فرهيختگان/ متن پيش رو در فرهيختگان منتشر شده و انتشار آن در آخرين خبر به معناي تاييد تمام يا بخشي از آن نيست
از 166 راي محمدباقر قاليباف بخشي بهصورت شخصي متعلق به خود اوست و بخشي ديگر متعلق به حاميان عليرضا زاکاني، نماينده منتخب مردم قم در مجلس؛ کسي که ابتدا کانديداي انتخابات رياست مجلس بود و بعدا به نفع محمدباقر قاليباف کنار کشيد.
انتخابات هياترئيسه مجلس يازدهم بالاخره با فرازوفرودهايي که در اين چند روز پشتسر گذاشت، به پايان رسيد و همانطور که پيشبيني ميشد، محمدباقر قاليباف بر کرسي رياست تکيه زد. در جريان اين انتخابات البته اتفاقاتي رخ داد که ميطلبد حتما بهصورت دقيق و موشکافانه فرآيند تعيين هياترئيسه بررسي و در کنار آن حدودوثغور جريانهاي سياسي و عملکرد آنها بررسي شوند.
گام اول اميدوارکننده برداشته شد
قبل از هر نکتهاي بايد به اين اشاره کنيم که مهمترين رويداد انتخابات هياترئيسه دوره يازدهم، اين بود که صرفنظر از رقابتهاي درونفراکسيوني يا حاشيه صحن، در جريان رقابت، پيام انسجام و عدم وجود درگيري و چالش دروني از مجلس يازدهم به افکار عمومي منتقل شد. اين اتفاق را حتما بايد به فالنيک گرفت و اميدوار بود اين انسجام در ديگر رويدادهاي آتي نيز مشاهده شود؛ مساله مهمي که در سالهاي اخير کمتر از ميان کنشهاي سياسيون، مديران و مسئولان مختلف به جامعه منتقل شده بود.
سرمايهگذاري ناموفق روي انشقاق و اختلاف
نکته دوم، ادامه همين داستان انسجام است. اگر اخبار و تحليلهاي مربوط به مجلس طي هفتههاي گذشته را دنبال کرده باشيد، حتما عکسها، تيترها و تحليل رسانههاي اصلاحطلب بهخوبي به چشمتان آمده است. اين رسانهها در اين ايام و پس از شکست در انتخابات اسفند، تمام توان و تلاش خود را بهکار گرفتند تا براي مجلس يازدهم حاشيهسازي کنند، به اين معنا که تمام سرمايهگذاري خود را معطوف به ايجاد انشقاق درميان جريان غالب حاضر در دوره يازدهم کردند.
اصلاحطلبان که ميدانستند احتمال پيروزي محمدباقر قاليباف (رقيب حسن روحاني در انتخابات گذشته) بسيار زياد است و با شروع مجلس درصدر هياترئيسه خواهد نشست، در تلاش بودند تا براي شهردار سابق تهران رقيبتراشي کنند. رجوع به تيترها و عکسهاي جلد رسانههايي چون شرق و سازندگي طي اين دو هفته گوياي همين نکته است. آنها روي مصطفي ميرسليم حساب ويژهاي باز کردند و ميخواستند از وي يک نامزد قوي با حاميان متکثر در مجلس بسازند؛ تلاشي که البته نافرجام ماند و کانديداي حزب موتلفه در فراکسيون ۵ و در صحن تنها ۱۲ راي کسب کرد.
از طرف ديگر مديران و مسئولان دولتهاي نهم و دهم اميد ديگر اصلاحطلبان براي ريزش آراي محمدباقر قاليباف بودند. آنها هم البته بهگونهاي رفتار کردند که با نتيجه مطلوب اصلاحطلبان فاصله زيادي داشت. کسب تنها ۱۷ راي ازسوي فريدون عباسي مشخص کرد که سازندگي و ديگر رسانههاي اصلاحطلب تلاش و اميد نافرجامي داشتند.
