دنياي اقتصاد/ متن پيش رو در دنياي اقتصاد منتشر شده و انتشار آن در آخرين خبر به معناي تاييد تمام يا بخشي از آن نيست
رشد شاخص کل بورس تهران از ابتداي سال ۹۹ تاکنون از ۲۴۰ درصد نيز فراتر رفت و اين نماگر بر فراز قله بيسابقه يک ميليون و ۷۰۰ واحد ايستاد. در اين ميان صنايع بورسي نيز بازده متفاوتي از آن سهامداران خود کردهاند. اما آيا همه چيز در بازدهي سرمايه خلاصه ميشود؟ برخي از صنايع گرچه ممکن است بازدهي بالايي داشته باشند اما با ريسک بالايي نيز همراه هستند. يافتههاي «دنياي اقتصاد» نشان ميدهد در ۷۰ روز سپريشده از سال ۹۹، خودروييها بالانس مناسبي ميان بازده و ريسک برقرار کردهاند و از اين رو به گزينه مناسبي براي سرمايهگذاري تبديل شدهاند. در مقابل تکسهمهاي بورسي با ريسک بالايي که به معاملهگران خود تحميل ميکنند، چندان جذاب به نظر نميرسند.
ريسک و بازده چه ميگويد؟
در هر سرمايهگذاري فارغ از نوع بازار توجه به دو مولفه ريسک و بازده از اهميت بسزايي برخوردار است. عموم سرمايهگذاران بر اين باورند که ريسک کمتر با بازده بالقوه پايينتري همراه است و در مقابل هر چه سرمايهگذار ريسک بيشتري را پذيرا باشد، معادل آن بازدههاي به مراتب بالاتري را کسب ميکند. اما آيا هميشه چنين رابطهاي برقرار است؟ بله، طبيعتا سرمايهگذاران با پذيرش ريسک بالاتر احتمالا بازده بيشتري نيز کسب ميکنند، اما هيچ تضميني براي آن وجود نخواهد داشت. چرا که درست همانطور که ريسک بالاتر به معني احتمال بازده بيشتر است، معني احتمال ضرر بيشتر نيز به همراه دارد.
به بياني ساده، ميتوان گفت با افزايش ريسک ميتوان انتظار بازده بيشتري را نيز داشت. اما اين به آن معني نيست که با ريسک بينهايت ميتوان بازده فوقالعادهاي را نيز کسب کرد؛ چرا که همنوايي بين ريسک و بازده تا يک سطح داراي وابستگي است اما با بالا رفتن ريسک از يک سطح مشخص، قدرت بازده کم ميشود و از نقطه شکست، خط بازده داراي شيب نسبتا افقي خواهد شد. به نحوي که از اين نقطه به بعد هرچه ريسک را بالا ببريم، بازده مورد انتظار افزوده نميشود. واقعيت اين است که براي يک سرمايهگذاري موفق لازم است ميان ريسک و بازده تعادل برقرار باشد. تعادلي که به سبب آن صاحب سرمايه با پذيرش کمترين ريسک ممکن، بيشترين بازده را به دست آورد.
پربازدهترين صنايع بورس ۹۹
بررسيهاي «دنياي اقتصاد» از ميانگين بازده ۳۸ صنعت فعال بورسي از ابتداي سال تاکنون نشان از صدرنشيني گروه خودرو و ساخت قطعات با بازده ۶/ ۲ درصد دارد. دو ليدر اصلي گروه خودرو و ساخت قطعات يعني سايپا و ايرانخودرو با بيش از يک ماه تاخير به گردونه معاملات بورس تهران پيوستند و در يک رالي پرشتاب صعودي به ترتيب با رشد قيمت حدود ۵۰۰ و ۷۶۰ درصد همراه شدند. پس از آن نيز گروه محصولات چرمي با تکنماد «وملي» ميانگين روزانه بازدهي به ميزان ۵/ ۲ درصد را از آن سهامداران خود کرده است. شرکتهاي چندرشتهاي صنعتي سومين صنعت پربازده بورس تهران در سال جاري است که با ليدري «شستا» روزانه ۳/ ۲ درصد سود ارزاني معاملهگران خود کرده است. در ميان گروههاي صدرنشين بورس تهران، صنايع بزرگ کالايي نيز ديده ميشوند. جايي که پالايشيها معادل ۰۶/ ۲ درصد، فلزات اساسي ۹۲/ ۱ درصد، معدنيها ۸۲/ ۱ درصد و زيرمجموعههاي گروه محصولات شيميايي با بازده روزانه ۶۸/ ۱ درصد همراه شدهاند. در مقابل اما منسوجات، کاشي و سراميک و محصولات کاغذي که در زمره گروههاي کوچک بازار قرار ميگيرند، کمترين بازدهي روزانه را از آن سهامداران خود کردهاند.
پرريسکها و کمريسکهاي بورسي کدامند؟
همانطور که اشاره شد ريسک نيز بخشي از هر سرمايهگذاري است و از انحراف معيار بازدهيهاي يک سهم يا صنعت ريسک کلي مربوط به آن در دوره مدنظر به دست ميآيد. همانگونه که از جدول برميآيد صنايع اطلاعات و ارتباطات، حمل و نقل و خدمات فني و مهندسي در ۷۰ روز معاملاتي سپريشده از سال ۹۹ بسيار پرريسک بودند و در عوض گروههاي منسوجات، قند و شکر و ماشينآلات و تجهيزات در رده کمريسکترين صنايع بورسي قرار دارند.
برترين گروههاي بورسي براي سرمايهگذاري
اگر دو طرح، سهم يا صنعت مختلف پيشرو سرمايهگذار قرار گيرد که انحراف معيار و بازدهيهاي متفاوتي داشته باشند، به منظور بيوزن شدن دو متغير، بازدهي را بر انحراف معيار تقسيم کرده يا به عبارتي نسبت بازدهي به ريسک محاسبه ميشود، سپس طرحها بر اساس اين معيار رتبهبندي ميشوند. بررسيهاي «دنياي اقتصاد» حکايت از صدرنشيني گروه خودرو و ساخت قطعات به عنوان گروهي دارد که تعادل مناسبي ميان بازده و ريسک برقرار کرده است و از اين منظر به نظر ميرسد بهترين گزينه پيشروي سرمايهگذاران باشد. اين صنعت از ابتداي سال جاري تاکنون با ميانگين بازده ۶/ ۲ درصد، صدرنشين است. با وجود اين ريسکي برابر ۶۶/ ۲ واحد نيز به سرمايهگذاران خود تحميل کرده است. به اين ترتيب بيشترين نسبت بازده به ريسک ۹۸/ ۰ در ميان ۳۸ صنعت فعال بورس تهران را به خود اختصاص داده است. گروه منسوجات، سرمايهگذاريها و انبوهسازان ديگر صنايعي هستند که از بالاترين نسبت بازده به ريسک برخوردارند. در مقابل گروههاي تکسهم شامل استخراج زغالسنگ، خردهفروشي و اطلاعات و ارتباطات از کمترين نسبت بازده به ريسک برخوردارند.
بازار