ارتش پنهان به دنبال کودتا در آلمان
دنياي اقتصاد/ متن پيش رو در دنياي اقتصاد منتشر شده و انتشار آن در آخرين خبر به معناي تاييد تمام يا بخشي از آن نيست کشف اسلحه و مواد منفجره در منزل يک گروهبان از نيروهاي ويژه ارتش آلمان، اين فرضيه کلاسيک را که نئونازيها شبکهاي منسجم و قوي در نيروهاي نظامي و امنيتي ندارند، ابطال کرده است. حال مقامات آلمان موضوع را جدي گرفتهاند. گزارشهايي نيز بهدست آنها رسيده که حکايت از وجود ۴۸ هزار پرونده مفقودي تسليحات در ارتش دارد. به همين دليل مقامات در حال بازجويي از ۶۰۰ نيروي ارتش هستند تا پيش از بهوقوع پيوستن هر تهديدي ارتش در سايه راستهاي افراطي را متلاشي کنند.
پس از اينکه قرنطينه مردم آلمان در ماه مه پايان يافت، کماندوهاي پليس يک گروهبان يکم زبده نيروهاي ويژه اين کشور را که آموزشديدهترين افراد ارتش هستند، از منزل خود در يک روستا بيرون کشيدند و وي را دستگير کردند. در ادامه کماندوهاي پليس براي جستوجوي منزل اين فرد يک دستگاه حفاري آوردند. به نوشته روزنامه نيويورکتايمز اين فرد دستگير شده که گروهبان يکم نيروهاي ويژه ارتش است به «گوسفند کوچولو» شهره است. او مظنون به عضويت در گروههاي نئونازي است. آنها با حفاري باغچه وي دو کيلوگرم مواد منفجره، يک اسلحه «AK-۴۷»، کلت و صدا خفهکن، دو چاقو، کمان پولادي و کلي مهمات ديگر پيدا کردند. احتمال ميرود وي بيشتر اين مهمات را از ارتش آلمان دزديده باشد. آنها همچنين در ادامه جستوجوهاي خود يک کتاب مربوط به «اساس» را پيدا کردند و با بررسي بيشتر به ۱۴ جلد کتاب مربوط به نئونازيها رسيدند. اوا هوگل کميسر پارلمان آلمان در کميته نيروهاي مسلح ميگويد: «او داراي طرح و نقشه بوده است و بعيد ميدانم تنها بوده باشد.» آلمان يک مشکل بزرگ دارد. سالها است که سياستمداران و روساي امنيت آلمان حضور و نفوذ هر گونه راستافراطي در نيروهاي نظامي اين کشور را رد ميکردند و فقط به پروندهها به شکل انفرادي نگاه ميکردند. اينکه آنها داراي يک شبکه باشند، بارها توسط مسوولان اين کشور رد شده بود. مافوقهاي افرادي که متهم به افراطگرايي ميشدند، قانونا محافظت ميشدند. اگر اسلحه و مهمات از انبارهاي ارتش اين کشور ناپديد ميشد، هيچ بازرسي و بازجويي قانوني و واقعي درکار نبود.
حالا اما بهنظر ميرسد دولت از خواب غفلت بيدار شده است. پروندههاي راستافراطيها در ارتش و نيروهاي پليس آلمان که با گم شدن تسليحات و مهمات همراه بوده، زنگ خطر را براي مسوولان اين کشور به صدا درآورده است. هماينک مقامات اطلاعاتي و فرماندهان نظامي به سمتي پيش ميروند که ناديده گرفتن اين موارد بسيار خطرناک بهنظر ميرسد. اين مساله با ظهور حزب راستافراطي آلترناتيو براي آلمان «AfD» در قدرت که در سال ۲۰۱۵ بهدليل بحران مهاجران توانستند وارد بوندستاگ شوند، پيچيدهتر شده است. اين حزب بهطور رسمي ايدئولوژي افراطيها را فرياد ميزند و بروز بيماري پاندمي کوويد-۱۹ نيز ميتواند يک خطر قريبالوقوع را پيش بياورد. با اين حال در حال حاضر بيشتر تمرکز مقامات و نيروهاي امنيتي آلمان در مبحث راستافراطيها روي واحدهاي ارتش است که ظاهرا جزو افراد نخبه در ارتش بهحساب ميآيند و به اختصار «KSK» خوانده ميشوند. اين هفته آنهگرت کرامپ کرانبائر، وزير دفاع آلمان قدم مهمي در لغو قرارداد با يک کمپاني جنگافزاري برداشت که گويا با افراد افراطي ارتش در ارتباط بوده است. اسلحههايي که از «گوسفند کوچولو» نيز کشف شد براي همان کمپاني بود و وي نيز جزو افراد موجود در شبکه راستافراطيهاي ارتش آلمان بهحساب ميآمد. کرانبائر ميگويد تاکنون ۴۸ هزار مورد گم شدن اسلحه و مهمات و در حدود ۶۲ کيلوگرم مواد منفجره گزارش شده است که همگي اين ناپديد شدنها مربوط به واحد ويژه ارتش آلمان يا «KSK» است.