تحليل آرا و کنش جريانهاي سياسي
براي اينکه تخمين نسبتا صحيحي از مناسبات سياسي درون مجلس داشته باشيم، بايد تعداد کرسيهاي متعلق به هر جريان را شناسايي و سپس به تحليل رفتارشان بپردازيم. براي اين کار بايد قبل از رجوع به آراي انتخابات هياترئيسه، نتايج آراي درون فراکسيوني و همچنين آمارهاي کلانتر نمايندگان مجلس ارزيابي شود.
از تعداد ۲۹۰ کرسي مجلس تعيينتکليف ۱۱ کرسي به دور دوم انتخابات موکول شد. منتخبان مردم تهران و آستانهاشرفيه يعني فاطمه رهبر و محمدعلي رمضاني بهدليل ابتلا به کرونا فوت کردند و يک نفر بهدليل عدم اعتبار مدرک تحصيلي از راهيابي به مجلس بازماند. بدين ترتيب ۲۷۶ نفر هماکنون در مجلس هستند و در جريان برگزاري جلسه افتتاحيه و جلسه دوم که مربوط به انتخابات بود، در صحن علني حضور داشتند.
از اين تعداد حاضران در جلسه فراکسيون اکثريت که عصر روز چهارشنبه برگزار شد ۲۴۰ نفر بودند که نشان ميدهد ۳۶ نفر از منتخبان مجلس يازدهم ازجمله اصلاحطلبان و مستقليني هستند که بههيچ عنوان حاضر نيستند زير پرچم اصولگرايي قرار گيرند. از اين تعداد حدود ۱۶ نفر از اصلاحطلبان هستند و مابقي که جمعي 20 نفره بهحساب ميآيند، از مستقلين. البته به اين معنا نيست که آن ۲۴۰ نفري که در جلسه فراکسيون نيروهاي انقلاب شرکت کردند الزاما همگي از اصولگرايان نشانهدار هستند، بلکه افرادي چون عليرضا مناديسفيدان که قبلا اخباري درباره تلاش وي براي تشکيل فراکسيون مستقلين منتشر شده بود، ازجمله افرادي هستند که از مرکزيت فراکسيون نيروهاي انقلاب فاصله قابلتوجهي دارند.
فراکسيون اکثريت تحليل آراي انتخابات درون فراکسيون، گوياي اين است که:
اول؛ از 166 راي محمدباقر قاليباف بخشي بهصورت شخصي متعلق به خود اوست و بخشي ديگر متعلق به حاميان عليرضا زاکاني، نماينده منتخب مردم قم در مجلس؛ کسي که ابتدا کانديداي انتخابات رياست مجلس بود و بعدا به نفع محمدباقر قاليباف کنار کشيد. (درمورد تعداد آراي عليرضا زاکاني در ادامه توضيحاتي داده خواهد شد.)
دوم؛ حميدرضا حاجيبابايي، نماينده مردم همدان و از وزراي دولت دهم در جريان انتخابات دروني فراکسيون اکثريت ۵۷ راي را بهدست آورد. اين تعداد را ميتوان راي خالص جمع نمايندگان نزديک به جريان پايداري بهاضافه مديران و مسئولان دولتهاي نهم و دهم دانست؛ آرايي که احتمالا ميان اين دو گروه حدودا نصف خواهد شد.
محمدباقر قاليباف
سرليست اصولگرايان در تهران درحالي با ۲۳۰ راي به رياست مجلس رسيد که در فراکسيون ۱۶۶ راي کسب کرده بود. براي تحليل آراي قاليباف ميتوان دو فرض را درنظر گرفت؛ اول اينکه کف راي قطعي و البته شخصي وي چيزي حدود ۱۲۸ راي است؛ معادل همان رايي که محسن پيرهادي نزديکترين چهره به وي در جريان انتخاب ناظران (کارپردازان) کسب کرد. اين ۱۲۸ راي فاصله ۳۸تايي با آراي قاليباف در فراکسيون دارد که احتمالا مربوط به حاميان عليرضا زاکاني است. بهطور خلاصه حداقل و حداکثر راي شخصي و قطعي رئيس مجلس هماکنون ۱۲۸ تا ۱۶۶ راي است.
