تحلیل ها. برگزیده2020-07-05T15:33:45+04:30 (۱۵:۳۳) ۱۳۹۹/۰۴/۱۵
شرق
جمهوریخواهان علیه جمهوریخواهان
سایز متن
الف الف
لینک کوتاه در کلیبرد کپی شد!http://akhr.ir/6523192
۴.۱K
۰
شرق/ متن پيش رو در شرق منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست
رئيسجمهوري ايالات متحده در آستانه انتخابات، در حال ازدستدادن بزرگترين و مهمترين پايگاه حاميان خود است. در دوران آشفته، پرتلاطم و غيرمتعارف رياستجمهوري «دونالد ترامپ»، رهبران حزب جمهوريخواه تا حد درخورتوجهي کنار او ايستادهاند؛ برخي مانند «تام کاتن» از ايالت آرکانزاس، باورمندان واقعي به ترامپ هستند و برخي ديگر مانند سناتور «ليندسي گراهام» در ابتدا منتقد ترامپ بودند و امروز، ترامپ به اميد و اعتقاد آنها تبديل شده است. دراينميان ديگراني هم هستند که مرعوب اين احتمال شدهاند که شايد ترامپ در انتخاباتهاي داخلي جمهوريخواهان به آنها پشت و از فرد ديگري حمايت کند.
در يکي، دو ماه اخير ديگر از آن حمايتهاي بيچونوچراي جمهوريخواهان از ترامپ خبري نيست و شکافها در اين حزب بر سر حمايتکردن يا حمايتنکردن از ترامپ نمايانتر شده است. در ماه مي تعدادي از فرمانداران جمهوريخواه از خواسته ترامپ براي بازگشايي زودهنگام فعاليتهاي اقتصادي با وجود شيوع ويروس کرونا حمايت نکردند و به محدوديتهاي وضعشده ادامه دادند؛ اما فرمانداران جمهوريخواهي که در ايالتهاي فلوريدا، جورجيا و تگزاس خواسته ترامپ را اجابت کردند، امروز با افزايش درخورتوجه تعداد مبتلايان به کرونا، تاوان اين همراهي را ميدهند.
شکست ترامپ، مهمتر از وابستگي حزبي
در همان روزها برخي سناتورهاي جمهوريخواه که موقعيتشان در خطر بود، بر سر دوراهي ادامه حمايت از ترامپ و اعلام برائت از او قرار گرفته بودند. در روزهاي اخير هم گروهي به نام «پروژه لينکلن» متشکل از جمهوريخواهاني که هرگز از ترامپ حمايت نکرده بودند، تبليغات تلويزيوني پرسروصدا و گرانقيمتي را توليد و پخش کردند که در آن «جورج بوش» پسر و بسياري ديگر از چهرههاي شاخص جمهوريخواه که در انتخابات 2016 از ترامپ حمايت کرده بودند، به انتقاد از رئيسجمهور فعلي آمريکا پرداختند و اعلام کردند در انتخابات پيشرو به «جو بايدن» دموکرات رأي خواهند داد. «کريستوفر پورسل» که در زمان رياستجمهوري جورج بوش در دفتر روابطعمومي کاخ سفيد و وزارت خارجه کار ميکرد، ميگويد بسياري از همفکران او خود را جمهوريخواه ميدانند؛ اما شکست دونالد ترامپ را مهمتر از وابستگي حزبي خود تلقي ميکنند. «کالين پاول»، وزير خارجه دولت جورج بوش و از فرماندهان پيشين ستاد مشترک نيروهاي مسلح آمريکا هم دونالد ترامپ را به «دروغگويي» و «انحراف از قانون اساسي» ايالات متحده متهم کرده و ميگويد تظاهرات ضدنژادپرستي در آمريکا را نشانه «بلوغ جامعه» و رويکرد ترامپ را «خطرناک» ميداند.
ستاد انتخاباتي ترامپ در واکنش، اين گروه را بخشي از يک «باتلاق» فراجناحي در ساختار قدرت ايالات متحده خوانده است که رئيسجمهوري آمريکا همواره وعده «خشککردن» آن را داده است. «ارين پرين»، مدير روابط مطبوعاتي ستاد انتخاباتي ترامپ، گفته است: «اين باز همان باتلاق است که براي برکناري رئيسجمهور منتخب مردم تلاش ميکند». با توجه به افول ترامپ در نظرسنجيها، چنين روزهايي پيشبيني ميشد. طبيعي است که اگر رأيدهندگان آمريکايي از ترامپ فاصله بگيرند، رهبران جمهوريخواه هم با افکار عمومي همراه خواهند شد. در دو ماه، شانس پيروزي مجدد ترامپ در انتخابات بهشدت افت کرده و نظرسنجيهاي سراسري از پيشتازي جو بايدن (در برخي موارد با اختلاف دورقمي) حکايت ميکنند. نظرسنجيها نشان ميدهد بايدن در ايالتهاي کليدي و حتي ايالتهايي که ترامپ در انتخابات 2016 با اقتدار آنها را فتح کرد، پيشتاز است. علاوهبراين آمارهاي سهماهه دوم سال جاري نشان ميدهد بايدن در دو ماه اخير بيش از ترامپ موفق به جمعآوري کمکهاي مالي شده است.
اختلافهاي جديد
با هر افت ترامپ در نظرسنجيها شکافهاي موجود در ديوار مستحکمي که حزب جمهوريخواه در حمايت از او برپا کرده بود، بيشتر ميشود. مسئله تغيير نام پايگاههاي نظامي که به نام رهبران کنفدراسيون (هواداران بردهداري) نامگذاري شده بود، جديدترين نمونه اختلافها ميان ترامپ و جمهوريخواهان محسوب ميشود. در پي قتل «جورج فلويد» و اعتراضهاي عمومي پس از آن، اين مسئله به خواستهاي عمومي تبديل شد و کنگره از طريق «قانون اختيارات دفاع ملي» براي قانونيکردن تغيير نام پايگاهها وارد عمل شد.
