logo
برگزیده
تحلیل ها

کاظمی؛ ناچار یا مقتدر؟

منبع
اعتماد
بروزرسانی
کاظمی؛ ناچار یا مقتدر؟
اعتماد/ متن پيش رو در اعتماد منتشر شده و انتشار آن در آخرين خبر به معناي تاييد تمام يا بخشي از آن نيست محمد صالح صدقيان/ آنچه پنجشنبه شب در بغداد رخ داد و بخشي از نيروهاي امنيتي عراق به يک پايگاه ميزبان نيروهاي محور مقاومت عراق حمله کردند و تعدادي را بازداشت کردند قطعا بدون اطلاع مصطفي کاظمي، نخست‌وزير عراق نبوده است. من حتي يک گام فراتر از اين گزاره مي‌روم و مي‌گويم که اين اقدام قطعا به دستور نخست‌وزير انجام شده است. بدون علم و اراده شخص نخست‌وزير عراق امکان ندارد چنين اقدامي عليه يک نهاد مهم شيعيان عراق رخ دهد. اما سوال اينجاست مصطفي کاظمي که با راي و اعتماد گروه‌هاي شيعه عراقي انتخاب شده ‌بود و گروه‌هاي مقاومت هم اگر از او حمايت نکردند، دست‌کم در مقابل انتخابش مخالفتي هم نشان ندادند چرا در چنين موقعيتي دست به اين اقدام مي‌زند؟ واقعيت اين است که اقدام مصطفي کاظمي در شرايط کنوني دو پيام مهم دارد، يک پيام داخلي و يک پيام خارجي. پيام داخلي اقدام مصطفي کاظمي، ضرب شست نشان دادن به گروه‌هاي قدرتمند سياسي و عقيدتي در داخل عراق است. او از ابتداي حضورش گفته ‌بود که قصد دارد، سلاح را از اختيار گروه‌هاي غيردولتي خارج کند. وقتي به دولت اشاره مي‌شود، منظور مجموعه نيروهاي مسلح عراق است که شامل حشدالشعبي هم مي‌شود، يعني وزارت دفاع، وزارت کشور و حشدالشعبي منحصرا تنها نيروهاي صاحب سلاح در عراق باقي مي‌مانند و هيچ گروه ديگري تحت هيچ عنواني حق استفاده از سلاح براي اهدافش ندارد. اقدام دولت عراق عليه نيروهاي منتسب به کتائب حزب‌الله و جبهه مقاومت با اين هدف صورت گرفته که مصطفي کاظمي به گروه‌هاي مختلف صاحب نفوذ در عراق، نه فقط شيعيان، بلکه از هر طايفه و مذهبي نشان بدهد که فرمانده کل قوا اوست و اختيار کامل در اجراي فرمانش دارد. اقدامي که نيروهاي تحت فرمان کاظمي انجام داد در واقع يک عمليات کوچک و محدود بود اما آثار و نتايج گسترده‌اي در پي دارد. اما اقدام در مقابل بخشي از نيروهاي شيعه عراقي که در نبرد عليه داعش نقش بارزي بازي کرده‌اند در واقع يک پيام و نشانه براي همه گروه‌هاي ديگر است که مصطفي کاظمي قصد مديريت مقتدرانه در بغداد دارد. کاظمي با اين اقدام خود در واقع تا حدي عکس‌العمل گروه‌هاي سياسي و نظامي شيعه عراقي را هم سنجيد تا ارزيابي کند که گروه‌هاي تحت فرمان حشدالشعبي تا چه اندازه از فرمان دولت و رهبري بغداد پيروي مي‌کنند. همان‌گونه که از پنج‌شنبه تاکنون هم مشاهده کرده‌ايم به ‌رغم اظهارنظر شخصيت‌هاي برجسته شيعه مانند نوري مالکي و قيس خزعلي و دعوت آنان از دولت به حفظ حرمت و احترام حشدالشعبي، واکنش تندي از سوي گروه‌هاي سياسي شيعه و رهبران حشدالشعبي به اين اقدام نشده است.
