دیپلمات پیشین: اولین توهین کننده به وزیر امور خارجه خودش بود
ديپلماسي ايراني/ متن پيش رو در ديپلماسي ايران منتشر شده و انتشار آن در آخرين خبر به معناي تاييد تمام يا بخشي از آن نيست عبدالرحمن فتح اللهي/ گفت وگويي با فريدون مجلسي، ديپلمات پيشين کشور و تحليلگر مسائل سياسي و بين الملل پي گرفته است که در ادامه مي خوانيد: با گذشت چهار روز از اولين حضور محمدجواد ظريف، وزير امور خارجه در صحن علني مجلس يازدهم و حواشي که براي وي در قالب انتقادات، حملات و حتي توهين ها شکل گرفت، کماکان بحث و تبادل نظر پيرامون آنچه که در جلسه ۱۵ تيرماه گذشت، ادامه دارد. اما رفتار خارج از عرف سياسي نمانيدگان اين نگراني را به وجود آورده است که مجلس يازدهم برخلاف ادعاي خود پيرامون عدم تقابل با دولت، شمشير را براي سنگ اندازي در کار قوه مجريه و به خصوص مسئله سياست خارجي از رو بسته است. حال با توجه به حواشي جلسه يکشنبه از نگاه شما صحنه مناسبات آتي وزارت امور خارجه با پارلمان يازدهم در ماه هاي آخر دولت چه سمت و سويي پيدا خواهد کرد؟ بر خلاف ديدگاه ساير تحليلگران در خصوص مواضع نمايندگان مجلس يازدهم من اين رفتارها را از اين مجلس با اين ساختار و شاکله سياسي يک رفتار کاملا طبيعي و منطبق با نگاه سياسي حاکم بر پارلمان ميدانم. شما به ساختار و شاکله اعضاي کميسيونهاي تخصصي مجلس نگاه کنيد، تمام اعضاء و به خصوص هيات رئيسه کميسيون ها کوچکترين ارتباط، تخصص و دانش لازم را در رابطه با مسائل و حيطه کاري محوله آن کميسيون ندارد. بعد همين آقايان دغدغه حل مسائل معيشتي و اقتصادي کشور را دارند. شما به طرز حرف زدن نمايندگان اين دوره نگاه کنيد. طريقه حرف زدنشان گوياي آن است که کوچکترين شناخت آکادميک و دانش لازم در حوزه اقتصادي و علم اقتصاد را ندارند. چالش هاي معيشتي مملکت با شعار و مرده باد و زنده باد حل نمي شود؛ حتي با کشاندن ظريف و روحاني هم به مجلس و توهين و هتاکي به آنها و ديگر وزراء حل نمي شود. اين شعارها و تاختن به ظريف هم پله ترقي سياسي نمايندگان است. لذا آنچه که در جلسه علني روز يکشنبه روي داد تنها نمونه کوچکي از رفتار اين مجلس بود. اتفاقاً با توجه به حواشي که در جلسه روز يکشنبه و در جريان سخنراني ظريف در صحن علني روي داد به نظر مي رسد که اساساً مجلس يازدهم سنگبناي خود را بر شعار، شعار و شعار گذاشته است تا بتواند ريل گذاري سياسي انتخابات ۱۴۰۰ و همچنين کسب رانت را داشته باشد. از اين رو من معتقدم اين مجلس هم با وزارت امور خارجه و هم در کل با قوه مجريه به يک اصطکاک سياسي تمام عيار خواهند رسيد. دولت هم که در ماه هاي پاياني عمر سياسي خود به سر مي برد و چيزي براي باختن ندارد شايد بخواهد تقابل جدي را با اين رفتارهاي مخرب، انتقادات بي سر وته و توهين ها داشته باشد. به هر حال مسئله تنها حواشي، توهين و هتاکي به محمدجواد ظريف در مجلس نبود. از آغاز رسمي مجلس يازدهم شاهد موج گسترده مصاحبه ها، توييت ها، سخنان و مواضع نمايندگان در تاختن به رئيسجمهور و کل اعضاي هيات دولت با هدف مقصر جلوه دادن آنها در پيش آمدن شرايط کنوني و انداختن توپ بي کفايتي به زمين دولت در قالب اقداماتي مانند ارسال نامه روساي کميسيون هاي تخصصي مجلس به رئيسجمهور با آن لحن و ادبيات بوديم. مجموعه اين اقدامات نشان از اين دارد که بستر براي جنگ تما عيار دولت و مجلس وجود دارد. اگر چه از قبل هم اين گمانه زني ها وجود داشت. لذا من احتمال آن را مي دهم در