نکته مهم در اين ميان اين است که از ۱۶۶ تا ۲۳۰ رايي که قاليباف در صحن علني مجلس به دست آورد ۶۴ نفر فاصله است که بايد تحليل شود.
اولا اينکه نميتوان حتما گفت که اصلاحطلبان و مستقلين به قاليباف راي ندادهاند، چراکه افرادي چون احمد دنيامالي باوجود اينکه در جمع اصلاحطلبان دستهبندي ميشود، از نزديکان جدي محمدباقر قاليباف به حساب ميآيد و ممکن است به توصيه او، برخي از اصلاحطلبان يا مستقلين هم به قاليباف راي داده باشند.
ثانيا، در انتخابات رياست مجلس ۲۶۷ نفر راي دادند؛ 230 نفر به قاليباف و 46 نفر به ديگران (۹ نفر اساسا در انتخابات شرکت نکردند که جمع آنها با آراي عباسي17، ميرسليم12 و آراي باطله8، دقيقا 46 خواهد شد). اين راي منفي 46نفره باتوجه به اينکه اولا، حتما قريببهاتفاق اصلاحطلبان و مستقلين (جمع 36 نفرهاي که در فراکسيون مشارکت نکرده) به قاليباف راي ندادهاند و درثاني اعضاي فراکسيون اعلام کردند بر رياست قاليباف وحدت کردهاند، نشان ميدهد که تعدادي از اعضاي جبهه پايداري و بخشي از نمايندگان داراي سابقه عضويت در دولتهاي نهم و دهم روي محمدباقر قاليباف اجماع کرده و به وي راي دادهاند.
حميدرضا حاجيبابايي (نامزد انصرافي)
باوجود اينکه حميدرضا حاجيبابايي در ميانه جلسه انتخاب هياترئيسه از کانديداتوري براي کسب کرسي رياست انصراف داد، اما آراي فراکسيوني او قابلتحليل است و ميتوان با آن علت انصراف وي را حدس زد.
منتخب مردم همدان در جلسه عصر روز چهارشنبه، ۵۷ راي بهدست آورد؛ رايي که نشاندهنده جمع حاميان وي از جبهه پايداري، مديران دولتهاي نهم و دهم و چندتن از مستقلهاي متمايل به اصولگرايان است.
اين ۵۷ راي اگر در خوشبينانهترين حالت (براي حميدرضا حاجيبابايي) بهاضافه 36 راي کساني شود که حاضر نشدند عضو فراکسيون اصولگرايان باشند، نشان ميدهد اگر وي در صحن علني تا آخر ميايستاد و به رقابت ميپرداخت، نهايتا 96 راي کسب ميکرد و بازهم شانسي براي پيروزي مقابل قاليباف نداشت.
عليرضا زاکاني
رئيس احتمالي مرکز پژوهشها نقش مهمي در پيروزي محمدباقر قاليباف داشت. او داراي بدنه راي اختصاصي در مجلس است، هرچند پيش از اين و بهخاطر وحدت بدنه راي خود را در اختيار جريان غالب در مجلس قرار داد. چنانکه گفتيم از ميان نمايندگان مجلس حدودا ۳۸ نفر بهطور ويژه به عليرضا زاکاني نزديک هستند؛ کساني که احتمالا قريببه اتفاقشان از اعضاي جمعيت رهپويان و ايثارگران انقلاب اسلامي هستند.
