«پارلمان اصلاحات» نقطه اشتراک همه است
آرمان ملي/ متن پيش رو در آرمان ملي منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست اصلاحطلبان در اين روزها به فکر سازماندهي تشکيلات جديد هستند چراکه ظاهرا عمر شوراي سياستگذاري اصلاحطلبان به پايان رسيده و قرار است پارلمان اصلاحات جايگزين شوراي عالي سياستگذاري شود. حزب کارگزاران از جمله احزابي است که هرگاه نياز باشد بر اساس نياز جامعه به ارائه راهکار ميپردازد که اين رويه سبب گلايه احزابي است که خود را داراي جايگاه بالاتري در تصميمگيري سياسي اصلاحطلبان ميدانند. «نه» به عدم حضور براي شکست احتمالي محسن هاشمي با سياست نسبت نزديکي دارد بهويژه اينکه سالها در کنار پدر آموخت اعتدالگرايي مسير منتهي به موفقيت است. او همانند آيتا... دلسوز است و از بيان واقعيت هراسي ندارد چرا که براي او کسب نتيجهاي داراي اهميت است که به نفع مردم باشد. رئيس شوراي مرکزي حزب کارگزاران اعتقاد دارد نبايد با ورود به بازيهاي سياسي درباره چگونگي مواجهه با انتخاباتها تصميمگيري کرد. هاشمي ديروز چنين گفت: «اگر اصلاحطلبان ميخواهند خود را بهعنوان يکي از دو قطب سياسي جامعه در حوزه رسمي تثبيت کنند، نبايد حضور را به موفقيت گره بزنند و در انتخاباتي که احساس شکست ميکنند، حضور نيابند يا آنکه شرايطي براي حضور بگذارند که قابل تحقق نيست. متاسفانه اين وضعيت در انتخابات مجلس اتفاق افتاد و عملکرد شوراي سياستگذاري و برخي احزاب با نفوذ اصلاحطلب بهگونهاي بود که هم آرا را کاهش داد و هم پيام منفي به سيستم داد.» در انتخابات 98 برخي احزاب اصلاحطلبان نه تنها از ارائه ليست انتخاباتي خودداري کردند بلکه در پاي صندوقهاي راي هم حضور نداشتند اما رويکرد کارگزاران متفاوت بود. اين رويکرد اگرچه بر اساس اعلام شوراي هماهنگي جبهه اصلاحات اتخاذ شد اما برخي احزاب که بعدتر متوجه اشتباه خود در رويکرد تحريم انتخابات شده بودند به مشي حضور در انتخابات کارگزاران گله کردند. محسن هاشمي درباره چرايي اين حضور گفته است: «حزب کارگزاران خود را بخشي از جريان اصلاحطلبي غيرافراطي ميداند و نميخواهد که بهصورت مستقل يا خودمختار عمل کند. در انتخابات مجلس نيز عملا شوراي عالي اصلاحطلبان اين اجازه را به احزاب داد که به صورت جمعي يا منفرد ليست بدهند و کارگزاران براساس اين تصميم عمل کرد.» و اين عضو ارشد کارگزاران در آن مقطع انتخاباتي هم تاکيد کرده بود: «وظيفه ما اين بود ليستي بدهيم تا کساني که به مشي حزب کارگزاران اعتقاد دارند به آن راي دهند.» علاوهبر رئيس شوراي مرکزي حزب کارگزاران، دبيرکل اين حزب يعني غلامحسين کرباسچي هم گفته بود:«ما ضمن احترام به دوستاني که در انتخابات حضور ندارند بايد بگوييم که نيامدن به عرصه انتخابات شرايط را سختتر ميکند و اگر به ميدان نياييم مشخص نيست در آينده اين نيامدن چه مشکلاتي را براي کشور ايجاد ميکند. ما بههيچوجه نبايد نهاد انتخابات را که ناموس دموکراسي است ناديده بگيريم و بايد با تمام توان و با کمک احزاب اصلاحطلب و به کمک کانديداهاي اصلاحطلبي که در اين عرصه حضور دارند، بتوانيم شرايط کنوني را با پيادهسازي سرفصلهاي اعلامشده بهبود ببخشيم.» بازگشت اصلاحطلبان به ايده کارگزاران محسن هاشمي معتقد است در اين انتخابات، شورايعالي سياستگذاري اصلاحطلبان اثرگذاري خود را از دست داد و منجر به استعفاها شد. اکنون که ظاهرا عمر شوراي سياستگذاري