صورت اصرار مجلس براي حضور رئيسجمهور در صحن علني در قالب طرح سوال از رئيس جمهوري، سخنان و لحن مواضع حسن روحاني متفاوت از وزراء باشد. در چنين وضعيتي مطمئن باشيد شرايط به گونه اي پيش خواهد رفت که خارج از مديريت مسئولين، نمايندگان و وزراء خواهد شد. اگرچه محمد جواد ظريف در جلسه مذکور سعي کرد با خويشتنداري و حفظ حرمت و جايگاه خود از حواشي شکل گرفته بکاهد، اما هيچ تضميني وجود ندارد که با تشديد اين توهين ها، هتاکي ها و تاختن ها، وزير امور خارجه در ادامه بخواهد انفعال، سکوت و سياست مماشات را پيگيري کند. در کنار انتقاداتي که به رفتار و واکنش هاي خارج از عرف نمايندگان در جريان حضور محمدجواد ظريف در مجلس وجود مطرح شد برخي از کنشگران و فعالان سياسي انتقادات جدي هم به مواضع رئيس دستگاه سياست خارجي در جلسه مذکور دارند. در اين راستا شما به خويشتنداري رئيس دستگاه ديپلماسي در جلسه ۱۵ تيرماه اشاره کرديد، اما بسياري معتقدند محمدجواد ظريف به جاي خويشتنداري و بازي در زمين اصولگرايان بايد لحن قاطع تري را در مقابل اين توهين ها مي داشت. ارزيابي شما از سخنان و مواضع محمد جواد ظريف در صحن علني جلسه يکشنبه مجلس چيست؟ اتفاقا من هم معتقدم که محمد جواد ظريف اولين فردي بود که به خودش توهين کرد. چون همين سکوت، انفعال و مماشات وي سبب شد که راه براي انتقادات، توهين هتاکي و حتي تهديد به محاکمه وي از سوي نمايندگان که کوچکترين شناختي به برجام، مسائل سياست خارجي، ديپلماسي و اقتضائات روابط بين الملل ندارند، شکل بگيرد. حضرات فکر ميکنند با شعار مي توان مناسبات بين الملل را پيش برد. چرا که نه تکليف سياست راهبردي «نه شرقي و نه غربي» ما روشن است و نه توانسته ايم از تمام خرج ها و هزينه هاي مالي، نظامي و انساني در طول سال ها براي افزايش نفوذ خود در منطقه بهره اي به خصوص در حوزه اقتصادي ببريم. همين آقاياني که با شعار به دنبال جنگ طلبي هستند و دغدغه مسلمانان عراق، لبنان، فلسطين، يمن، سوريه، بحرين، عربستان و حتي کشورهاي اروپايي، آفريقايي، آمريکاي لاتين و ايالات متحده را دارند اکنون پاسخ دهند چرا در برابر اين وضعيت نامطلوب و اسفبار زندگي مسلمانان چين سکوت کرده اند؟ چرا جنايات دولت پکن و مسکو در قبال مسلمانان چين، روسيه و چچن ديده نمي شود؟ آيا آنها مسلمان و انسان نيستند؟ نبايد از آنها دفاع شود يا فقط اين شعارها که بر اساس منفعت طلبي قشر و طبقه اي خاص پي گرفته شده فقط و فقط به افزايش هزينه ها و تحميل آن به مردم در کشور انجاميده است؛ هزينه هايي که قطعا بار آن بر دوش مردم است، نه نمايندگان و مسئولين. باز هم تاکيد ميکنم نماينده اي که براي اولين دريافتي خود ۲۳۱ ميليون تومان حقوق دريافت مي کند قطعاً هيچ درکي از تحريم ندارد. «تحريم» و «سياست فشار حداکثري» براي او يک کلمه است، اما مردم در کف خيابان به واقع آثار و تبعات تحريم و سياست فشار حداکثري را تجربه کرده و مي کنند. اينجاست که بايد محمدجواد ظريف به جاي سکوت لب به سخن مي گشود. من هم معتقدم که محمد جواد ظريف با آن خويشتنداري خود که البته تا اندازه اي هم درست بود به جاي آنکه وضعيت را مديريت کند تنها سبب شکل گيري بستر و فضا براي افزايش انتقادات و توهين به خود شد. اگر آقايان تا اين حد از ادامه فعاليت هاي آقاي ظريف ناراضي هستند چرا اجازه ندادند که قبلاً استعفا دهد؟ دليل اين همه توهين و انتقاد به وي و برجام چيست؟ برجام که با چراغ سبز نظام نهايتاً در همان مجلس نهم منصوب به همين جريان اصولگرا تصويب شد. البته در اين ميان برخي معتقدند که اگر چه مذاکرات توافق هستهاي توسط حاکميت تاييد شد، اما خروجي آن مدنظر حاکميت نبود. اين آدرس غلط دادن است. پس چرا اکنون وزير امور خارجه سيبل انتقادات است؟ چرا صورتحساب مرده باد و زند بادها را براي دولت ميفرستيد؟ البته من تاکيد مجددي بر اين نکته دارم که اگرچه محمد جواد ظريف در جلسه مذکور سعي کرد با خويشتنداري و حفظ حرمت و جايگاه خود از حواشي شکل گرفته بکاهد، اما هيچ تضميني وجود ندارد که با تشديد اين توهين ها، هتاکي ها و تاختن ها، وزير امور خارجه در ادامه بخواهد انفعال، سکوت و سياست مماشات را پيگيري کند. يعني شما معتقديد که احتمال دارد محمد جواد ظريف در ماههاي پيش رو پاياني صدارت خود رفتاري مغاير با آنچه در هفت سال گذشته پي گرفته است را دنبال کند؟ اين مسئله تا حد بسيار زيادي به نوع رفتار و واکنش نمايندگان مجلس بستگي دارد. اگرچه برخي معتقدند که محمد جواد ظريف به دنبال حاشيه سازي براي خود به خصوص در دوران بعد از پايان ماموريتش به عنوان وزير امور خارجه نيست، اما اگر شدت حملات، توهين ها و انتقادات به وزارت امور خارجه بيشتر شود امکان دارد که وزير امور خارجه لحن ديگري را در تقابل با مجلس بگيرد. البته رئيس دستگاه سياست خارجي بايد ريشه برخي از ناکارآمدي ها، ناتواني ها و محدوديت هاي سياست خارجي را نه براي نمايندگاني که براي افکار عمومي روشن کند. بايد براي مردم بيان شود که وزارت امور خارجه در چه شرايطي و در چه محدوديت هايي به سر مي برد؟ اگر آقايان برجام را نمي خواهند آن را لغو کنند و از آن خارج شوند. قدرت که هميشه در دست اين آقايان بوده است. هر لحظه اراده کنند مي توانند اين مسئله را محقق کنند. من نمي دانم دليل تاختن به ظريف و وزارت امور خارجه چيست؟ اگر برجام بد است پس چرا دونالد ترامپ، جان بولتون، مايک پمپئو و نظاير آنها انتقاد جدي به توافق هستهاي داشته و دارند و آن را بدترين توافق آمريکا مي دانند که منافع زيادي براي جمهوري اسلامي ايران در پي داشته است؟ اگر برجام بد است چرا همين نمايندگان به دونالد ترامپ براي خروج از توافق هسته اي مي تازند؟ بايد خود اين نمايندگان و اتاق فکرهاي جريان اصولگرا پاسخ اين تناقض ها را بدهند. نمي شود دو سر بازي کرد. البته برخي معتقدند که احتمال مطرح شدن محمدجواد ظريف به عنوان گزينه انتخابات رياست جمهوري ۱۴۰۰ سبب شکل گيري برخي تلاش ها براي حذف سياسي او در قالب توهين، هتاکي و حتي محاکمه در اين مدت شده است. اگرچه وي بارها صراحتا عنوان کرده است که بنايي براي حضور در انتخابات رياست جمهوري ندارد؟ اتفاقا من هم معتقدم که محمد جواد ظريف به عنوان وزير امور خارجه و فردي که بيش از چهار دهه از عمر خود را در حوزه سياست خارجي، ديپلماسي و روابط بينالملل گذرانده از آن ميزان از هوشمندي سياسي برخوردار است که بداند، تمايلي براي حضور وي در انتخابات ۱۴۰۰ نيست. بنابراين آقاي ظريف هم، نبايد تمايل و دغدغه حضور در انتخابات رياست جمهوري را داشته باشد. اما نکته مهم اينجاست که جريان مقابل به هيچ وجه مواضع ظريف براي عدم حضور در انتخابات را کافي نمي دانند. بلکه زماني مي توانند از عدم حضور محمد جواد ظريف در انتخابات به اطمينان خاطر دست پيدا کنند که يا با تخريب کامل وي در قالب توهين، انتقاد و هتاکي شرايط براي انزواي سياسي کامل او شکل گيرد و يا با برخي تلاش ها به دنبال محاکمه وي باشند.