 به نظر مي‌رسد، گروه‌هاي عمده شيعه عراق از جمله جريان صدر، جريان حکمت و فراکسيون فتح خواستار خويشتن‌داري و فرصت به کاظمي هستند و از اقتدار دولت مرکزي حمايت مي‌کنند. اما در کنار آثار داخلي اين اقدام مصطفي کاظمي يک پيام خارجي هم در اين اقدام نهفته بود که متاسفانه نه به نشان اقتدار و توانمندي دولت بغداد بلکه به نشانه ناچاري و ناگزيري دولت کاظمي براي راضي نگه داشتن دولت امريکا بود. مي‌دانيم که عادل عبدالمهدي، نخست‌وزير پيشين عراق در تمام طول دوران نخست‌وزيري‌اش براي ديدار رسمي به واشنگتن دعوت نشد. شرط دولت امريکا براي عادل عبدالمهدي اين بود که بايد قدرت حشدالشعبي را کنترل و محدود کند. عادل عبدالمهدي اين شرط را نپذيرفت و امريکايي‌ها هم او را هرگز براي سفر به واشنگتن دعوت نکردند. حالا نخست‌وزير کنوني قرار است 3 هفته ديگر به واشنگتن برود تا با مقام‌هاي ارشد امريکايي ديدار و گفت‌وگو کند. درست همان شرط‌ها و شروطي که براي عادل عبدالمهدي وجود داشت از سوي امريکا هم براي او مطرح شده است. يکي از اهداف مصطفي کاظمي در انجام اقدام پنج‌شنبه شب هفته گذشته، اين بود که به صورت ظاهري و نمادين در مقابل امريکايي‌ها با دست پر برود و ادعا کند که برنامه تحديد حشدالشعبي را آغاز کرده است. اين پيام کاظمي براي امريکايي‌ها اين است که او عزم و اراده کافي دارد اما هنوز زمان کافي براي اجراي خواسته‌هاي آنها را پيدا نکرده است.
اما اينکه اين اقدامات کاظمي تا چه اندازه گسترش پيدا کند يا اينکه اصولا آيا فرصتي براي انجام چنين اقداماتي داشته‌ باشد بسيار به رويدادهاي آينده عراق بستگي خواهد داشت. عراق در حال حاضر در شرايط اقتصادي بسيار وخيمي قرار گرفته است. اخبار موثقي وجود دارد که دولت حتي پول کافي براي پرداخت دستمزدهاي کارمندان خودش را هم ندارد. البته مصطفي کاظمي و وزير اقتصادش علي علاوي، وعده‌هايي داده‌اند که با قرض و وام از کشورهاي خارجي و نهادهاي بين‌المللي، بحران کنوني را به صورت مقطعي جمع مي‌کنند. قطعا فرصت گروه‌هاي سياسي پارلمان که به نخست‌وزيري کاظمي راي دادند به او محدود خواهد بود و عملکرد او در برابر بحران اقتصادي موجود مي‌تواند يک عامل موثر در تعيين سرنوشت آينده‌اش باشد. در عين حال اگر او امروز امتيازي به امريکايي‌ها در مورد حشدالشعبي و گروه‌هاي مقاومت عراقي داده است، انتظار خواهد داشت که امتيازات مشخصي از امريکايي‌ها در مذاکرات واشنگتن دريافت کند و گام‌هاي بعدي او در داخل عراق به عملکرد متقابل امريکايي‌ها وابسته خواهد بود. من معتقدم که رويدادهاي هفته‌ها و ماه‌هاي آينده نشان خواهد داد که کاظمي يک نخست‌وزير مقتدر و کارآمد است که مي‌تواند از بحران‌ها عبور کند يا يک سياستمدار ضعيف و ناگزير که مجبور است به کمک خارجي براي اداره کشور دل ببندد و مجري فرمان‌هاي خارج از کشور باشد.