همشهري/ متن پيش رو در همشهري منتشر شده و انتشار آن در آخرين خبر به معناي تاييد تمام يا بخشي از آن نيست
حميدرضابوجاريان/ «وقتي کارمان را شروع کرديم، براي خيليها مسخره بود. ميگفتند مگر از الاغ هم پول درميآيد.» اين نخستين واکنش بود که خانواده «شهر کنها» که مزرعه کوچک پرورش الاغ در يکي از روستاهاي اطراف تهران به راه انداختند، تجربهاش ميکنند.
اين تجربه را پرورشدهندگان ديگر هم داشتهاند. نبود سابقه نهچندان طولاني از توليد محصولات مشتق از الاغ سبب چنين نگرشهايي بود. اما اکنون، همانها که پرورش الاغ را زير سؤال ميبردند و محصولاتش را عجيب ميخواندند، در صف خريد محصولات اين حيوان قرار دارند. توليد محصول و کسب درآمد از آن، قيمت الاغ و خر را افزايشي چندبرابري داده است. حيواني که تا 2سال قبل 500هزار تومان قيمت داشت، حالا هر رأسش در بازار، کمتر از 3ميليون تومان فروخته نميشود. افزايش قيمتي که سبب شده کشاورزاني که تا ديروز چهارپاهاي خود را از ترس هزينه بالاي خورد و خوراک در بيابان رها ميکردند، آنها را حفظ کنند و به قيمت بالايي به پرورشدهندگان بفروشند. برخي هم به اين فکر افتادهاند از حيواني که دارند، محصولاتي تهيه کنند که اين روزها در فضاي عجيب و غيرقابل پيشبيني زندگي با کرونا هواداران زيادي پيدا کرده است.
مزرعه خرها
براي رسيدن به مزرعه پرورش الاغ «شهرکنها» بايد راهي روستاي انجمآباد در حوالي جاده شهريار شد. راه رسيدن به روستا جاده نصفه و نيمه آسفالته است و روستايي پر است از سگهاي اهلي؛ بپاهاي حواسجمع گله گوسفندها. راه مزرعه اما کمي دورتر از بافت اصلي روستا و در کنار جادهاي خاکي است.
کرونا باعث شده صاحبان جوان مزرعه نگران از جان چهارپاها، همه اقدامات ايمني را در پذيرش بازديدکنندهها رعايت کنند. غرق کردن کفشها در آهکهاي ورودي ساختمان و پوشيدن پاپوشهاي پلاستيکي براي جلوگيري از شيوع بيماري در مزرعه ازجمله اقدامات ايمني است که مزرعهدارها براي بازديد کنندهها الزام کردهاند. هنوز وارد مزرعه جمعوجورشان نشده، بوي تيز حيوان به استقبالمان ميآيد و نفسکشيدن را سخت ميکند. 2برادر جوان، يکي دانشآموخته رشته رايانه و ديگري تازه ديپلمگرفته به استقبالمان ميآيند. مزرعه در واقع يک طويله کوچک است با 2بخش مجزا؛ يکي براي الاغها (جنس ماده) و ديگري براي خرها (جنس نر) دارد. حيوانها بيشترشان جوانند و يکي دو کره هم اخيراً به جمع 20حيوان مزرعه اضافه شده است. سماخانم 9ماهه است. «کورخه»، پسر چموش که تا نامش را ميآوريم شروع به عرعر کردن ميکند و «غرغرو» که قد و قواره بلندي ندارد هم از خرها و الاغهاي مزرعه هستند. مزرعه شهرکنها و الاغهايش سري هم به سينما زدهاند و يکي از آنها همين سال گذشته جلوي دوربين فيلم شهر پرماجرا رفته و اسمش را گذاشتهاند بازيگر. مزرعه الاغها ميهمانان ديگري هم دارد. از خروس و مرغ گرفته تا کبک و چند پرنده ديگر و البته مجموعهاي از انواع مگسها. حياط روباز هم فضايي تقريبا 3برابر طويله دارد که در آن آبشخور مناسبي براي حيوان و راه رفتن وجود دارد. در گوشهاي از حياط مزرعه هم کوهي از عنبرنسارا جمع است، پهنهاي گلولهاي شکل خرها و الاغها که رنگي متمايل به آبي دارند.
