2020-06-02T20:10:00+04:30
(۲۰:۱۰) ۱۳۹۹/۰۳/۱۳
دنياي اقتصاد
لینک کوتاه در کلیبرد کپی شد!
http://akhr.ir/6418520
دنياي اقتصاد/ متن پيش رو در دنياي اقتصاد منتشر شده و انتشار آن در آخرين خبر به معناي تاييد تمام يا بخشي از آن نيست
پاندمي ويروس کرونا ميتواند لحظهاي شکوهمند براي رهبران پوپوليست جهان باشد. اين دوره، دورهاي از ترس و اضطراب شديد است؛ احساساتي که معمولا به اين دست از افراد اجازه رشد و نمو و باليدن ميدهد. در عوض، برخي پوپوليستها در برابر شيوع ويروسي که کشورهايشان را در نورديده احساس ضعف و ناتواني ميکنند. ايالاتمتحده، برزيل و روسيه بالاترين آمار مبتلا به کرونا در جهان را دارند و آمار مرگومير آنها هم روندي صعودي دارد و اقتصادشان هم متحمل لطماتي شده است. «آنگلا دووان»، در گزارش ۳۱ ميبراي سيانان نوشت، در اوج نااميدي اين رهبران خودبرتر پندار اما يک نکته از نظرها پنهان مانده و آن، اين است که اين رهبران خود برتر پندار اين ويروس را نسبت به اقدامات خود مصون يافتهاند. ارعاب، هراس افکني و تبليغات در برابر اين ويروس کارگر نبوده است. هدايت به واسطه علم، برقراري ارتباطات شفاف و برنامه ريزي بلندمدت نشان دادهاند که ابزارهاي تند و تيزتري هستند.
ترامپ، رئيسجمهور آمريکا، به سلاح مطلوب خود يعني توييتر روي آورده و کوشيده تا چين را مقصر وضعيت کشورش قلمداد کند. اما توييتهاي اعتراضي او و تلاشهايش نتوانسته موجب ارعاب «کرونا» شود و آن را متوقف سازد. در روسيه، ولاديمير پوتين، رئيسجمهور، سخت در تلاش است تا به هر وسيله شده چنين وانمود کند که اوضاع را در کنترل دارد اما ميزان ابتلاي صعودي به کرونا در اين کشور هم نشان داده که اين ويروس از چنگ او گريخته است. گويي ويروس تاجدار بر اين است تا به رهبران دنيا دهن کجي کند و بگويد نميتوانيد مرا با تبليغات و شعار مهار کنيد.در سوي ديگر، ژائر بولسانارو، رئيسجمهور برزيل است. او نيز ابتدا کرونا را يک «آنفلوآنزاي کوچک» ناميده و گفته بود که تهديد چندان جدياي نيست. اما ميزان ابتلاي کرونا در اين کشور روزانه ۲۰ هزار نفر است. برزيل هنوز به اوج پيش بيني شده نرسيده است.سه رهبر پوپوليست دنيا يعني ترامپ، پوتين و بولسوناروخطر اين ويروس را در ابتدا جدي نگرفته بودند اگرچه ميديدند که اين ويروس ميکروسکوپي چگونه ايتاليا را در نورديده است. اکنون اينها ميخواهند نشان دهند که همه چيز تحت کنترل است. به عبارت بهتر، ميخواهند بگويند که همه چيز را در کنترل دارند. اما واقعيت اين است که اين ويروس همچنان انتقال مييابد، همچنان بيمار ميکند و همچنان ميکشد و همچنان ضعف و ناتواني اين رهبران را به رخ شان ميکشد.
