کيهان/ متن پيش رو در کيهان منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست
نامه سرگشاده موسوي خوئينيها، دبيرکل مجمع روحانيون مبارز به رهبر معظم انقلاب طي روزهاي گذشته از سوي اصولگرايان، اصلاحطلبان و ديگر طيفهاي سياسي و اجتماعي و به ويژه پژوهشگران حوزه تاريخ معاصر، واکنشهاي گستردهاي را در پي داشت.
مسعود رضايي پژوهشگر تاريخ معاصر در يادداشتي به نامه اخير سيد محمد موسوي خوئينيها عضو مجمع روحانيون مبارز واکنش نشان داد و خطاب موسوي خوئينيها نوشت: «جنابعالي با بيان اين گونه جملات قصار، بيانيه سياسي کوتاه و خشک خود را صادر کردهايد و اجرکمعندالله انشاءالله. اما از باب «الاکرام بالاتمام» اينک لطف کنيد در يک گفتوگوي مشترک، اين جملات قصار را تحليل و تفسير و تشريحنماييد تا همين مردمي که جنابعالي اين همه سنگ آنها را به سينه زدهايد، و عليالخصوص قشر جوان و فعال جامعه، بيشتر و بهتر و عميقتر در جريان مسائل و قضايا و رويدادها واقع شوند و بتوانند قضاوت آگاهانهتر و منصفانهتر و منطقيتري داشته باشند.»
پژوهشگر تاريخ معاصر خطاب به خوئينيها نوشت: «مرحوم آقاي منتظري را حتماً به خاطر داريد. خواهش من اين است که نامه 17/مهر/ 1365 ايشان به حضرت امام را – که حتماً آن را قبلاً خواندهايد – مجدداً بخوانيد. خلاصه حرف آن مرحوم در نامه مزبور اين بود که: حضرت امام! اوضاع و احوال کشور بکلي سياه و تاريک است و اساساً ادامهاي براي اين روند متصور نيست. مردم هم بشدت ناراضي و در آستانه قيام هستند. شأن و جايگاه و اعتبار جنابعالي هم بر باد رفته و عنقريب است که نظام سقوط کند. ضمناًً سيدمهدي هاشمي هم بهترين آدم روي کره زمين است!»
رضايي افزود: «شما بهتر از من ميدانيد که محتواي اين نامه شباهت تام و تمامي داشت با اخبار و تحليلهاي راديوهاي بيگانه و نيز اعلاميههاي گروهکهاي ضدانقلاب و بخصوص سازمان منافقين. حال چرا چنين شباهت عجيب و غريبي ميان آنها به وجود آمده بود، يقيناً جنابعالي که در آن زمان خود از رجال صاحب نام و مقام بوديد، بهتر ميتوانيد توضيح دهيد.»
وي در پايان يادآور شد: «جالب اينکه نامه مختصر امروز شما، چکيده همان نامه مطول آن روز مرحوم منتظري است. حال چرا چنين شباهت عجيب و غريبي ميان اينها به وجود آمده است، يقيناً جنابعالي که خود سرد و گرم روزگار را چشيده و تغيير و تحول حال و احوال آدمها را بسيار ديدهايد، بهتر ميتوانيد توضيح دهيد.»
آيتالله علمالهدي: فکر ميکنيد مردم شعور و درک ندارند؟
آيتالله سيد احمد علمالهدي، خطيب نماز جمعه مشهد هم در خطبههاي مجازي اين هفته خود نيز به نامه موسوي خوئينيها واکنش نشان داد و طي مطالبي نوشت: متأسفانه در داخل کشور ما برخي جريانها و آدمها هستند که از اول بينش اسلامي و ديد ديني نداشتند، ميگويند مسلمان و شيعه هستيم، خودشان را انقلابي معرفي ميکنند اما ديد و بينشي که انقلاب را بفهمند، ببينند و عظمت آن را درک کنند ندارند و ديد و بينشي که دين و معارف دين را هم در قالب اسلام ناب محمدي ببينند ندارند.