ريسک براي ساختن آينده
«محمدرضا» و «احمدرضا»، 4سال است کار پرورش الاغ را براي توليد محصول از حيوان شروع کردهاند. احمدرضا برادر کوچکتر است که سرتقتر از برادر بزرگتر بهنظر ميرسد. اوست که ريسک راه انداختن مزرعه را قبول کرده است و با کمک مادرش و استفاده از پسانداز اندکي که داشته پايهگذار مزرعه پرورش الاغ «شهرکن» شده است: «خيلي پول نداشتم. مادرم کمک کرد و با کمکهاي مادرم 3تا الاغ و خر خريدم. برادرم هم کمکحالم بود. آن موقع خيلي بلد نبوديم با حيوان بايد چطور رفتار کنيم. فکر ميکرديم حيوان ميخورد و ميخوابد و ما هم ميتوانيم شيرش را بگيريم. با همين بيتجربگي وارد کار شديم و چندماه نشده هر 3حيوانمان تلف شدند.» مرگ چهارپاها، احمدرضا را شوکه کرد اما اينبار تلاش کرد با دانش بيشتري وارد کار شود. شروع به خواندن کتابهايي کرد که درباره الاغها و نحوه پرورششان نوشته شده بود. تعداد کتابها آنقدر کم بود که حتي برخي ناشران هم نميدانستند چنين کتابي وجود دارد: «خيلي گشتم تا کتاب پيدا کنم. فقط دو سه کتاب پيدا کردم. از هرکسي که در اينباره ايدهاي داشت کمک گرفتم. دوباره چند الاغ و خر گرفتم و اينبار با روش ديگري با حيوان کار کردم. الان شکر خدا، 20رأس الاغ و خر در مزرعه خودمان داريم. 6الاغ شيري، چند کره، چند الاغ آبستن و چند الاغ مولد داريم.»
الاغها هر 13ماه يکبار آبستن ميشوند. اين يعني حيوان در بلندمدت سودآوري دارد و مزرعهدار ميتواند روي کره آن حساب باز کند؛ حسابي که آينده سرمايهگذار را تضمين ميکند.
الاغهاي پرخرج
هزينه نگهداري الاغها خيلي بالاست. هرچه به اين حيوان غذا بدهي او ميخورد. سيستم گوارش حيوان به شکلي است که هيچچيزي را در معده خود نگهداري نميکند و بخشي از هر چيزي را بخورد مستقيم مصرف و مابقي آن را دفع ميکند. به اين دليل، بسياري از کشاورزان بعد از پايان فصل کشاورزي ترجيح ميدادند الاغهاي خود را در دشت رها کنند تا هزينه آب وغذاي حيوان دمار از روزگارشان درنياورد. اما چندسالي است که ديگر نميتوان خر و الاغ رهاشده در بيابانها و دشتها پيدا کرد. بيشتر شدن آگاهي مردم از مزيتها و محصولات مشتق از الاغ باعث شده، بسياري به اين حيوان نه بهعنوان چهارپايي براي بارکشي بلکه، براي درآمدزايي و استفاده درماني از آن نگاه کنند. احمدرضا ميگويد: «آنهايي که ميدانستند الاغ چه مزيتهايي دارد، به روستاها ميرفتند و خر و الاغهاي رهاشده را بار ماشين ميکردند و ميبردند. اما الان بايد خر و الاغ بخرند. ما هم خريد ميکنيم، البته نه هر حيواني بلکه حيواني که قبراق باشد و بدانيم تغذيهاش خوب بوده است.» حيواني که خوب تغذيه شده باشد، محصولات زيادي هم از آن بهدست ميآيد.
کرونا و مشتريهاي نگران
ساعتي از حضورمان در مزرعه دنج و جمعوجور شهرکنها نگذشته است که سروکله مشتريها پيدا ميشود. مشتريهايي که خيلي علاقهاي به حرف زدن از چرايي حضورشان و خريد محصولات چهارپاهاي حاضر در مزرعه ندارند. لابهلاي حرفهايشان ميتوان فهميد بيمار مبتلا به کرونا در خانه دارند.
