نیویورک تایمز: چشم کاخ سفید به دنبال توافق با تهران یا پیونگ یانگ است
ديپلماسي ايراني/ متن پيش رو در ديپلماسي ايراني منتشر شده و انتشار آن در آخرين خبر به معناي تاييد تمام يا بخشي از آن نيست ديويد اي سنجِر-نيويورک تايمز/ رئيس جمهوري ترامپ بهار سال 2018 که جان آر. بولتون را به عنوان مشاور امنيت ملي خود استخدام کرد، دقيقا مي دانست با چه کسي طرف خواهد بود: يک شاهين (جنگ طلب) که تفکراتش درباره لزوم استفاده از تحريم ها عليه کره شمالي و ايران براي وادار کردن آنها به تسليم از هيچ کسي پوشيده نبود و البته، کسي که به رئيس جمهوري گفت حمله به تاسيسات هسته اي احتمالا «تنها راه حل پايدار» خواهد بود. اما تحريم ها تا اين لحظه هنوز هيچ نتيجه اي نداشته اند: کره شمالي به ميز مذاکره آمد، اما طبق برخي برآوردها در دوران رياست جمهوري ترامپ زرادخانه خود را دو برابر گسترده تر کرده و ايران هم نهايتا با عقب نشيني از تعهداتش و از سرگيري توليد سوخت هسته اي به خروج ترامپ از توافق سال 2015 واکنش نشان داده است. با اين حال، خاطرات جان بولتون که اخيرا در پي حکم دادگستري و به رغم ادعاهاي کاخ سفيد مبني بر احتمال اينکه اين کتاب حاوي اطلاعات طبقه بندي شده باشد، منتشر شد و يک زاويه ديد جديد درباره تحولات در هر دو جبهه فراهم آورد. بولتون نوشته رئيس جمهوري مي خواست ديگران او را سخت و خشن بدانند، اما هر روز نظر خود را عوض مي کرد و اولويت او «دستيابي به يک توافق» براي نشان دادن آن به صورت «يک موفقيت بزرگ» بود. بولتون نوشته در فوريه 2019 که ترامپ در هانوي، ويتنام، با کيم جونگ اون، رهبر کره شمالي، ديدار کرد، هيچ کسي جرات نداشت آن دو را با يکديگر تنها بگذارد. در رابطه با ايران هم مقامات کاخ سفيد براي ممانعت از ديدار ترامپ و محمد جواد ظريف، وزير خارجه زيرک ايران، به شدت به دردسر افتادند. مشکل بر سر چگونگي وادار کردن کره شمالي به دست کشيدن از زرادخانه آن و ممانعت از اقدام ايران در جهت ساخت چنين زرادخانه اي در نتيجه فعاليت مشاوران سياست خارجي مخالف تشديد شد. بولتون هم اگرچه در کتاب خود به اين مساله هيچ اشاره اي نکرده، اما يک نسخه ديگر از همان جنگي را به اجرا درآورده که در دولت جورج دابليو. بوش در جريان بود؛ البته اين مرتبه مايک پومپئو، وزير خارجه، را نيز در طرف خود داشت. وقتي بولتون مجبور شد پيش از کنفرانس خبري براي توضيح شکست ديپلماسي ترامپ براي پايان دادن به برنامه تسليحات هسته اي، هانوي را ترک کند، پومپئو او را «خوش شانس» خواند. ترامپ هم که نگران اين مساله بود که مايکل دي. کوهن، وکيل پيشينش، در واشنگتن درباره امور مالي و شخصي رئيس جمهوري شهادت مي دهد، مايوسانه به دنبال چيزي بود که اذهان عمومي را از مساله کوهن منحرف کند. بولتون به ياد مي آورد: «ترامپ از من سوال کرد چطور مي توانيم اقتصاد کشور را که 7 هزار مايل با ما فاصله دارد تحريم کنيم. من هم پاسخ دادم دليلش مي تواند اين باشد که آنها در حال ساخت سلاح هسته اي و موشک هايي هستند که ممکن است آمريکايي ها را بکشند. رئيس جمهوري تاييد کرد.» بولتون باور دارد که بزرگ ترين خطر در سياست خارجي آمريکا اين است که رئيس جمهوري سياست هاي دولت خود را زير پا مي گذارد؛ او اين مساله را «اختلاف بين ترامپ و ترامپ» مي خواند. بولتون در «اتاقي که اتفاق ها در آن رخ داد»، نوشته که ترامپ به بنيامين نتانياهو، نخست وزير اسرائيل، اطمينان داده است که «اگر عليه ايران از نيروي نظامي