او ادامه داد: نامهنگاريهايي که اخيراً بهوسيله برخي عوامل وابسته به برخي جريانهاي سياسي اتفاق ميافتد به خاطر اين است که اين عظمتها، عزتها و موقعيتهايي که بحرانهاي اخير جهاني از نظام ما، انقلاب و جامعه ولايي ما به دنيا نشان داد را نميبينند و توجه نميکنند و تنها با يک بينش آلوده مادهپرستي غربگرايي، ميخواهند مسائل را تحليل کنند و طبيعي است که اين نعمت بر آنان پوشيده است و اميدواريم خداوند متعال ما را به خاطر اين کفران نعمتي که اين جريانهاي سياسي و اين عوامل جرياني در نظام و جامعه ما اظهار ميکنند نگيرد.
ديروز «ترور شخص» امروز؛ «ترور شخصيت»
آيتالله رشاد مدرس خارج فقه حوزه هم در يادداشتي نوشت: مقارن سي و نهمين سالگشت ترور نافرجام رهبر معظم انقلاب اسلامي (حفظه الله) توسط گروهک فرقان، نامه سرگشادهاي از سوي موسوي خوئينيها، خطاب به معظمله منتشر شد. انتشار اين نامه در اين مقطع، پرسشهاي گوناگوني را در اذهان برانگيخت، از جمله اينکه؛ آيا غرض از اين اقدام، پس از گذشت چهل سال از «ترور شخص» و جسم زعيم حکيم امت به وسيله کساني که جناب موسوي خوئينيها پدر معنوي آنان خوانده ميشود، به معني تکميل آن «پروژه ناتمام» اما اين بار به صورت «ترور شخصيت» است؟
مدرس خارج فقه حوزه اظهار داشت: «آيا صدور چنين نامهاي در شرايط کنوني کشور، (که حاصل سياستهاي جائرانه آمريکاي غدار قدارهکش عليه انقلاب و نظام و ملت ماست)، به معني آن است که جناب موسوي خوئينيها يکباره از مواضع چپراديکال گذشته خود نادم شده و اعراض کرده است؟ به تعبير ديگر: از ديوار سفارت بالارفتن جناب خوئينيها در آبانماه ۵۸ چه بود و اين همدلي و همآوايي با آمريکا در تيرماه ۹۹ چيست؟ و آيا پس از اين بايد (به جاي تفاسير مارکسيستي قرآن) مترصد شنيدن تفاسير ليبراليستي ايشان از وحي نامه الاهي باشيم؟»
وي ادامه داد: «آيا بهتر نبود جناب موسوي خوئينيها، به اقتضاي مروت و صداقت: به جاي قيافه حق به جانب گرفتن و فرافکني وآدرس غلط به مردم دادن، عذر تقصير به پيشگاه ملت ميبردند؟ اگر ايشان از شم السياسه بويي برده بودند درمييافتند که مردم آدرس انبار سارق را بلدند، و اين آدرسداني را در حوادثي چون بدرقه سردار شهيد سپهبد سليماني و انتخابات ۹۸ نشان دادند.»
جناب موسوي خوئينيها! آخرين ميخ را به تابوت اصلاحات کوبيديد
بسيج دانشجويي دانشکده الهيات و معارف اسلامي در واکنش به نامه اخير محمد موسوي خوئينيها تصريح کرد که وي با اين نامه آخرين ميخ را به تابوت اصلاحات و چهره سياسي خود کوبيد.
در بخشي از اين نامه آمده است «جنابعالي و جريان منسوب به شما به جاي عذرخواهي از مردم ايران دست به فرافکني سياسي ميزنيد... لطفاً برويد استغفار کنيد و از ملت شريف ايران و مقام معظم رهبري طلب عفو و بخششنماييد و منبعد در امور سياسي دخالت نکنيد، چرا که ملت مؤمن و انقلابي ايران طلحه و زبير ديگري را تحمل نخواهندکرد که جملي ديگر بيافرينند.»
خوئينيها هشدارهاي رهبري نسبت به انحرافات را نديده است
بسيج اساتيد دانشگاههاي تهران بزرگ با صدور بيانيهاي به ادعاي مطرح شده توسط موسوي خوئينيها در نامه به رهبر معظّم انقلاب، پاسخ داد.