پرورشدهندگان از ويژگيهاي شير الاغ ميگويند و خريداران را تشنه خريد ميکنند. مريم، زني که بين خريداران سنوسال بالاتري دارد از درد بيمارش براي فروشنده ميگويد و تلاشهاي ناکامي که براي درمان او کرده است. از اين حرف ميزند که هيچ دارويي به بيمارش کارگر نيفتاده و برخي دوستانش توصيه کردهاند که به بيمار شير الاغ بدهد: «خيلي گشتم. چندجا رفتم که شير الاغ بگيرم اما شيري که نشان ميدادند از قبل دوشيده شده بود. معلوم نبود شير الاغ است يا گاو. کلي گشتم تا مزرعهاي پيدا کنم که جلوي چشمم شير بدوشد تا خيالم از اصل بودن شير راحت شود.» زن که تأکيد عجيبي بر خوراندن شير به بيمارش دارد خواهان خريد چند کيلو شير است. محمدرضا خوراندن شير زياد را به بيمار نهي ميکند و ميگويد: «خوردن بيملاحظه شير الاغ ميتواند سيستم ايمني بدن را بيش از اندازه قوي کند و در نهايت به ضرر فرد بيمار شود. براي همين بيمار بايد به اندازه و در فاصله زماني زياد شير بخورد تا اثر درماني آن بر بيمار معلوم شود.»
زن داستان بيمارش را ادامه ميدهد و ميخواهد براي خريد شير تخفيف بگيرد. هرچه زن اصرار به تخفيف دارد، محمدرضا از قيمتش کوتاه نميآيد. وقتي چانهزني راه به جايي نميبرد، سرانجام خريدار کارت اعتبارياش را از جيب بيرون ميآورد و آن را در کارتخوان مرزعه ميکشد. زن بدون اينکه چيزي بپرسد، ميرود. فکر ميکند درمان با شير الاغ راهکاري است براي مواجهه با بيماري وحشي و غيرقابل کنترل کرونا؛ تصوري که اين روزها در شبکههاي اجتماعي دست بهدست ميشود و خيليها به آن باور پيدا کردهاند.
بدون دورريز و پرکاربرد
شايد باور اينکه از الاغ و خر ميتوان چه محصولاتي تهيه کرد برايتان عجيب باشد. شير الاغ، عنبر نسارا، روغن الاغ، شامپو شير الاغ و صابون الاغ تنها بخشي از اين محصولات است. محصولاتي گران که اين روزها حسابي طرفدار پيدا کرده است. محمدرضا ميگويد: «مشتريها خودشان ميآيند و ميگويند فلان محصول را براي درمان کرونا ميخواهند. من کاري به اين ندارم که آيا اين محصول به درد درمان بيماري ميخورد يا نه؛ ميخواهيم محصولمان را سالم و بدون فاسدشدن بفروشيم و پولش حلال باشد، بقيهاش به ما ربطي ندارد.» او از قيمتهايي که محصولات مشتق از الاغ و خر پيدا کرده است هم برايمان ميگويد: «هر الاغ روزي نيمکيلو تا 400سيسي شير ميدهد. الاغهاي شيرده ما روزي 2 تا 3کيلو شير ميدهند. قيمت هر کيلو شير150هزار تومان است که 50برابر قيمت شير گاو است. روغن خالص الاغ را کيلويي 700هزار تومان ميفروشيم.» به گفته او شايعهها در فضاي مجازي درباره خاصيت عنبرنسارا باعث شده عنبرنسارا هم جزو پرفروشترين محصولات مزرعه شود؛ «خيليها هستند که دنبال عنبرنسارا ميآيند. تا همين چندماه قبل قيمتي نداشت اما الان هر عدد هزار تومان ارزش پيدا کرده است.»
ترديد در سلامت مشتقات الاغ و خر
سازمان دامپزشکي مزارع پرورش الاغ و خر را به رسميت نميشناسد. اين سازمان اعلام کرده است که تنها ميتواند بهداشتي بودن يا نبودن شير توليدي در اين مراکز را بررسي کند. از سوي ديگر، سازمان جهادکشاورزي مجوزهاي بهرهبرداري و تاسيس مزارع پرورش الاغ و خر را صادر ميکند؛ مجوزي که دليلي بر توليد محصولاتي مانند سيگار عنبرنسارا يا هر محصول ديگري نيست. با اين حال، برخي مزارع پرورش اين حيوان، دست به توليد محصولات متنوعي از اين حيوان ميزنند. وزارت بهداشت نحوه توليد اين محصولات را در همه اين مراکز تأييد نميکند. ازاين رو، توليد سيگار عنبرنسارا با فشار مسئولان در بسياري از مزارع پرورش الاغ متوقف شده است. به گفته مسئولان وزارت بهداشت، فرايند توليد محصولات از الاغ مانند شير داراي فرايندها و پيچيدگيهاي خاصي است که بسياري از مزارع پرورش الاغ از آن بيبهرهاند و از اين رو، نميتوان سلامت شير توليدي را در مزارع پرورش حيوان تأييد کرد.
بازار