استفاده کند»، از او حمايت خواهد کرد. ترامپ حتي از بولتون خواسته تا در اولين سفر رسمي خود به اسرائيل بر اين پيام تاکيد کند. اما ظاهرا تعريف از «حمايت» و اينکه آيا صرفا لفظي بوده يا حقيقي، مشخص نبوده است. پيام دولت باراک اوباما به نتانياهو خيلي واضح تر بود: «اگر اسرائيل هدف حمله ايران قرار بگيرد، آمريکا از اسرائيل حمايت مي کند. اما اگر اسرائيل بدون هماهنگي با آمريکا در حمله نظامي يکجانبه به ايران پيش قدم شود، نبايد انتظار حمايت داشته باشد.» ترامپ وقتي در دفتر مشاور امنيت ملي مستقر شد، دريافت که واقعيت بسيار متفاوت از لفاظي هاست. ترامپ وقتي از توافق هسته اي سال 2015 ايران خارج شد، تصور مي کرد ايراني ها حتي به معناي ورود به يک توافق شديدالحن تر، وارد مذاکره خواهند شد. اما ايران چنين واکنشي نشان نداد. بولتون نوشته: «ترامپ عمدتا از اين مساله شکايت مي کرد که رهبران سراسر جهان مي خواهند با او صحبت کنند؛ اما ظاهرا آنها (ايراني ها) اينطور نبودند. چندان جاي تعجب نداشت که نهايتا خودش شروع به سخن گفتن درباره مذاکره با ايران کرد. در تصور ترامپ، رئيس جمهوري حسن روحاني مي خواست با ترامپ صحبت کند، همه مي خواستند با ترامپ صحبت کنند، اما کسي مانع او شده بود. البته، نه ولاديمير پوتين و نه روحاني هيچ تلاشي براي ايجاد ارتباط با ما نکردند. اين محمد جواد ظريف بود که مطابق توهمات ترامپ بازي کرد. سال گذشته که ظريف در نيويورک بود، به خبرنگاران از احتمال ديدار با ترامپ گفت، بولتون و پومپئو همه تدابير لازم براي ممانعت از وقوع هر گونه ديدار احتمالي بين ترامپ با ظريف به ميانجي گري امانوئل ماکرون، رئيس جمهوري فرانسه، را به کار گرفتند. اين ديدار هرگز اتفاق نيفتاد، اما اندکي بعد بولتون از کاخ سفيد اخراج شد و ايران امروز، خيلي بيشتر از زمان اجراي توافق هسته اي 2015 اورانيوم غني مي کند و با اين حال، ترامپ هنوز تصور مي کند ايران در هم شکسته و خيلي زود تسليم فشار خواهد شد. اين تناقض و دوگانگي در رفتار ترامپ در تلاش ها براي رسيدگي به کره شمالي نيز قابل مشاهده است. ظاهرا کيم جونگ اون در ديدار با ترامپ در هانوي تا پاي قانع کردن رئيس جمهوري آمريکا به لغو همه تحريم هاي تاثيرگذار در قبال برچيدن سايت هسته اي قديمي و آسيب ديده يونگبيون پيش رفته است. يونگبيون بزرگ ترين سايت هسته اي کره شمالي به شمار مي رود، ما بيشتر سايت هاي نگران کننده و جديد توليد مواد هسته اي کره شمالي و همچنين همه تاسيسات موشکي اين کشور در خارج از يونگبيون هستند. بولتون با اقدامات «قدم به قدم» مخالفت کرده چون نگران بوده که کره شمالي به مثابه زمان توافق با دولت جورج دابليو. بوش، مجددا اقدام به بازسازي تاسيسات کند. ترامپ هم در حضور کيم جونگ اون از اين مساله سخن گفته که اگر توافق نسبي را بپذيرد، در انتخابات شکست خواهد خورد. جلسه فرو مي پاشد و مذاکرات هرگز از سر گرفته نمي شود. کره شمالي همچنان به توليد مواد هسته اي ادامه مي دهد؛ انباشت اورانيوم غني شده کره شمالي از زمان آغاز ديپلماسي ترامپ تا کنون براي توليد دست کم 20 سلاح هسته اي کافي است. بولتون خود را در اين روند مقصر ندانسته و نوشته: «کره شمالي و ديگران در مذاکره و استفاده از آنهايي که به دنبال توافق، توافق به هر قيمتي، هستند، کاملا کارآزموده اند. ما يک مورد ايده آل بوديم.» بولتون معتقد است که توانسته مانع از حصول يک توافق بد شود، اما اين شرايط چندان طول نخواهد کشيد. ترجمه طلا تسليمي