روزنامه سازندگي/ متن پيش رو در سازندگي منتشر شده و انتشار آن در آخرين خبر به معناي تاييد تمام يا بخشي از آن نيست
حسن بهشتيپور/ ورود نخستين نفتکش ايراني به آبهاي ونزوئلا حقايق و واقعيتهايي را براي جامعه بينالملل به خصوص ايالات متحده آمريکا يادآوري کرد. آمريکا امروز بايستي بداند که قادر نخواهد بود از ديگر کشورها بخواهد براساس رويه حقوقي و سياستهاي داخلي اين بازيگر در ارتباط با ديگر کشورها پيروي کنند. به عنوان نمونه اگر ايالات متحده ايران را به شکلي يکجانبه و نادرست هدف تحريمها و فشار حداکثري قرار داده است قادر نيست از ديگر کشورها نيز بخواهد که از رويکرد مشابهي پيروي کنند. چراکه در عرصه حقوق بينالملل اصلي تحت عنوان اصل مقابله مثل تعريف شده است که در صورت فشار آمريکا بر ساير بازيگران ممکن است خود اين بازيگر قرباني اين اصل شود. به واسطه همين قوانين و هنجارها بسياري از بازيگران جهاني از رويکرد ايالات متحده پيروي نميکنند چرا که سياستهاي آمريکا صرفا به کشورها مجوز ميدهد که با ناديده گرفتن قوانين و هنجارهاي تعريف شده در حقوق بينالملل زمينه را براي ايجاد آنارشيسم و هرج و مرج بينالمللي فراهم کنند. در همين بستر نيز اگر اصل مقابله به مثل برقرار باشد و اجرايي شود هر بازيگري ميتواند سياستهاي يکجانبه آمريکا را عليه خود اين بازيگر اجرايي کند.در ارتباط با ورود نفتکشهاي ايراني نيز مواردي که گفته شد صدق ميکند. ايالات متحده در نخستين واکنش خود ايران را تهديد به توقيف نفتکشها کرد. اما براي اجراي اين سياست انحصارطلبانه تنها بود و هيچ کشوري حتي متحدان ايالات متحده نيز با اين بازيگر همصدا نشدند؛ دليلش ساده است، جمهوري اسلامي ايران براساس اصول مندرج در حقوق درياها در حال ارسال محمولهاي نفتي براي يکي از متحدانش بود؛ بدون آن که مفاد يا اصولي از قوانين و حقوق بينالملل را ناديده گرفته يا نقض کند.
جمهوري اسلامي ۵ نفتکش شناسنامهدار، حامل پرچم و داراي محمولهاي مشخص را راهي درياهاي آزاد کرده است؛ بدون آن که با اين تصميمش منافع و امنيت بازيگري را به خطر بياندازد. در چنين صورتي توقيف نفتکشهاي ايراني صرفا به واسطه آن که ايالات متحده، کشورمان را هدف تحريمهاي يکجانبهاش قرار داده است، نقض عرف و اصول و قوانين و هنجارهاي بينالمللي است و ميتواند به ساير کشورها نيز اين اجازه را بدهد تا از رويه مشابهي در ارتباط با خود آمريکا پيروي کنند. در شرايط کنوني با توجه به اين که هنوز تا ورود سه نفتکش ايراني ديگر (يک نفتکش در آستانه ورود به آبهاي ونزوئلا است) به آبهاي ونزوئلا زمان باقي مانده است و علاوه بر اين مسئله بازگشت نفتکشهاي ايراني به خاک کشورمان مطرح است، نميتوان صراحتا درباره واکنش دولت آمريکا اظهارنظر قاطعي ارائه کرد. گروهي بر اين باورند که ترامپ از شرايط کنوني به سان فرصتي براي ايجاد تنش منطقهاي استفاده کرده تا در آستانه انتخابات رياستجمهوري ماه نوامبر که به شکل منفي تحت تاثير ويروس کرونا قرار گرفته است بتواند افکار عمومي آمريکا را از مسئله اصلي منحرف کند. با اين حال اين حقيقت را هم نميتوان ناديده گرفت که در ساختار دستگاه سياسي و ديپلماسي رئيسجمهوري آمريکا عقلايي نيز حضور دارند که به رئيسجمهوري آمريکا متذکر خواهند شد که هرگونه ماجراجويي در مسير رفت و برگشت نفتکشها ميتواند زمينهساز جنگ منطقهاي شده و علاوه بر آن که هزينههاي سنگيني را بر ايالات متحده تحميل خواهد کرد بازياي است که برندهاي نخواهد داشت. به همين دليل برخي واکنش ماجراجويانه ترامپ در اين باره را دور از ذهن ميدانند. سخنگوي وزارت خارجه آمريکا هم در ارتباط با اين مسئله سکوت اختيار کرده است. به نظر ميرسد تهديدهاي ابتدايي واشنگتن مبني بر توقيف نفتکشهاي ايراني بلوفي بيش نبوده و رئيسجمهوري آمريکا به درستي متوجه شده است که هرگونه ماجراجويي براي او قماري است که نتيجهاش باخت است. طبيعتا ايران دست به اقدامي خردمندانه زده و براساس قوانين و هنجارهاي تعريفشده در حقوق بينالملل محمولهاي را در اختيار يکي از دوستان و متحدانش قرار داده است؛ بدون آن که در اين ميان منافع و يا امنيت بازيگري را تهديد کند. از همين رو مسئله قابل تامل چرايي سکوت ديگر بازيگران برابر تهديدهاي آمريکا است زيرا اين تهديدها ميتواند زمينهساز نقض قوانين و عرف بينالمللي شود؛ ساختاري که جهان سالها در ارتباط با آن تصميمسازي کرده و بسياري از اصول مندرج در آن مورد آزمون و خطا قرار گرفتهاند. همچنين اين تهديدها آزادي دريانوردي در آبهاي آزاد را نيز به چالش کشيده و ميتواند در آينده به رويهاي معمول تبديل شود و منافع بسياري از بازيگراني که سکوت اختيار کردهاند را هدف قرار دهد.
بازار