رو به پايان است باز هم حزب کارگزاران است که بدون طرح گلايههايي که منتج به ايجاد گلايه ميان اصلاحطلبان ميشود به ارائه راهکار پرداخته است. يکي از گزينههاي مطرح براي جايگزيني شوراي عالي سياستگذاري اصلاحطلبان، پارلمان اصلاحات است که ايده آن سال قبل از سوي حزب کارگزاران مطرح شد اما باز هم برخي احزاب با آن مخالفت کردند. آبان 98 «غلامحسين کرباسچي» در قامت دبيرکل حزب کارگزاران گفت: «پارلمان اصلاحات ميتوانست مجموعه يکپارچهاي از طيف اصلاحطلبان ايجاد کند که آقايان آن را هم بايگاني کردند. اگر پارلمان اصلاحات محقق ميشد، حرکت ملايمي به سمت حزب واحد روي ميداد، اما مقدمات حزب واحد زمانبر است و به شکلي نيست که بتوان تا 2 ماه ديگر اين ساختار را به سرانجام رساند. پارلمان اصلاحات اگر تا به امروز شکل گرفته بود و ساختار کاملي پيدا ميکرد، قدمي بود که ميتوانست در اين چارچوب «ارائه برنامه و انتخاب کانديدا» حرکت کند.» اکنون اما بسياري از همان مخالفان و ديگران تاکيد بر راهاندازي پارلمان اصلاحات دارند. انتخابات رياستجمهوري کار بزرگان است محسن هاشمي ديروز به موضوع مهمي اشاره کرد. او ميگويد: «مساله اصلي اصلاحطلبان در انتخابات رياستجمهوري1400، شوراي عالي سياستگذاري اصلاحطلبان نيست.» و توضيح ميدهد: «مساله اصلي اصلاحطلبان در انتخابات رياستجمهوري، شوراي عالي اصلاحات نيست. کارکرد اين شورا عمدتا در انتخابات شوراي شهر، مجلس شوراي اسلامي و مجلس خبرگان رهبري است که نيازمند انتخاب و تاييد ليست است، ولي در انتخابات رياستجمهوري که يک فرد بايد انتخاب و روي آن اجماع شود، تصميم معمولا با بزرگان اصلاحات است که در انتخابات رياستجمهوري سال 1392، بين آيتا... هاشمي رفسنجاني، جناب آقاي خاتمي و بزرگان ديگر انجام شد و در اين انتخابات نيز اگر قرار باشد توافقي صورت گيرد، در سطح بزرگان صورت خواهد گرفت.» او چنين توصيه ميکند: «اگر اصلاحات ميخواهد به حيات خود در عرصه سياسي رسمي ادامه دهد، راهي جز عملگرايي و واقعگرايي ندارد. مردم بايد احساس کنند که اصلاحطلبان براي همين شرايط و محدوديتها برنامه اجرائي و عملي دارند که مشکلات را کاهش دهند وگرنه بدنه اجتماعي اصلاحطلبان به پاي صندوق راي نميآيد.» رئيس شوراي مرکزي حزب کارگزاران به اصلاحطلبان چنين هشدار داد: «اگر اصلاحطلبان بخواهند مانند انتخابات مجلس حضور جدي و رسمي در انتخابات نداشته باشند، طبيعتا از صحنه رسمي سياست دستکم براي کوتاهمدت حذف ميگردند.» نحوه مديريت رئيسجمهور همگان ميدانند عملکرد آيتا... هاشمي با روساي جمهور پس از ايشان قابل مقايسه نيست. مشي تعاملي و منطقي که ايشان در موضوعات مختلف داشتند راهگشاي بسياري از مشکلات بود. اکنون محسن هاشمي که نحوه مديريت پدر را ميدانست گلايههايش به روحاني را چنين بيان کرد: «رئيسجمهور آنطور که ظرفيت داشت در اين انتخابات تاثيرگذار نبود. او ميتوانست در بخش ردصلاحيتها بهتر عمل کند، همانطور که آيتا... هاشميرفسنجاني در انتخابات مجلس چهارم و پنجم، با رايزني و مذاکره توانست بخشي از ردصلاحيتها را بازگرداند اما زماني که رئيسجمهور در تريبون تند صحبت ميکند، عملا قدرت رايزني و تاثيرگذارياش در مذاکرات را کاهش ميدهد و شائبه کسب محبوبيت ايجاد ميکند. مجموعا به نظر عملکرد اصلاحطلبان در حوزه دولت، مجلس و احزاب بانفوذ در اين انتخابات قدري هيجاني و منفعلانه بود و ميشد با تدبير بهتري عمل کرد.»