سرمقاله ایران/ زدن ماسک حق عمومی است
ايران/ « زدن ماسک حق عمومي است » عنوان ستون "اول دفتر" روزنامه ايران است که ميتوانيد آن را در ادامه بخوانيد: ماجـــراي کـــــرونــــا در ايران بسيار متفاوت از کشورهاي ديگر شده است، کافي است به اين دو رقم اشاره کنيم. بالاترين مبتلايان موج اول کرونا در ايران در تاريخ 10 فروردين ماه و برابر 3186 نفر بود که طي فقط يک ماه به حداقل خود يعني 802 نفر در اواسط ارديبهشت رسيد. ولي طولي نکشيد که روند آن افزايشي شد بهطوري که يک ماه بعد يعني در نيمه خرداد دو باره حداکثر شد و به 3574 مورد رسيد و طي يک ماه گذشته شواهدي از کاهش دوباره نشان نميدهد و همچنان تعداد بستريشدگان در حال افزايش است. مشابه اين روند با يک فاصله 20 روزه براي تعداد فوتشدگان نيز صادق است. اين ارقام براي ايتاليا که به نسبت شبيه ايران است چه وضعي دارد؟ بيشترين مبتلا در 6 فروردين، تقريباً همزمان با ايران است که به رقم 6553 نفر رسيد. از آن زمان تاکنون يعني بيش از 3 ماه است که روند تعداد مبتلايان کاهنده است و در روزهاي اخير به حول و حوش 130 نفر مبتلا رسيده است که تاکنون هيچ شاهدي مبني بر افزايش مجدد آن ديده نميشود. اين وضع در مورد اسپانيا نيز صادق است. شايد فقط ايالات متحده است که وضعيت مشابهي با ايران دارد. آنان يک ماه بعد از ايران به نقطه اوج رسيدند و پس از يک کاهش ملموس و نه کامل(مثل ايران) دو باره در سه هفته اخير روند افزايشي را طي کردهاند و از گذشته نيز تعداد بيشتري مبتلا شدهاند. پرسش اين است که علت اين وضعيت چيست؟ حتماً علل گوناگوني دارد. ولي شايد بتوان يک وجه مشترک مهم يافت که در کشورهاي ديگر کمتر ديده ميشود. سادهگيري ماجرا و تشتت در ميزان اهميت دادن به موضوع، بويژه در حوزه جامعه و رسانه. در ايالات متحده بيتوجهي بسياري از مردم بويژه طرفداران ترامپ موجب شيوع دوباره شده است. بخشي از اين بيتفاوتي عمدي و ناشي از اصرار بر عدم رعايت مقررات است. ولي در ايران شايد با اين شکل ماجرا مواجه نيستيم ولي با بيتوجهي غير عمد و از روي سهلانگاري مواجه هستيم. ريشه اين بيتوجهيها نه فقط در فرهنگ بخشي از جامعه ما است، بلکه از زاويه حقوقي نيز مسأله مهم است. اينکه نگاه ما به حقوق ديگران چگونه است؟ بايد نسبت به ضوابط رعايت ايمني مربوط به کرونا بسيار حساس بود. کرونا يک ميکروب يا ويروس عادي نيست که فقط فرد را در خطر قرار دهد. مثلاً خوردن غذاي آلوده، فرد را بيمار ميکند. ولي مبتلا شدن به کرونا، در درجه اول مسأله عمومي و تضييعکننده حقوق ديگران است. از اينرو رعايت احتياطات مربوط به آن يک انتخاب نيست، بلکه يک الزام حقوقي است. با خواهش و تمنا و نصيحت نميتوان مسأله را حل کرد. همان طور که با خاطي از قانون برخورد ميشود بايد با کساني که اين الزامات را رعايت نميکنند برخورد کرد. زدن ماسک از جمله اين موارد است. شايد در ابتداي شيوع اين بيماري ماسک به اندازه کافي نبود، ولي اکنون به طور نسبي در دسترس است و بايد بهعنوان يک الزام قانوني با آن برخورد کرد. بويژه آنکه مطالعات نشان ميدهد که بيشترين نقش را در جلوگيري از انتشار کرونا، زدن ماسک عهدهدار است. اميدواريم با همين اقدامات به ظاهر عادي ولي مهم بتوان جلوي افزايش بيشتر اين بيماري را گرفت.