جبهه پايداري
يکي از چالشهايي که در جريان انتخابات وجود داشت و بعد از آن هم از ميان نرفت، چالشي بود که جبهه پايداري با شخص محمدباقر قاليباف داشت، تاجاييکه حتي يکي از حاشيههاي مربوط به جلسات وفاق (جلساتي که به دعوت نصرالله پژمانفر برگزار ميشد)، اين بود که جلسات نبايد براي «نه به قاليباف» تشکيل شوند. البته نبايد ازنظر گذراند که چند نفر از اعضاي جبهه پايداري طي گفتوگوهايي اين موضوع را تکذيب و آن را از اساس نادرست خواندند. کنار اين مساله بايد در نظر داشت که اعضاي جبهه پايداري در هفتههاي اخير بههيچ عنوان از نامزدي محمدباقر قاليباف براي رياست حمايت نکردند و ترجيح دادند در اين زمينه حداقل در سطح رسانه سکوت اختيار کنند؛ سکوتي که البته باعث شد بيم و اميدها باقي بماند و حالا هم بهدليل مخفي بودن آرا روشن نشود که دست آخر آنها به محمدباقر قاليباف راي دادهاند يا خير. از اينرو ناچارا بايد دوباره براساس تخمين و تحليل آرا به ارزيابي کنش جبهه پايداري بپردازيم.
چنانکه پيشتر ذکر شد، اگر فرض اين باشد که ۵۷ راي حميدرضا حاجيبابايي در جلسه فراکسيون اکثريت، تقريبا متعلق به اعضاي جبهه پايداري و اعضاي دولتهاي نهم و دهم باشد، در بهترين حالت اين جريان چيزي حدود ۳۰ کرسي از ۲۹۰ کرسي مجلس را در اختيار دارد.
از طرفي باتوجه به اينکه جمع راي منفي قاليباف در صحن، دقيقا 46 راي بود (جمع 17 راي عباسي، 12 راي ميرسليم، 8 راي باطله و 9 نفري که در انتخابات شرکت نکردند) و با مدنظر داشتن اينکه جمع 57 راي حاجيبابايي به اضافه 36 راي کساني که در فراکسيون اکثريت مشارکت ندارند معادل 93 راي است، ميتوانيم اينگونه نتيجهگيري کنيم که احتمالا بخشي از اعضاي جبهه پايداري در جريان انتخابات راي خود را به نام محمدباقر قاليباف به صندوق انداختهاند، ولو اينکه تعداد اين افراد چندان زياد نباشد. علاوهبر اين، خوشوبش صميمانه قاليباف با مرتضي آقاتهراني بلافاصله پس از اعلام نتايج رايگيري، اذهان را به اين سمت برد که احتمالا بخشي از راي 230تايي قاليباف متعلق به آقاتهراني و دوستانش است.
در اين ميان نکته مهم اين است که با فرض صحت چنين تخميني يا حتي خطا بودن آن، همين که نمود بيروني فرآيند انتخابات هياترئيسه نشاندهنده وحدت و انسجام نمايندگان بود و هيچ نشانهاي از چالش و درگيري ديده نشد، مشخص شد رفتار منتخبان با اتکا به برخي ملزومات فعاليت جمعي بوده که بسيار مهم و ارزشمند است.
اعضاي دولتهاي نهم و دهم
برخي اظهارنظرها درخصوص کموکيف حضور مديران دولتهاي نهم و دهم در مجلس يازدهم حکايت از انسجام جمعي ۵۰ يا ۶۰ نفره در مجلس داشت؛ جمعي که گمان آن ميرفت حامي کانديداتوري اشخاصي چون حميدرضا حاجيبابايي، علي نيکزاد يا سيد شمسالدين حسيني براي رياست مجلس باشند.
هفتههاي اخير درخصوص اين حضور و کنشهاي سياسي و تخصصي اين جمعيت در مجلس اظهارنظرهاي زيادي شده بود، ازجمله اينکه شمسالدين حسيني و احمد عليرضابيگي گفته بودند بهزودي يک فراکسيون قوي و متحد تشکيل خواهد شد. حالا اما شرکت آنها در جلسه فراکسيون اصولگرايان، همينطور در نظرسنجي درون فراکسيوني و نهايتا جمع رايهايي که در صحن علني داده شد، نشان ميدهد که يا تعداد اين جمع ۵۰ يا ۶۰ نفر نيست يا تعلقات سياسي تمام آنها داراي ويژگي و مختصاتي که ادعا ميشود، نبوده است.
*علي جمشيدي و مريم عاقلي
بازار