آرام باشيد و ادامه دهيد
انکار و ناديده انگاري ويروس کرونا به منزله يک تهديد از سوي روساي جمهور در برزيل و ايالاتمتحده موجب اين شد که دولتهايشان سياست از اين ستون به آن ستون فرج است را در پيش گيرند و عملکرد کُند و آهستهاي را در پيش گيرند. پيامدهاي آن جدي بود: اکنون الگوهايي در حال ظهور است که نشان ميدهد چگونه اقدام سريع و قاطع ميتوانست جانها را نجات بخشد. براي مثال، الگوي دانشگاه کلمبيا نشان ميدهد اگر ايالاتمتحده فاصلهگذاري اجتماعي را يک هفته قبل از اينکه مقامها خواستار آن شوند به اجرا درآورده بود، جان ۳۶ هزار نفر نجات داده ميشد. تعداد کشتههاي ايالاتمتحده به خاطر کرونا بيش از ۱۰۰ هزار نفر است. همچون بولسانارو، ترامپ هم در ابتدا همواره بر طبل «آنفلوآنزا» بودن اين بيماري ميکوبيد و بارها به آمريکاييها اطمينان داده بود که اوضاع «تحت کنترل است». وقتي روشن شد که اوضاع تحت کنترل نيست، ترامپ همچنان اين سيگنال را ميفرستاد که همه چيز «اوکي» خواهد شد. شايد همه تقصير متوجه آنها نباشد چرا که کماطلاعي يا بياطلاعي از اين بيماري يا اطلاعات اوليه ارائه شده از سوي چين که اين بيماري را کمخطرتر از آنفلوآنزا معرفي کرده بود، آنها را متقاعد ساخته بود که اين بيماري هم نوعي «آنفلوآنزا»ست. ترامپ در ۱۰ مارس گفت:«اين غيرمنتظره بود... به جهان ضربه زد و جهاني را به هم ريخت. ما آمادهايم و کار بزرگي با آن انجام ميدهيم. اين بيماري خواهد رفت. فقط آرام بمانيد. خواهد رفت.» اين در حالي بود که موارد ابتلا در آمريکا به هزار مورد رسيده بود. درحاليکه ايالاتمتحده محدوديت مسافرتي را وضع کرد و اين محدوديتها با منع سفر «به» چين و «از» چين در ۲ فوريه آغاز ميشد، اما «مرکز کنترل و پيشگيري از بيماريها» در آمريکا فقط بيانيهاي مبني بر فاصلهگذاري اجتماعي در ۱۵ مارس منتشر کرد. درست يک هفته بعد، ميزان موارد ابتلا در آمريکا از يک ميليون نفر فراتر رفت. «ويليام هاناگ»، اپيدميولوژيست از دانشگاه هاروارد، به سيانان ميگويد: «دستکم گرفتن اين ويروس برخاسته از اطلاعاتي بود که ما از چين و اروپا داشتيم. متاسفانه واکنش خوبي در برابر اين ويروس نداشتيم و نوع واکنش را به انتخاب رهبران محلي گذاشتيم.» در برزيل، بولسونارو نهتنها گفت اين ويروس نميتواند آسيبي به او بزند بلکه ادعاهاي مشابهي هم در مورد برزيليها مطرح کرد. رئيسجمهور برزيل گفت: «برزيليها بايد مورد مطالعه قرار بگيرند. ما چيزي نميگيريم. ميبينيد که مردم به درون آبهاي سطحي ميپرند و در آن شنا ميکنند و هيچ اتفاقي برايشان رخ نميدهد.» او اين سخنان را در ۲۶ مارس اعلام کرد درحاليکه موارد ابتلا در اين کشور به ۳ هزار نفر نزديک شده بود. اگرچه برزيل برخي اقدامات اوليه مانند سفر از کشورهاي مبتلا و درگير کرونا را ممنوع و مرزهاي زميني را بست اما بولسونارو هرگز از