در حال حاضر آژانس ضد اطلاعات آلمان، در حال بازجويي از بيش از ۶۰۰ نيروي ارتش آلمان است که جزو راستافراطيها به حساب ميآيند. در ارتش آلمان ۱۸۴ هزار نفر مشغول خدمت هستند. حدود ۲۰ نفر از اين افراد تحت بازجويي عضو نيروهاي «KSK» هستند که به نسبت، ۵ برابر بيشتر از واحدهاي ديگر تحت بازجويي قرار دارند. اما مقامات آلماني نگران اين هستند که شايد مساله بزرگتر از اين حرفها باشد و راستگرايان افراطي در ديگر نهادهاي امنيتي نيز نفوذ کرده باشند. افزون بر ۱۳ ماه گذشته، نيروهاي راستافراطي سياستمداران را ترور و به کنيسه حمله کردند و فرزندان مهاجران را به قتل رساندند. توماس هالدنونگ، رئيس نيروهاي اطلاعات داخلي آلمان ظهور راستافراطي و تروريسم را دو مشکل بزرگ براي دموکراسي آلمان ميداند. در مصاحبههايي که در طول دو، سه سال اخير از مقامات نظامي و اطلاعاتي آلمان شده، آنها به نفوذ راستافراطي و تشکيل شبکه در داخل نهادهاي نظامي، يعني ارتش و پليس آلمان معترف بودهاند.
در بسياري از اين موارد، سربازان از اين شبکهها استفاده کردهاند تا خود را براي سقوط نظام دموکراتيک آلمان آماده کنند. آنها آن روز را «روز ايکس» ناميدهاند. مقامات آلماني نگران هستند که شايد اين پيشزمينه ترورهاي بيشتر و حتي بدتر، ساقط کردن حکومت با استفاده از خشونت باشد. مارتينا رنر قانونگذار آلماني و عضو کميته امنيت داخلي بوندستاگ گفت: «راست افراطي منتظر روز ايکس و ملحق شدن به يکديگرند.»
مقامات آلماني ميگويند گاه شبکههاي قديمي نئونازيها با شبکههاي راست جديد که روشنفکرتر هستند به يک نقطه ميرسند. گروه موخر را «راست جديد» مينامند. افراطگرايان در حال جمعآوري اسلحه و نگهداري از تسليحات در خانههاي امن هستند و در برخي موارد ديده شده است که فهرست اسامي دشمنان را نيز تهيه کردهاند.
در اين هفته از يکي از نيروهاي ذخيره ارتش که هماينک تعليق شده است، فهرستي پيدا شد که اسامي و شماره تلفن ۱۷ سياستمدار در آن ديده ميشد. اين افراد کساني بودند که به آنها هشدار مرگ داده شده بود و تحت تدابير امنيتي در حال رفت و آمد بودند. اين پرونده منجر به کشف ۹ مورد مشابه ديگر شد.
برخي رسانههاي آلماني اخيرا به «ارتش در سايه» اشاره کردهاند که به موازات ارتش در دهه ۱۹۲۰ وجود داشت و وقتي سلولهاي ناسيوناليستي در درون ارتش رشد کردند، نقشه کودتا و سقوط نظام دموکراتيک را طراحي کردند.
البته بيشتر مقامات اين قياس را نميپذيرند. اما ناتواني حکومت در تخمين افراد درگير در گروههاي راستافراطي، حتي در بالاترين سطوح يک نگراني عميق بهوجود آورده است. کنستانتين وون نوتز، معاون رئيس کميته نظارت بر اطلاعات در پارلمان آلمان ميگويد: «وقتي بازجوييها و بررسيها شروع شد به پروندههاي زيادي رسيديم. وقتي به صدها مورد فردي رسيديد، بهنظر ميرسد که ديگر با يک مشکل ساختاري مواجه هستيم. اين بسيار نگرانکننده است.»