تهديد ترامپ به وتوي اين لايحه تأثيري نداشت و کميته نيروهاي مسلح سنا با 25 رأي مثبت در مقابل دو رأي منفي اين لايحه را تصويب کرد. جمهوريخواهان کنگره با انتقاد از تهديدهاي ترامپ پيشبيني کردهاند که اين لايحه در صحن سنا و مجلس نمايندگان با رأي مثبت بالايي تصويب ميشود و ديگر وتوي رئيسجمهور هم کارساز نخواهد بود.
در ميانه اين تنشها بود که «ليز چني»، نماينده جمهوريخواه ايالت وايومينگ، به طور علني به انتقاد از ترامپ پرداخت و با اشاره به شواهد اطلاعاتي موجود مبني بر کمک مالي روسيه به طالبان در ازاي کشتن نظاميان آمريکايي، از ترامپ خواست موضعي سرسختانه عليه روسيه اتخاذ کند. «جان بولتون»، مشاور امنيت ملي سابق کاخ سفيد، هم در کتاب جنجالي خود به اين نکته اشاره و تأکيد کرده که ترامپ در برابر اجراي هرگونه طرح و برنامه سختگيرانه عليه حکومت ولاديمير پوتين، رئيسجمهوري روسيه، مقاومت ميکرده است.
ليز چني، دختر «ديک چني»، معاون جورج بوش، در حالي به انتقاد علني از ترامپ ميپردازد که تا چندي پيش انتقاد از رئيسجمهوري را «اقدامي مخرب» ميدانست. با توجه به نفوذ بالاي ليز چني در رهبري حزب جمهوريخواه ميتوان نتيجه گرفت که آغاز انتقادهاي علني جمهوريخواهان از ترامپ در آستانه انتخابات، خبري بسيار بد براي رئيسجمهوري آمريکا محسوب ميشود.
دراينميان فرمانداران جمهوريخواهي که زير بار اصرار ترامپ براي بازگشايي زودهنگام فعاليتهاي اقتصادي نرفتند، اين روزها موقعيت مناسبي در نظرسنجيها دارند. «مايک ديواين»، فرماندار ايالت اوهايو که با استراتژي بسيار محتاطانه اقدام به بازگشايي و ازسرگيري فعاليتهاي اقتصادي در اين ايالت کرد، هماکنون محبوبيتي 82درصدي در افکار عمومي اين ايالت دارد و فرمانداران تگزاس، ويرجينيا و فلوريدا که بهسرعت به فرمان ترامپ عمل کردند، وضعيتي وخيم دارند و اکنون انتظار ميرود با افزايش تعداد مبتلايان در اين ايالتها، موقعيت آنها هم بيشازپيش به خطر بيفتد.
تلههاي جمهوريخواهان
هر اندازه رهبران جمهوريخواه بيشتر تلاش ميکنند تا فاصله خود را با ترامپ بيشتر کنند، بحث ميان آنها بر سر اينکه حزب جمهوريخواه بعد از دوران ترامپ چه شکل و وضعيتي خواهد داشت، هم جديتر ميشود. در چنين روزهايي کتاب جديد «توماس پترسن»، استاد تاريخ دانشگاه هاروارد، با عنوان «آيا حزب جمهوريخواه کمر به نابودي خود بسته است؟» منتشر شده و ميتواند مورد توجه جمهوريخواهان و ناظران تحولات سياسي سالهاي اخير آمريکا قرار گيرد.
پترسن در اين کتاب به پنج تلهاي اشاره ميکند که حزب جمهوريخواه با گيرافتادن در آن، گرفتار موقعيت امروز شدهاند: تله اول ايدئولوژيک است و براساساين بايد پذيرفت که حزب جمهوريخواه اسير پايگاه ارتجاعي خود شده است؛ تله دوم تلهاي جمعيتشناختي است؛ گرايشهاي امروز در ايالات متحده نشاندهنده فاصلهگرفتن افکار عمومي از حزب جمهوريخواه است. اگر دههها پيش رهبران جمهوريخواه از هوش کافي برخوردار بودند و در کنار استخدام چند مشاور رسانهاي، يک متخصص آماري هم استخدام ميکردند، شايد اسير اين تله نميشدند. تله سوم قدرت رسانههاي راستگرا در تحريف واقعيت است. در بحران کرونا بهخوبي مشاهده شد که رسانههاي راستگرا همراه با ترامپ از عاديشدن وضعيت در ايالتهاي قرمز خبر ميدادند و در عمل ديده شد که اين ايالتها به کانون اوجگيري دوباره کرونا تبديل شدهاند. تله چهارم نيز افزايش نابرابري درآمدي است. اين شکاف به اندازهاي گسترده و همچنان در حال افزايش است که سفيدپوستان طبقه کارگر هم به اين شکاف طبقاتي واقف شده و از آن آگاهي پيدا کردهاند و چنين رويدادي در نهايت منجر به رويگرداني آنها از حزب جمهوريخواه ميشود. هر نشانهاي حاکي از اينکه اين بينظمي و آشفتگي اقتصادي بهزودي رفع ميشود، هم خيلي زود رنگ ميبازد. تله پنجم از منظر پترسن امري اخلاقي است. اصرار جمهوريخواهان بر دروغگويي باعث ميشود اعتمادي که ماحصل دموکراسي است، از بين برود.