حدادعادل و علياکبر ولايتي و سعيد جليلي قرار گرفت، مکانيزمي که با کنار کشيدن مسکوت حدادعادل و بدعهدي جليلي و ولايتي راه قاليباف را – اگرچه در نظرسنجيها بيشترين شانس پيروزي را داشت- براي رسيدن به پاستور مسدود کرد. حالا دوباره همان پيشنهاد مقابل قاليباف است. محمدباقر قاليباف اما به نظر نميرسد که اين ائتلاف را چندان جدي گرفته باشد. نزديکانش در گفتوگوهاي اخير رياست او را قطعي ميدانند و همانند ناصر ايماني مطرح ميکنند که اکثريت نمايندگان به قاليباف متمايل هستند. قاليباف به لابيهاي پنهان و پيداي پارلمان ايمان دارد تا او را رئيس قوه مقننه کنند و حمايت اصولگرايان عدالتخواه و در راس آنها غلامعلي حدادعادل را کافي ميداند و به نظر ميرسد پايداريها و محصولي را جدي نگرفته است. حمايت علي لاريجاني را دارد و علاوه بر آن ميداند که تا اينجاي مجلس نيامده تا روي صندليهاي نواب رئيس يا صندليهاي محوطه دايرهاي صحن بنشيند. نه از خط و نشانهاي پايداريها درباره اعتبارنامهاش و پيش کشيدن مسئله پروندههاي زمان مديريت شهرداري هراسي دارد و نه از اين که صداوسيما از رقبايش دعوت ميکند و در برنامه گفتوگوي ويژه خبري حاجيبابايي با کانديداي نايب رئيسياش – عبدالرضا مصري- ظاهر ميشود. قاليباف همان گونه که در زمان بستن ليست مقابل پايداريها کوتاه نيامد و تصميم شوراي ائتلاف نيروهاي انقلاب را براي سرليستي به نفع خود رقم زد، خيال کوتاه آمدن مقابل کميته وحدت را هم نيز ندارد.