وون نوتز خاطرنشان کرد: زماني که برندن تارانت، ۵۱ نمازگزار را در مسجدي در نيوزيلند به رگبار بست، يک سال پيش از آن به اروپا سفر کرده و خط مضحک خود را از اين مانيفست اروپايي پي گرفته بود. در نوشتهاي که از تارانت به دست آمده به اين نکته اشاره شده است که در اروپا صدها هزار نيروي نظامي به ناسيوناليستها وفادار هستند و بسياري از آنها در سمتهاي قانوني مشغول فعاليت هستند. وون نوتز به بازجويان ميگويد بايد اين نوشته را به شدت جدي بگيرند.
کله خوکيها و هايل هيتلر
«گوسفند کوچولو»، گروهبان يکم ارتش آلمان يک شب در سال ۲۰۱۷ در ميان ۷۰ سرباز «KSK» ارتش آلمان قرار ميگيرد که براي منطقه تمرين تيراندازي تجمع کرده بودند. بازجويان تنها به نام کوچک وي اشاره ميکنند و ميگويند نام وي فيليپ بوده است. او و دوستانش يک مهماني براي دوست سرهنگ دومشان که در حال ترک خدمت بودند، گرفته بودند. او جزو نيروهاي آلماني در افغانستان بود. روي بدن اين سرهنگ دوم يک تتوي بزرگ که شکل قفس جنگ بود، ديده ميشود. در آنجا کله خوکها که اين سو و آن سو پرت شده بودند نيز ديده ميشد. آنها قصد داشتند يک زن را به خدمت وي در آورند. سرهنگ دوم اما به شدت مست شده بود و کنترل رفتار خود را نداشت. اين زن اما به جاي اينکه جايزه خدمات وي باشد، به پاسگاه پليس رفت. او شاهد بود که اين سربازان همگي سرودهاي نئونازي را ميخواندند و دست راست خود را در حين آواز خواندن همچون نازيها بالا برده بودند. او مردي را به ياد ميآورد که با شور و شوق در حال آواز خواندن بود و وي را «پدربزرگ نازيها» خواند. اما اين پدربزرگ نازيها تنها ۴۵ سال داشت و او کسي جز «گوسفند کوچولو» نبود. او از سال ۲۰۰۱ جزو نيروهاي «KSK» بود. در سه سال گذشته اين فرد زير نظر نيروهاي ضداطلاعات آلمان قرار داشت. با اين حال کسي يا نهادي مانع فعاليت وي در اين گروه ويژه ارتش نشده بود. اين پرونده آنها را به شبکهاي از افسران و سربازان ارتش آلمان رساند. در ماه ژوئن يک سرباز «KSK» با ارسال نامهاي ۱۲ صفحهاي به وزير دفاع از يک فرهنگ سمي در درون اين نهادها پرده برداشت و وي آن را «فرهنگ ترس» توصيف کرده بود. وي نکاتي در مورد رفقاي افراطي نوشته بود که به شکل تساهلآميزي تحمل ميشوند يا اصلا ناديده گرفته شدهاند. اين سرباز نوشته بود يکي از مربيان گروه «KSK» شبيه «وافن اساس» عمل ميکند. البته خود اين مربي که سرهنگ دوم اين گروه بود، مدتهاي مديدي ميشد که در رادار نيروهاي امنيتي قرار گرفته بود. وقتي در سال ۲۰۰۷ يک ايميل تهديدآميز به يک سرباز نوشت او مورد رصد قرار گرفت. او در اين نامه تهديدآميز به سربازي نگونبخت نوشته بود: «تو تحتنظر هستي. نه توسط نيروهاي امنيتي، بلکه توسط نسل جديد از افسران که به وقت مقتضي وارد عمل خواهند شد. زنده باد آلمان مقدس!»
آن سرهنگ دوم در آن زمان تعليق نشد بلکه صرفا توبيخ شد. اما در سال ۲۰۱۸ پرونده اين فرد براي بررسي بيشتر مورد توجه قرار گرفت. وقتي در سال ۲۰۲۰ به اين ايميلي که در سال ۲۰۰۷ نوشته شد، نگاه ميکنيم بيش از پيش به عمق فاجعه پي ميبريم. در آن زمان فقط شايد اين سوال پرسيده ميشد که اين مردک چه مرضي دارد اما در سال ۲۰۲۰ آن را بايد قطعهاي از يک پازل بزرگتر دانست.