تعطيلي کسب و کارها و مدارس دفاع نکرد و دولتش هرگز هيچ دستورالعمل روشني براي استانها در مورد چگونگي اجراي فاصلهگذاري اجتماعي صادر نکرد. در حقيقت، بولسونارو بارها محدوديتهاي وضع شده از سوي مقامهاي محلي را تضعيف کرده و ناديده گرفت و حتي با اعتراضات ضدقرنطينه پيوست و بدون ماسک به مردم دست ميداد و کودکان را در آغوش ميگرفت. «فرانسيسکا کاستا ريس»، محققي که در مرکز «Leuven» براي مطالعات حکمراني جهاني در بروکسل مشغول تحقيق است، ميگويد: «از نظر پاسخ، بولسونارو همچنان اهميت ويروس را نفي کرده و همچنان بر ناديدهانگاري آن اصرار دارد. هيچ تغييري در اين مدت در لحن او پديد نيامده است.» او ميافزايد: «لااقل رئيسجمهور آمريکا اين را بهعنوان يک مساله يا معضل پذيرفته است. اما فکر ميکنم بولسونارو واقعا هيچ پاسخ قانعکنندهاي نداده است.» همچون ترامپ، رفتار آشفته بولسونارو موجب شکاف و آشوب در دولتش نيز شده است. در ماه آوريل، او وزير بهداشت خود «لوئيز هنزيکه ماندتا» که يکي از مهمترين موافقان فاصلهگذاري اجتماعي بود را کنار گذاشت. دومين وزير بهداشت «نلسون تيچ» هم به تازگي اين مقام را ترک کرد. دليل آن هم انتقاد وي از حکم بولسونارو مبني بر بازگشايي سالنهاي زيبايي و سالنهاي بدنسازي و کلاسهاي ورزش بود. چنين بود که بولسونارو يک ژنرال نظامي به نام «ادواردو پازولو» را که هيچ سابقهاي در امور درماني و بهداشتي ندارد بهعنوان وزير بهداشت موقت تا زمان منصوب شدن وزير جديد برگزيد.
همه چيز تحت کنترل است
داستان در روسيه اندکي متفاوت است. دولت روسيه خيلي کُند عمل نکرد. اين کشور در ۳۰ ژانويه مرزهاي خود با چين را بست، يک روز قبل از آنکه اولين مورد ابتلا در اين کشور گزارش شود. روسيه اندکي بعد اقدامات قرنطينه را آغاز کرد آن هم زماني که اعلام شد که کمتر از ۷۰۰ نفر به اين ويروس مبتلا شدهاند. اما اشتباهاتي رخ داد. روسيه تعدادي از مبتلاياني را که از ايتاليا و ديگر بخشهاي اروپا وارد اين کشور شده بودند، ناديده گرفت و نتوانست کاري کند که بيمارستانهايش به کانون کرونا مبتلا نشوند. اطلاعرساني ضعيف نيز برخي مزيتهاي اوليه را از ميان برد. در اوايل شيوع کرونا در روسيه، پوتين گفته بود که «اوضاع تحت کنترل است» و در آن زمان بهنظر ميرسيد که ظاهرا چنين باشد. روسيه در تمام ماه فوريه هيچ موردي از ابتلا را گزارش نکرد؛ اگرچه اما و اگرهايي در مورد اين مساله مطرح بود که احتمالا اين کشور موارد مربوط به کرونا را بهعنوان ذاتالريه رد کرده بود. در ۲ مارس بود که دو مورد جديد رسما اعلام شد. زبان و لحن پوتين سنجيدهتر از ترامپ و بولسونارو بود. او بارها خواستار احتياط شده بود و اين ويروس را «تهديد واقعي» ميناميد و واقعيات علمي مربوط به اين ويروس را نفي نميکرد. اما او به تاکتيکهاي قديمي خود چسبيده بود که همان شروع به حمله بود.
