سرمقاله ایران/ سیاستگذار یا مجری سیاستهای نظام؟
ايران/ « سياستگذار يا مجري سياستهاي نظام؟ » عنوان يادداشت روزنامه ايران به قلم محمد صدر(عضو مجمع تشخيص مصلحت) است که ميتوانيد آن را در ادامه بخوانيد: حضور وزير امور خارجه در جلسه ديروز مجلس همراه با حاشيههايي بوده است. از توهينهايي که به محمدجواد ظريف شده تا انتقاداتي که برخي نمايندگان بر دستگاه ديپلماسي وارد کردند. به نظر ميرسد کليت برخي ادعاها و انتقادات نمايندگان از وزير خارجه ناظر بر فهم اين مسأله است که آيا دستگاه ديپلماسي و شخص وزير خارجه سياستگذار در حوزه سياست خارجي است يا مجري؟ آنها که اطلاعي از ساختار حقوقي و حقيقي تصميمسازيها در عرصه سياست خارجي و بخصوص موارد و موضوعات مهم دارند، ميدانند که مسائل مهم اين حوزه ابتدا در شوراي عالي امنيت ملي بحث و بررسي ميشود که اعضاي آن از جمله رؤساي سه قوه مشخص است. نکته مهم ديگر اينکه سياستگذاريها در شوراي عالي امنيت ملي وقتي به تصويب ميرسد براي اجرايي شدن بايد به تأييد رهبري انقلاب برسد و در حقيقت تا اين تأييد حاصل نشود، سياستها وارد مرحله اجرايي نميشود. بنا بر اين تصميمگيري درباره موضوعات مهمي همچون امضاي برجام يا خروج از آن يا سياستهاي منطقهاي موضوعاتي نيستند که وزارت خارجه به صورت مستقل خودش تصميم بگيرد و خودش هم اجرا کند. البته که وزارت خارجه با بحثهاي کارشناسي خود زمينه اجراي سياستها را تنظيم و تسهيل ميکند. نکته ديگري که شنيدم برخي نمايندگان خيلي روي آن مانور دادند و البته ادعا کردند ترسيم يک دو گانه سازي درباره ديپلماسي و مقاومت يا «سليماني- ظريف» بوده و وزير خارجه را متهم کردهاند که شجاعت و درايت شهيد سليماني را نداشته يا راه متفاوتي را پيموده است. در اين باب توضيح اين نکته ضروري است که اساساً وظايف وزارت خارجه با سپاه قدس و در کل سپاه پاسداران متفاوت است. با اين وجود آقاي ظريف و شهيد سليماني هم به لحاظ عاطفي و هم فکري بسيار به هم نزديک بودند. ما مرحوم شهيد سليماني را مرتب در وزارت خارجه ميديديم که براي هماهنگي و همفکري با آقاي ظريف به وزارت خارجه ميآمدند. منتقدان يا از اين روابط اطلاع ندارند يا تصور ميکنند با چنين ادعاهايي ميتوانند به ظريف ضربه بزنند حال آنکه اتفاقاً هنر هر دو بزرگوار ياد شده همين بود که بخش سياسي و نظامي را بخوبي در مورادي که لازم بود هماهنگ ميکردند و اين هماهنگيها هم عمدتاً در خود شوراي عالي امنيت ملي انجام ميشد. به طور مشخص همکاريهاي اين دو بخش درخصوص تحولات منطقه و براساس سياست گذاريهاي نظام در لبنان، حمايت از فلسطين، سوريه، عراق و يمن مشهود و محسوس بود و اگر نبود اين هماهنگي، نظام جمهوري اسلامي ايران حتماً در موارد ياد شده به موفقيتهاي بدست آمده نميرسيد. بنابراين منتقدان اطلاعات خود را تکميل کنند و بدانند که موفقيتهاي منطقهاي ما مرهون تلاشها و هماهنگيها، شجاعت و درايت ظريف و سليماني است. اين نکتهاي که آقاي ظريف در صحن مجلس اشاره کردند که روابط و هماهنگي او با شهيد سليماني را منتقدان بايد از آنهايي بپرسند که با شهيد سليماني و سيد حسن نصرالله دم خور هستند، نکته بجا و دقيقي است. رهبري انقلاب پيش از اين هم درباره ظريف و هم درباره ديپلماتها اظهار نظر کردهاند و بنده هم اطلاع دارم که ايشان نگاه ويژهاي به آقاي ظريف دارند و او را يک کارشناس و خبره در حوزه سياست خارجي ميدانند که همه تلاشش در مسير تحقق منافع ملي است. در نهايت اينکه اگر چه انتقاد حق نمايندگان مجلس است اما شايستهتر بود که ملاحظه جايگاه وزارت خارجه را هم ميکردند. ظريف همين چند روز پيش در جلسه شوراي امنيت، دفاع قاطعي از منافع ايران کرد که بازتاب گستردهاي هم در سطح جهان داشت. حال به فاصله چند روز چنين مواجههاي با رئيس دستگاه ديپلماسي بدون توجه به تبعات بينالمللي آن چندان زيبنده نبود.