در بخشي از اين بيانيه آمده است: «نگارنده اين نامه به جاي وارد ساختن اتهام مديريت بسته به ديگران، بهتر است در مورد دوران مسئوليت خود در دهه شصت و در نقشآفريني سياسي دهه هفتاد خود توضيح دهد که چرا به بدترين شکل به دنبال حذف جريان رقيب از صحنه سياسي کشور بوده است. اگر آقايان عملکردشان را فراموش کردهاند، ديگراني هستند که تاريخ رفتار سياسي آنان را گوشزد نمايند تا نسل امروز بداند نتيجه اثرگذاري چنين افرادي، رخ دادن چه وقايعي بوده و تحت تعليماتشان، چه گروههاي تندرويي در تاريخ معاصر ايران شکل گرفته است.»
موسوي خوئينيها بايد پاسخگو باشد نه مطالبهگر
حجتالاسلام کلانتري نماينده مردم فارس در مجلس خبرگان رهبري در گفتوگو با رسا، در واکنش به نامه موسوي خوئينيها به رهبر معظم انقلاب گفت: آقاي موسوي خوئينيها بعد از انقلاب اسلامي مسئوليتهاي متعددي را در عرصههاي مختلف دارا بوده که از اين ميان ميتوان به عضويت در شوراي بازنگري قانون اساسي در سال ۶۸، مسئوليت احراز صلاحيتهاي رياستجمهوري دوره اول، عضويت در مجلس خبرگان، دادستاني کل کشور، اميرالحاج کشور در مناسک حج و عضويت در مجمع تشخيص مصلحت نظاماشاره کرد؛ به عبارت ديگر آقاي موسوي خوئينيها در هر سه عرصه تقنين، اجرا و قضا مسئوليتهاي کليدي داشته و بايد در حال حاضر پاسخگو باشد، نه اينکه در مقام مطالبهگر و پرسشگر ظاهر شود.
بادامچيان: دوستان و طرفداران خوئينيها هم به او اعتراض کردند
اسدالله بادامچيان دبيرکل حزب موتلفه اسلامي درخصوص نامه محمد موسوي خوئينيها به رهبر معظم انقلاب گفت: چرا خوئينيها به اين نقطه سياه رسيد؟ خوئينيها قبل از پيروزي انقلاب اسلامي در مسجد جوستان تفسيري برخلاف مباني اسلامي ميگفت. از پاي اين تفسير گروهک فرقان در آمد که مطهريها، قرنيها، عراقيها و امثال آنها را شهيد کرد. خوئينيها در مسائل مربوط به روحانيت يکي از عوامل اصلي انشعاب روحانيت و مجمع روحانيون مبارز بود.
خوئينيها به شهيد بهشتي ظلم فراواني کرد
بادامچيان درخصوص عملکرد خوئينيها گفت: او کسي بود که در جريانهاي گوناگون مشکلات فراواني ايجاد کرد. ضمن اينکه در کارهايي حضور مييافت. مثلاً وقتي در لانه جاسوسي حضور پيدا کرد ظلم فراواني به شهيد بهشتي کرد. خوئينيها از کساني است که شهيد بهشتي به دست اينها مظلوم شد، زيرا شهيد بهشتي بارها گفت آنچه که از من در لانه جاسوسي است پخش کنيد، اما اينها پخش نکردند، زيرا ميدانستند آمريکاييها چقدر نسبت به شهيد بهشتي کينه دارند. بعد هم اين را بهگونهاي جلوه دادند که انگار دارند به نفع شهيد بهشتي کار ميکنند. به اين صورت که اگر آن مطالب را بگويند به ضرر شهيد بهشتي است. در حالي که هر کس بهشتي و آمريکا را ميشناسد ميدانست ميداند نميشود آمريکاييها نسبت به شهيد بهشتي بيتوجه باشند.
خوئينيها عذرخواهي کند
دبيرکل حزب موتلفه اسل متذکر شد: اميدوارم اگر ايشان متوجه چنين مسائلي شده است، از پيشگاه ملت ايران و امام زمان (عج) ـ که به نائب امام زمان (عج) جسارت کرده است ـ عذرخواهي کند. شايد بخشي از گذشتهاش مورد عفو قرار بگيرد.
بازار