در اواخر مارس وي براي اينکه نشان دهد ميخواهد پاسخي قاطع به کرونا بدهد به يک بيمارستان تازهساز رفت و لباسهاي مخصوص زردرنگي به تن کرد تا نشان دهد ماجرا را جدي گرفته است؛ اما اين نتوانست اعتماد مردم روسيه را جلب کند. او همچنين بدون محافظ و بدون رعايت موارد بهداشتي به پزشکان دست ميداد؛ برخي از همان پزشکان تست کرونايشان مثبت بود. بعدا اين تصور پيش آمد که او هم کرونا گرفته و خود را منزوي کرده؛ چراکه بهصورت هفتگي با ويدئو کنفرانس ارتباط برقرار ميکرد. سخنگوي کرملين هم گفت پوتين نه مخفي شده و نه به پناهگاه فرار کرده است.
مشکلات چهل تکه
بسياري از مشکلات پوتين ساختگي است و بهدست خودش ساخته ميشود. قرار بود روسها در يک همه پرسي حضور يابند که به پوتين اجازه ميداد تا سال ۲۰۳۶ در قدرت بماند؛ اما اين ويروس برنامههايش را به باد داد. در حقيقت، بادها موافق نوزيد. رايگيري هنوز در افق نمايان است. با اين حال، پوتين تلاش دارد تا گرفتاريها را به گردن مقامهاي محلي بياندازد و آنها را مقصر جلوه دهد. او اعلام کرد که پاداشهايي به پزشکان خواهد داد اما خبري از آن نشد (دنياياقتصاد در تاريخ ۷ خردادماه ۹۹ در گزارشي با عنوان «رئيسجمهور غايب کجاست؟» به اين مساله پرداخته بود).
کرملين خواستار اين بود که ۱۲ مي روزي باشد که محدوديتها کاهش مييابد؛ اما گويي «ويروس تاجدار» سر آن ندارد که با پوتين راه بيايد. وقتي محدوديتها وضع شد موارد ابتلا هزار مورد در روز بود اما اکنون به ۱۰ هزار مورد در روز رسيده است. همين وضعيت بيتوجهي، دستکمانگاري و غفلت بود که نصيب آمريکا و برزيل هم شد. روساي جمهور اين دو کشور هم نحوه حل وضعيت را به عهده فرمانداران ايالتها گذاشتند و وقتي آنها در زمينه منابع و تجهيزات اعلام نياز کردند، بديهي بود که بايد دولت وارد ميدان شود؛ اما چنين نشد. نحوه مديريت صدراعظم آلمان نشان داد که اگرچه اختياراتي به مناطق فدرال (فرمانداران) واگذار شده، اما رهبري قاطع دولت مرکزي هم لازم است.
درحاليکه واکنش آلمان به ويروس کرونا بهشدت مبتني بر علم بود اما ترامپ و بولسونارو همچنان آن را انکار ميکنند. درست در زماني که بولسونارو خود را مدافع معترضان به قرنطينه نشان ميدهد يا پوتين بدون حفاظ با پزشکان دست ميدهد، ترامپ هم نپذيرفته که از ماسک استفاده کند. ترامپ و بولسونارو داروي هيدروکسي کلروکين را «سرِ خود» مورد استفاده قرار داده يا آن را پيشنهاد کردند؛ با وجود اينکه هيچ مدرک علمي قابلتوجهي در جلوگيري يا درمان ويروس از سوي اين دارو اثبات نشده بود. ناديده گرفتن علم و دستاوردهاي علمي عواقب وخيمي دارد. رهبران قدرتمند و خودکامه ميخواهند حس غلط شکستناپذيري خود يا اعتماد به نفس بالاي خود را القا کنند؛ اما نميدانند که ناديده گرفتن علم لطمات جبران ناپذيري به کشور و وجهه خودشان ميزند. چهره «رهبر غيرقابل شکست و نترس» به تاريخ پيوسته است. آن رهبراني در دنيا موفق خواهند بود که به عقل جمعي گوش فرادهند، رويکرد علمي را پيشه کنند و دست از خودسري و سخت سري بردارند. اين ويروس پاسخ علمي و پيچيده ميخواهد نه تبليغات و شعار و شاخ و شانه کشيدن.
بازار